گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

گناه بی‌حجابی حق‌الله است یا حق‌الناس؟

متأسفانه امروزه برخی زنان به بدترین و محرک‌ترین شکل ممکن خود را در کوچه، خیابان، محل کار و تحصیل و فضای مجازی عرضه می‌دارند و در جامعه فساد ایجاد می‌کنند و معتقدند که بی‌حجابی آن‌ها به دیگران مربوط نیست، درحالی‌که خانم بی‌حجاب با عدم رعایت حجاب نه‌تنها به وظیفه شرعی و دستور الهی عمل نمی‌کند، بلکه با بی‌حجابی خود باعث آسیب و لطمه زدن به دیگران می‌شود، مانند اینکه:

۱. مرد پاک‌دامنی که دوست ندارد به این خانم نگاه کند، مجبور است سرش را پایین بیندازد و به خودش فشار می‌آورد و اذیت می‌شود و حقش پایمال می‌شود، زیرا می‌توانست راحت در خیابان و محل کار و … راه برود.

۲. جوان بی بندو بار نیز با دیدن خانم بی‌حجاب نیازش را مجانی برطرف می‌کند و ازدواجش عقب می‌افتد، درحالی‌که باید نیازش را با ازدواج تأمین کند نه با چشم‌چرانی.

۳. خانم‌ها نیز با بی‌حجابی خود متاعی که باید گران بفروشند را مفت در خیابان حراج می‌کنند و با این کار به خود و زنان دیگر ظلم می‌کنند.

۴. مردان متأهل نیز با دیدن این خانم‌های بی‌حجاب، وقتی به خانه می‌روند، شروع به بهانه‌گیری می‌کنند و زندگی‌ها به هم می‌ریزد.

 با بی‌حجابی موارد دیگری از حقوق انسانی پایمال می‌شود، لذا بی‌حجابی شخصی نیست و علاوه بر حق‌الله حق‌الناس هم می‌باشد.

حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیه‌السلام) درباره زنان این‌چنینی می‌فرمایند:

در آخرالزمان و نزدیک به قیامت که بدترین زمانه است، زنانی پدیدار می‌شوند که کشف حجاب کرده‌اند و برهنگی را پیشه خودساخته‌اند و به دنبال خودنمایی هستند، این‌گونه زنان از دین خارج هستند، در فتنه‌ها و بلاها داخل هستند، گرایش به شهوات دارند و با سرعت به دنبال لذت‌ها می‌روند، حرام‌های خدا را حلال می‌دانند و درنهایت در جهنم عذاب همیشگی خواهند داشت.[۱]

پس:

بی‌حجابی هم حق‌الناس و هم حق‌الله است.


[۱]. من لا یحضره الفقیه؛ ج ۳؛ ص ۳۹۰.

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=30424

داستان پیر مرد قفل ساز و امام زمان (عج)

 

مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان(عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد. مدّت ها ریاضت کشید.شبها بیدار می ماند و دعا و راز و نیاز می کرد.معروف است، هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان(عج) را خواهد یافت.این مرد عابد مدّت ها این کار را هم کرد، ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شب زنده داری ها و... صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود).

تا اینکه روزی، به او الهام شد:

«الان حضرت بقیة الله(عج)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است. اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!»او حرکت کرد،

و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.

اینک ادامه داستان از زبان آن دانشمند:

به امام(عج) سلام دادم. حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن!در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را نشان داد و گفت:

آیا ممکن است برای رضای خدا ، این قفل را سه ریال از من بخرید؟ من به این سه ریال پول احتیاج دارم.پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است. گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد. من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم.زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بی انصافی است. اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم.

پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.

تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟! به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید.وقتی پیرزن رفت،امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند:مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم. ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست. مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم.از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم. چون او دین دارد و خدا را می شناسد.از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد. درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد،هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو میکنیم.

امیر مؤمنان علی (ع) :

«هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید». (بحارالانوارج72، ص33.)

