گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

نقش دوستی با افراد ناباب در گسترش فساد و فحشاء

خداوند متعال ذر سوره نساء آیه ۲۷ درباره افراد فاسد و شهوت‌پرست می‌فرماید: «آن‌هایی که پیرو شهوات‌اند، می‌خواهند شما به‌کلی منحرف شوید و در دام شهوات و گناهان گرفتار آیید.»[۱]

امام صادق علیه‌السلام نیز می‌فرمایند: «لَا تَصْحَبِ الْفَاجِرَ فَیعْلِمَک مِنْ فُجُورِهِ؛ با تبهکاران هم‌نشین مباش که مبادا از تبهکاری‌اش را به تو بیاموزد.»[۲]

به تجربه هم ثابت شده است که نتیجه دوستی با افراد فاسد، آلوده شدن در دام گناه و فساد است؛ زیرا اولاً نفس انسان امارهُ بالسوء است و به بدی‌ها میل دارد، از طرف دیگر دوست ناباب هم به کمک نفس می‌آید چون برای کمتر اینکه کمتر احساس گناه کند وجدانش را تسکین دهد، سعی می‌کند که برای جرم و گناهش شریک جرم پیدا کند لذا دیگران را هم به سرنوشت فلاکت‌بار خود گرفتار می‌کند. غم‌انگیز خود گرفتار آورند.

وقتی علت فاسد شدن بسیاری از جوانان فاسد را جویا می‌شوی، می‌بینی که عامل اصلی آلودگی خود را هم‌نشینی با دوستان ناباب معرفی می‌کنند.

این‌گونه افراد از گناه قبح زدایی کرده و آن را زیبا جلوه می‌دهند.

شخصی از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام سؤال کرد که: «شرورترین دوست، چه کسی است؟» حضرت فرمودند: «الْمُزَینُ لَک مَعْصِیهَ اللَّهِ؛ کسی که گناه و نافرمانی خدا را در نظرت زیبا جلوه دهد.»[۳]

[۱]. یریدُ الَّذینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمیلُوا مَیلاً عَظیماً.

[۲]. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۷۱، ص: ۱۹۱.

[۳]. معانی الأخبار، النص، ص: ۱۹۸

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=30609

تربیت خانوادگی نادرست، مجوز بی‌حجابی نیست!

یقیناً یکی از مهم‌ترین عوامل سعادت و یا شقاوت انسان‌ها در دنیا و آخرت خانواده و تربیت خانوادگی است چراکه خانواده اولین و مؤثرترین محیط آموزشی و تربیتی انسان است که به حالات فکری، روحی، روانی و رفتاری انسان شکل می‌دهد. چون مهم‌ترین سالهای زندگی انسان ازلحاظ تربیتی و شکل‌گیری شخصیت، در محیط خانواده طی می‌شود.

لذا عدم رعایت حجاب توسط مادر و ارتباط پدر و مادر با نامحرم بدون توجه به موازین اخلاقی و اسلامی، موجب کاهش حساسیت‌های فرزندان نسبت به هنجارها و ارزش‌های دینی خواهد شد.

تحقیقات نشان می‌دهد که خانواده‌ی اکثر قریب به‌اتفاق دختران و زنان بی‌حجاب و بزهکار، یک یا چند ویژگی ذیل را داشته‌اند: [۱]

– ازهم‌پاشیدگی کانون خانواده، (چه به صورت ناقص یا کامل، اتفاقی یا ارادی)

– عدم مراقبت والدین از فرزندان در اثر جهالت، گرفتاری و یا نقیصه‌های جسمی، حسی و عاطفی.

– اعتیاد، بزهکاری و انحراف یک یا چند عضو خانواده.

– فضای نامطلوب خانوادگی در اثر تبعیض و تحقیر اعضای خانواده به‌ویژه مادر و فرزندان دختر؛ و یا نازپروردگی، خشونت، حسادت و … .

– اختلافات مذهبی یا نژادی (ناهماهنگی در اصول تربیتی.)

– ضعف اعتقادات دینی و عدم حضور و مشارکت پدر و مادر در مراسم و اجتماعات مذهبی.

– رفاه بیش از حدّ و درآمدهای نامشروع و بادآورده.

– فقر، بیکاری و مشکلات شدید مالی.

اما نکته قابل‌توجه این است که تربیت خانوادگی نادرست، گرچه علت بی‌حجابی هست اما مجوز بی‌حجابی نیست و اینکه کسی بگوید: تربیت خانوادگی ما طوری بوده که اهمیتی به حجاب نمی‌دادند یا دوست دارد باحجاب باشد اما پدرش اجازه نمی‌دهد، یا خانواده مسخره می‌کند و…! این بهانه‌ها و توجیهات، مجوز انجام گناه نمی‌باشد.

