گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

علت تشبیه غیبت به خوردن گوشت برادر مرده

سؤال: چرا قرآن، غیبتِ دیگران را به خوردن گوشت برادر مرده تشبیه کرده است؟

پاسخ: دلائل متعدّدى براى این تشبیه قرآن بیان شده است:

«أیُحِبُّ أحدکم أن یأکل لحم أخیه مَیتاً» (حجرات12)

1- مُرده، روح ندارد تا از خود دفاع کند و شخصى هم که مورد غیبت قرار مى‏‎گیرد، حضور ندارد تا از خود دفاع کند.

2- غیبت، ریختن آبرو است و آبرو که رفت، قابل جبران نیست. همان‏گونه که گوشت مرده، اگر کنده شود، قابل جبران نیست.

اگر مالى گم شود، قابل جبران است امّا آبرو که رفت، دیگر جبرانش شبیه محال است و تفاوتى هم نمى‏کند که به قصد جدّى باشد یا از روى شوخى و مزاح، زیرا در هر دو صورت، آبروى طرف مى‏‎ریزد.

3- گوشت به تدریج رشد مى‏کند ولى یکباره خورده مى‏شود، آبرو هم به تدریج پیدا مى‏شود ولى غیبت کننده یک مرتبه آن را مى‏‎‏ریزد.

انسان سالها زحمت کشیده تا وجهه و آبرویى کسب کرده است و شما با غیبت کردن، نتیجه زحمات او را نابود مى‏‎کنید.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 79

بزرگواری‎هاى دنیا و شرافت آخرت

حضرت امیرالمؤمنین علی ‏علیه ‏السلام:

مَنْ کانَ لَهُ مالٌ فَلْیَصِلْ بِهِ الْقَرابَةَ وَلْیُحْسِنِ الضِّیافَةَ وَلْیَفُکَّ بِهِ الْعانى وَالْأسیرَ، فَإنَّ الْفَوْزَ بِهذِهِ الخِصالِ مَکارِمُ الدُّنْیا وَشَرَفُ الآخِرَةِ.

کسى که مال و ثروتى دارد، با آن به خویشاوندانش نیکى کند و خوب مهمانى کند و بوسیله آن، گرفتار و اسیرى را آزاد سازد، همانا رسیدن به این ویژگی‎ها، بزرگواری‎هاى دنیا و شرافت آخرت است.

مستدرک نهج البلاغه، ص 174.

تا توانى به جهان خدمت محتاجان کن

به دمى، یا دِرمى، یا قلمى یا قدمى

عاقبت ترک خمس و زکات

امام صادق‏ علیه‏ السلام:

اِعْلَمْ اَنَّهُ مَنْ لَمْ یُنْفِقْ فى طاعَةِ اللّهِ اُبْتُلِىَ بِاَنْ یُنْفِقَ فى مَعْصِیَةِ اللّهِ عَزّوَجَلّ، وَ مَنْ لَمْ یَمْشِ فى حاجَةِ وَلِىِّ اللّهِ اُبْتُلِىَ بِاَنْ یَمْشِىَ فى حاجَةِ عَدُوِّاللّهِ.

بدان که هر کس در راه طاعت خدا خرج نکند، به خرج کردن در راه معصیت خدا گرفتار مى‎‏شود و هرکس در راه انجام نیاز دوستِ خدا گام برندارد، به تلاش در راه تأمین نیاز دشمن خدا گرفتار مى‏‎شود.

بحار الانوار، ج 96، ص 130

سهم خود انسان و وارث از مال و ثروت

حضرت امیرالمؤمنین علی ‏علیه ‏السلام:

اِنَّما لَکَ مِنْ مالِکَ ما قَدَّمْتَهُ لِآخِرَتِکَ، وَما اَخَّرْتَهُ فَلِلْوارِثِ.

تنها بهره تو از دارایى‎‏ات، همان مقدار است که براى آخرت خود پیش فرستاده‎‏اى، و آنچه را که تأخیر بیندازى و به جا گذارى، سهم وارث است.