و چه عزتی بالاتر از ملاقات با قطب عالم حضرت امام زمان عج!!؟؟

منابع:

کیمیای محبت
رمز مشرّف شدن به محضر امام زمان(عج)، ص14

عنایات حضرت مهدی(ع) به علما و طلاب، ص204-202
سرمایه سخن، ج1

ملاقات با امام عصر، ص268

کیفر شیرفروش خائن


شیرفروشى ، آب در میان شیر مى ریخت و به عنوان شیر خالص به مردم مى فروخت ، روزى سیل آمد و همه گوسفندان او را برد و به هلاکت رساند.

شیرفروش از این پیشامد بسیار ناراحت شد و به گریه افتاد، در حالى که خودش به گناه خود اقرار کرده ، مى گفت : «این آب هاى اندک را در میان شیر ریختم و فروختم و کم کم جمع شد و به صورت سیل درآمد و گوسفندهایم را برد».

شاعر به این مناسبت گوید:

داشت شبان رمه در کوهسار   پیر و جوان گشته از او شیرخوار
شیر که از بز به سبو ریختى   آب در آن شیر بیامیختى
روزى از آن کوه به صحراى خاک   سیل بیامد رمه را برد پاک
خواجه چو با غم شد و آزار، جفت   کارشناسیش در این باب گفت
کاین همه آب تو که در شیر بود   سیل شد و آن رمه را در ربود

منبع: عاقبت و کیفر گناهکاران/سید جواد رضوى

شهادت کبک‎ها


چند راهزن در یکى از مناطق غرب به راهزنى مشغول بودند. روزى به شخصى رسیدند و او را دستگیر کردند و اموال او را به سرقت گرفتند. سرانجام او را به درختى بستند و آماده کشتن او شدند.
مرد بیچاره گفت : شما که اموال مرا گرفته اید، پس کشتن من براى شما چه سودى دارد؟ بدانید که من شخصى هستم مزدور، بدون من فرزندان کوچک من در سختى ، زندگى را خواهند گذرانید؛ از همین الان من با خداى خود عهد مى کنم که مال را بر شما حلال کنم و با کسى نگویم و به راه خود بروم .
دزدان گفتند: تو تا زمانى که در بند هستى چنین مى گویى ، ما سر تو را مى بریم ، چون از قدیم گفته اند سر بریده صدا ندارد.
مرد بیچاره گفت : من با شما عهد نبستم ، من با خداى خود عهد بستم که به کسى نگویم و مال را بر شما حلال کنم .
سارقین خندیدند و گفتند: اگر ما طالب مال حلال بودیم ، دزدى را شغل خود قرار نمى دادیم .
مرد گفت : با خدا و قیامت چه مى کنید؟
دزدان گفتند: آن که از قیامت خبر آورده کیست ؟ قیامتى وجود ندارد، و بالاخره آماده کشتن او شدند. دو کبک بر سر سنگى آواز مى خواندند، مرد بیچاره فریاد برآورده که اى پرندگان شما در قیامت شاهد من باشید که اینها مرا به ستم و ظلم کشتند.

طلب حلالیت از کسی که به او خیانت ناموسی کرده ایم!

طلب حلالیت از کسی که به او خیانت ناموسی کرده ایم!

پرسش:

آیا لازم است از کسی که ناموس او را بی عفت کرده ایم طلب حلالیت کنیم!؟

پاسخ:

خیر هرگز چنین عملی جایز نیست! چون

اولا: این گناهان حق الله هستند! و در فرض فوق که همراه با حق الناس است و باید طرف را با طلب حلالیت یا پرداخت دیه راضی کند! باز هم لازم نیست که اقرار به گناه بکند یا آنرا ذکر کند و همینقدر که خسارت را به هر نحوی جبران کند کافی است!

ثانیا : این کار ممکن است به فتنه ای بسیار بزرگتر بانجامد!

رد امانت واجب است ولو به یک یهودی / دو داستان بسیار آموزنده درباره حق الناس

در کتاب دارالسلام عراقی از سید جلیل القدر سید هاشم نجفی (یا بحرانی) که معروف به سید خارکن (حطاب) بود، (زیرا که امر معاش آن سید جلیل، غالبا به خارکنی و هیزم فروشی می گذشت) نقل می کند: (و بعضی آن جناب را سید تبری نیز می گفته اند) چون روزی در کشتی بوده است ناگاه باد مخالف می وزد. سید تبر هیزم کنی خود را به جانب هوای مخالف نموده و امر به آرامش می کند، هوای مخالف به اذن خدای متعال، موافق شد.