امام ‌رضا (علیه‌السلام) دراین‌باره می‌فرمایند:

«بِرُّ الْوَالِدَینِ وَاجِبٌ وَ إِنْ کَانَا مُشْرِکَینِ وَ لَا طَاعَهَ لَهُمَا فِی مَعْصِیهِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ نیکی و احسان به والدین واجب است گرچه آن‌ها مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید از آنان اطاعت کرد»[۲]


[۱]. منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه

[۲]. عیون أخبار الرضا علیه‌السلام، ج ۲، ص ۱۲۴. قرآن کریم دراین‌باره می‌فرماید: «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما؛ ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند و اگر آن‌ها تلاش کنند که به من شرک بورزی که به آن علم نداری، از آن‌ها اطاعت نکن» (عنکبوت: ۸).

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=30494

نقش دوست و هم‌نشین بد در بی حجابی

یکی از علل بی حجابی دختران و زنان دوست و هم‌نشین، بی حجاب است. مؤمنین موظفند که دوستان و اطرافیان خود را امر به معروف و نهی از منکر کنند و اگر اثر نکرد با حفظ احترام و بدون تحقیر و توهین از آنها دوری کنند. چرا که هم‌نشین فاسد کم کم روی ما تأثیر منفی خواهد گذاشت چه آن کسی که امیدی به هدایتش نیست یا آن کسی که ما توانایی هدایت و ارشادش را نداریم.

حضرت رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله درباره لزوم خودداری از دوستی با افراد ناصالح می‌فرمایند: «الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ فَلْینْظُرْ أَحَدُکمْ مَنْ یخَالِل‏، آدمی بر دین و آیین دوست خویش است. پس باید هریک از شما دقت کند که با چه کسی دوستی می‌کند.»[۱]

شخصی از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام پرسید: بدترین هم‌نشین چه کسی است؟

حضرت فرمود: «الْمُزَینُ لَک مَعْصِیهَ اللَّهِ؛ آن‌کسی که نافرمانی خدا را در نظرت زیبا جلوه دهد».[۲]

مثلاً کسی که می‌گوید: بی‌حجابم، اما حق مردم را نمی‌خورم یا خداوند به خاطر چند تار مو کسی را به جهنم نمی‌برد و… از بدترین دوستان است.

تا توانی می‌گریز از یار بد
یار بد، بدتر بود از مار بد
مار بد، تنها تو را بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند


[۱]. بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۷۱، ص: ۱۹۲.

[۲]. معانی الأخبار، النص، ص: ۱۹۸؛ سُئِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: أَی صَاحِبٍ  شَرٌّ قَالَ الْمُزَینُ لَک مَعْصِیهَ اللَّهِ.

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=30449

ارتباط بین عقل، عفت و قناعت

0 177

حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«إِنَّ أَصْلَ الْعَقْلِ الْعَفَافُ وَ ثَمَرَتَهُ الْبَرَاءَهُ مِنَ الْآثَامِ وَ أَصْلَ الْعَفَافِ الْقَنَاعَهُ وَ ثَمَرَتَهَا قِلَّهُ الْأَحْزَانِ؛ ریشه عقل، عفت است و میوه‌اش خودداری از گناه و ریشه عفت قناعت است و میوه‌اش کم شدن اندوه‌ها»[۱]

و نیز می‌فرمایند:

«مَنْ عَقَلَ عَفَ؛ کسی که عاقل باشد، پاک‌دامن می‌شود.»[۲]

و درجایی دیگر می‌فرمایند:

«یسْتَدَلُّ عَلَی عَقْلِ الرَّجُلِ بِالتَّحَلِّی بِالْعِفَّهِ وَ الْقَنَاعَه؛ نشان عقل انسان آراستگی به عفت و قناعت[۳] است[۴]

از سه حدیث شریف فوق می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که سه فضیلت عقل، عفت و قناعت باهم مرتبط هستند و به تقویت یکدیگر می‌انجامند به این شکل که ریشه عقل عفت است و ریشه عفت قناعت، یعنی قناعت در اصل هم ریشه عفت است و هم ریشه عقل و این یعنی فضیلت قناعت کمک می‌کند که انسان عفیف باشد و فضیلت عفت کمک می‌کند که انسان عاقل باشد و عقل هم انسان را به‌سوی عفت و قناعت راهنمایی می‌کند.

به‌عنوان‌مثال کودکی که هنوز عقلش کامل نشده است، نمی‌تواند جلوی خواسته‌های خودش را بگیرد و هیچ محدودیتی برای امیال خود قائل نیست. هر چه که می‌بیند را می‌خواهد به دست بیاورد ولو با گریه و بی‌تابی و این یعنی هنوز عفت و قناعت ندارد. ولی همین کودک به‌مرور که بزرگ‌تر و عاقل‌تر می‌شود، هنگام محدودیت‌ها و موانع مختلف، از بسیاری از خواسته‌های خود صرف‌نظر می‌نماید و از آن چه که مناسب شأن خود نمی‌بیند، خودداری می‌ورزد.


[۱]. بحارالانوار ج ۷۵ ص ۷.

[۲]. غررالحکم و درر الکلم، ص: ۵۷۴.