غرر الحکم و درر الکلم، ص: 276

زمان بسته شدن پرونده اعمال انسان

سؤال: پرونده عمل انسان، چه زمانى بسته مى‏‎شود؟

پاسخ: شخصى برق سالن و تالار عروسى را خاموش و فرار مى‏کند. اگر او را براى مجازات دستگیر کنند، کیفر عادلانه زمانى است که تمام حوادثِ پیش آمده را به حساب آورند. مثلًا:

به خاطر تاریکى ظرف‏هایى شکسته شد. دو نفر از پله‏ها افتادند. سر چند نفر به ستون خورد. شیرینى‏ها ریخت.

اطفالى ترسیدند و گریه کردند. براى خارج شدن از سالن تاریک، زمان زیادى تلف شد. خانواده‏‎هاى عروس و داماد از مهمان‏ها خجالت کشیدند.

آرى، تمام آثار خاموش شدن سالن، باید محاسبه و بر اساس آن، جریمه تعیین شود.

قرآن در این زمینه مى‏فرماید: «نَکتُبُ ما قَدّموا و آثارهم» (یس 12)

هم خود اعمال را مى‏نویسیم و هم آثار آنها را.

در حدیث مى‏خوانیم: هر کس کار خوبى را بنا نهد، پاداش تمام کسانى که به آن کار عمل کنند، بدون آنکه از عامل کم شود، به او داده مى‏شود. همان گونه که اگر کسى راه بدى را به روى مردم باز کند، در گناه تمام کسانى که در آن راه پا نهند شریک است.

«مَن سَنّ سُنَّة حَسنةً عُمِل بها من بَعده کان له أجره و مثل اجورهم من غیر أن ینقصّ من اجورهم شیئا و مَن سَنّ سُنَّة سَیّئة فَعُمل بها بعده کان علیه وزره و مثل أوزارهم من غیر أن یَنقصّ من أوزارهم شیئاً» (کنزالعمّال، حدیث 43079)

گاهى یک نفر دیگرى را سیگارى یا معتاد مى‏کن

د و دومّى نفر سوم را و او نفر چهارم را، نفر اول در گناه نفرات بعدى شریک است.

در حدیث مى‏خوانیم: والدین در تمام کارهاى خیر فرزندان شریکند و معلّم کلاس اول، در پاداش تحصیل دوره‏هاى بعد شریک است.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 78

صدقات جاری پس از مرگ

امام صادق‏ علیه ‏السلام فرمود:

سِتَّةٌ یَلْحَقْنَ الْمُؤمِنَ بَعْدَ وَفاتِهِ:

وَلَدٌ یَسْتَغْفِرُ لَهُ، و مُصْحَفٌ یَخْلِفُهُ، وَ غَرْسٌ یَغْرِسُهُ، وَ صَدَقَةُ ماءٍ یُجْریهِ، وَ قَلیبٌ یَحْفِرُهُ وَ سُنَّةٌ یُؤْخَذُ بها مِنْ بَعدِهِ.

پس از درگذشت مؤمن، شش چیز است که (ثوابش) به او مى‎‏پیوندد:

1 - فرزندى که براى او آمرزش مى‏طلبد،

2 - قرآنى که بر جاى مى‏‎گذارد (و آن را مى‏‎خوانند)،

3 - نهالى که آن را مى‏‎کارد،

4 - صدقه آبى که آن را جارى مى‎‏سازد،

5 - چاهى که آن را حفر مى‏‎کند

6 - روشى که بنیان مى‎‏نهد و پس از او دیگران به آن عمل مى‏‎کنند.

من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 185

کوتاهی انسان در پیش فرستادن نیکى

امام محمد باقر علیه السلام:

اِنَّ اللّهَ تَبارَکَ و تَعالى یَقولُ: اِبْنَ آدَمَ! تَطَوَّلْتُ عَلَیْکَ بِثَلاثَةٍ:

سَتَرْتُ عَلیکَ ما لَوْ یَعْلَمُ بِهِ اَهْلُکَ ما وارَوْکَ وَ اَوْسَعْتُ عَلیکَ فَاسْتَقْرَضْتُ مِنکَ فَلَمْ تُقَدِّمْ خَیراً، وَ جَعَلْتُ لَکَ النَّظْرَةَ عِنْدَ مَوْتِکَ فى ثُلْثِکَ فَلَمْ تُقَدِّمْ خَیْراً.