این سید همان کسی است که نادرشاه به او گفت شما خیلی همت کرده اید،که از دنیا گذشته اید. سید فرمود: بلکه نادر همت کرده است زیرا از آخرت و دار باقی گذشته است.

هنگامی که سید در نجف اشرف بود. کیسه پول یک زائر غریب را مرد جیب بری دزدید، زائر پریشان و حیران شکایت خود را به امیرالمؤمنین علیه السلام نمود.

گناهانی که در دنیا و آخرت پاک نخواهند شد

امام زین العابدین علیه السلام :

 یَغفرُ اللّه ُ لِلمُؤمنِ کلَّ ذنبٍ و یُطَهِّرهُ مِنهُ فِی الدنیا و الآخرةِ ما خَلا ذَنبَینِ: تَرْکَ التقیَّةِ ، و تَضییعَ حُقوقِ الإخوانِ .

خداوند هر گناهى را از مؤمن مى بخشد و در دنیا و آخرت او را از آن گناه پاک مى سازد، مگر دو گناه : ترک تقیّه، و ضایع کردن حقوق برادران .

میزان الحکمه، ج‏4، ص:272، ح:6786

لایق شهادت شویم

 

در شب عاشورا امام حسین علیه السلام کسانی را که حقی از مردم بر گردنشان بود از بین یارانشان جدا کرد. آنها لیاقت شهادت نداشتند. مراقب حق الناس باشیم.

حال و روز خیاطان خائن به مردم در روز قیامت/ از فرمایشات امیرمؤمنان علی علیه السلام


متأسفانه کم فرشی و کم گذاشتن در کار و خیانت به اموال و اعتماد مردم در بسیاری از مشاغل از مکانیکی و خیاطی و کارهای خدماتی گرفته تا شغل مقدس معلمی و مشاغل اداری بی داد می کند.

در ادامه به حدیثی  از امیرمؤمنان علی علیه السلام در مورد شغل خیاطی اشاره می شود که می توان توصییه های موجود در این حدیث را به تمام مشاغل تعمیم داد.

بعضى از محدّثین و مورّخین آورده اند که:
روزى امیرالمؤ منین علىّ بن ابى طالب صلوات اللّه و سلامه علیه ، در بازار شهر کوفه ، عبورش به یک مغازه خیّاطى افتاد.

مخالفت عملی حضرت امیرالمومنین علیه السلام با پارتی بازی و دست درازی به بیت المال در مناسب دولتی

پارتی ‌بازی که در ادبیات عامیانه با تعابیری نظیر بند (پ) نیز از آن نام برده می‌شود! (که منظور از آن پول و پارتی است)، عموماً بر تبعیض و جایگزینی رابطه به جای ضابطه دلالت دارد. اگر کسی باعث شود که حق قانونی عموم زیر پاگذاشته شود و به هر نحوی در اختیار فرد خاصی گذاشته شود، این پارتی بازی است. معرفی کردن و راهنمایی کردن افراد حتی آشنایان برای حضور در میادین مسابقه جهت استخدام و کسب فرصتهای موجود مصداق پارتی بازی نیست مشروط بر اینکه حق دیگران مبنی بر اطلاع یافتن از این موضوع ضایع نشود.

متاسفانه این پدیده زشت در جامعه امروزی ما بسیار شایع است و هر کسی به هر طریقی که بتواند برای منفعت رساندن به قوم و خویش و اطرافیان خود از طریق پارتی بازی و ضایع کردن حق دیگران تلاش می کند.

به عنوان مثال بسیاری از استخدامها و اختلاس های چندین ملیاردی اخیر در کشور از طریق پارتی بازی و گاها فقط با یک امضا (منبع) صورت گرفته است، در حالی که یک شخص عادی برای گرفتن وام باید هفت خوان رستم را طی کند.

کاش مسئولین ما و مردم ما همانطور که اسما پیرو و شیعه حضرت امیرالمومنین علی (علیه‎السلام) هستند رسما و در عمل هم شیعه باشند.

در ادامه به دو واقعه از سیره علوی در مخالفت عملی حضرت امیرالمومنین (علیه‎السلام) با پارتی بازی و دست درازی به بیت المال اشاره می شود.

۱ ۲
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.