خداوند متعال مى‏‎فرماید: اى فرزند آدم! با سه نعمت به تو احسان کردم:

چیزهایى را از کارهایت پوشاندم که اگر خانواده‎‏ات آنها را مى‏‎دانستند، تو را دفن نمى‏‎کردند،

رزق و روزى تو را توسعه دادم و از تو قرض خواستم و تو کار نیکى پیش نفرستادى،

و تو را مهلت دادم که هنگام مرگت در یک سوّم مال خویش وصیت کنى، و تو نیکى و خیرى را پیش نفرستادى.

بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏67، ص: 19

فلسفه تلخى‏‎ها و ناگوارى‏‎ها

سؤال: فلسفه تلخى‏‎ها و ناگوارى‏‎ها چیست؟

پاسخ: ناگوارى‏‎ها دو گونه است: برخى به دست خود ماست و برخى در اختیار ما نیست.

بسیارى از حوادث تلخ به خاطر عدم دقت و مدیریّت خودماست. اگر در داد و ستدها، اسناد تجارى را محکم تنظیم نکردیم و ضامن و وثیقه از طلبکار نگرفتیم و او مال ما را نداد، مقصّر خود ما هستیم.

اگر روى حوض آب نرده نگذاشتیم و کودک در آن افتاد و غرق شد، مقصّر خود ما هستیم.

اگر مراعات بهداشت، قوانین رانندگى و آداب اجتماعى را نکردیم و گرفتار امراض و تصادفات و تحقیرها شدیم، مقصّر خود ما هستیم.

و امّا دسته دوم، دلایل متعدّدى دارد:

سختى‏ها، سبب رشد و تکاپوى انسان است. پیشرفت و رشد علوم، در سایه رفع نیاز و برطرف کردن مشکلات حاصل شده است.

حوادث تلخ، کفّاره بسیارى از لغزش‏هاست.

حوادث تلخ، سبب تنظیم روحیّات مردم است.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند:

اگر براى انسان سه چیز مرض، مرگ و فقر نبود، غرور انسان شکسته نمى‏‎شد و انسان در مقابل هیچ چیز سر فرو نمى‏‎آورد.

«لَوْ لَا ثَلَاثَةٌ فِی ابْنِ آدَمَ مَا طَأْطَأَ رَأْسَهُ شَیْ‏ءٌ الْمَرَضُ‏ وَ الْمَوْتُ‏ وَ الْفَقْر» (بحار، ج 6، ص118 )

حوادث تلخ، کمالات انسان را شکوفا مى‏کند. آنکه گرفتار شده، با صبر و پایدارى رشد مى‏کند و آنکه در رفاه است و براى نجات مردم تلاش مى‏کند، با ایثار و از خودگذشتگى رشد مى‏کند.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 75

از رازهای ناخوشایند بودن مرگ

سُئِلَ الْحَسَنُ‏ علیه ‏السلام: ما بالُنا نَکْرَهُ الْمَوْتَ وَ لا نُحِبُّهُ؟ فَقال‏ علیه ‏السلام:

اِنَّکُمْ اَخْرَبْتُمْ آخِرَتَکُمْ وَ عَمَّرْتُمْ دُنْیاکُم، فَاَنْتُمْ تَکْرَهُونَ النَّقْلَةَ مِنَ‏ الْعُمْرانِ اِلَى‏ الْخَرابِ.

از امام حسن مجتبى‏ علیه‏ السلام پرسیدند:

چرا از مرگ بدمان مى‏آید و آن را دوست نداریم؟

فرمود: زیرا شما آخرت خود را خراب کرده و دنیایتان را آباد ساخته‎‏اید، از این رو منتقل شدن از محلّ آباد به ویرانه را، دوست ندارید.

میزان الحکمه، ج 9، ص 261

 

لزوم تدوین وصیّتنامه

پیامبر اکرم‏ صلى الله و علیه وآله:

ما یَنْبَغى لِإِمْرِءٍ مُسلِمٍ اَنْ یَبیتَ لَیْلَةً اِلاّ وَ وَصِیَّتُةُ تَحْتَ رَأسِهِ.

براى یک مسلمان سزاوار نیست که شبى را بخوابد، مگر آنکه وصیتنامه‎‏اش زیر سرش باشد.

وسائل الشیعه، ج 13، ص 352.

۱ ۲ ۳ . . . ۲۱ ۲۲ ۲۳
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.