[۳]. ویکی فقه: «قناعت، رضایت به کم و حسن تدبیر معاش است بدون دوست داشتن زیاده از حد زندگانی و اعتدال. قناعت از ماده قنع و به معنای اکتفا کردن به اندک و ضد اسراف‌کاری است. در اصطلاح شرعی: صفتی است که با تکرار و تمرین در انسان به‌صورت ملکه‌ای درمی‌آید که باعث خشنودی و راضی شدن به چیز کم و نگه‌داشتن نفس از زیاده‌خواهی می‌شد.»

[۴]. غررالحکم و درر الکلم، ص: ۷۹۹.

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=30394

ای دل عبث مخور غم دنیا را

ای دل عبث مخور غم دنیا را     فکرت مکن نیامده فردا را

این دشت خوابگاه شهیدان است     فرصت شمار وقت تماشا را

از عمر رفته نیز شماری مکن     مشمار جدی عقرب و جزا را

آرامشی ببخش توانی گر     این دردمند خاطر شیدا را

ای دوست تا که دسترسی داری    حاجت برآر اهل تمنا را

زیرا که جستن دل مسکینان     شایان سعادتیست توانا را

مریم بسی به نام بود لیکن     رتبت یکی است مریم و عذرا را

خودرأی می نباش که خودرایی     راند از بهشت آدم و حوارا

پاکی گزین که راستی و پاکی     بر چرخ برافراشت مسیحا را

علم است میوه شاخه هستی را     فضل است پایه مقصد بالا را

نیکو نکوست غازه و گلگونه     نبود ضرور چهره زیبا را

ای نیک یا بدان منشین هرگز     خوش نیست وصله جامعه دیبا را

ای آنکه راستی به من آموزی     خود در ره کج از چه نهی پا را

خون یتیم در کشی و خواهی     باغ بهشت و سایه طوبی را

نیکی چه کرده‌ایم که تا روزی    نیکو دهند مزد عمل ما را

برداشتیم مهره رنگین را     بگذاشتیم لؤلؤ لالا را |

پروین اعتصامی
(دیوان، ص ۲۳)

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=30376

نقش انگیزه‌های سیاسی افراد جامعه در شیوع بی‌حجابی و بی‌بندوباری در جامعه

شماثانیه 10 دیگر منتقل خواهید شد
0 ۹۶

نقش انگیزه‌های سیاسی افراد جامعه در شیوع بی‌حجابی و بی‌بندوباری در جامعه نقش انگیزه‌های سیاسی افراد جامعه در شیوع بی‌حجابی و بی‌بندوباری در جامعه

به‌موجب تأثیرپذیری افراد جامعه از واکنش‌های سیاسی، زمانی که یک فرد با موجودیت سیاسی حاکم مخالف باشد، یا بخشی از عمل کرد آن را نپسندد و از سوی دیگر، نتواند به واکنش ستیزه جویانه و خصمانه دست بزند، مخالفت خود را در رفتارهای اجتماعی ظاهر می‌کند. ازاین‌رو اگر حاکمیت سیاسی و اجتماعی با اهل دین و مذهب باشد، او می‌کوشد هر چه نشان از دین و مذهب دارد را، از خود دور سازد و علیه آن موضع‌گیری نماید.[1]

ازاین‌رو می‌توان گفت که ناهنجاری‌هایی مانند بی‌حجابی، چشم‌چرانی، اصرار برای آزاد شدن حضور بانوان در ورزشگاه‌ها، تقلید از فرهنگ غربی مثل نگهداری سگ درون منزل، سگ بازی، پوشیدن لباس‌های غربی، ریش‌تراشی و … می‌تواند به نوعی اعتراض به وضع موجود و لجاجت با حاکمیت باشد.

و بعضا در پشت پرده این بی حجابی ها و رفتارهای اعتراض آمیز، سیاستمداران مخالف نظام اسلامی هستند که افراد را به عنوان آلت دست به میدان مبارزه و اعتراض می کشانند و آنان را در برابر نظام قرار می دهند.

حجاب مخالفت اعتراض لجاجت نقش انگیزه‌های سیاسی افراد جامعه در شیوع بی‌حجابی و بی‌بندوباری در جامعه


[1]. برگرفته‌شده از جلوه‌نمایی زنان و نگاه مردان، ص 48.

لینک کوتاه مطلب: http://nidamat.com/ZnL8k

نمونه‌هایی تاریخی از کسانی که به خاطر حرص به دنیا و ثروت عاقبت به شر شدند

بارها حرص به ثروت و علاقه به دنیا، برای افراد و امت‌ها، تجربهٔ تلخی به وجود آورده که نه‌تنها زمینه گناه بلکه زمینه کفر و شرک و ارتداد شده است، به‌عنوان نمونه:

۱- چون به قارون گفتند: باید به محرومان کمک کنی دست به طغیان زد و در برابر حضرت موسی علیه‌السلام جبهه گرفت. [۱]

۲- یکی از یاران رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به نام ثعلبه همین‌که دارای وضع مالی خوب شد و کشاورزی و دامداری‌اش رونق گرفت، ثروت خود را به بیرون مدینه انتقال داد و آن‌چنان سرگرم آن شد که کم‌کم از شرکت در نماز جماعت و جمعه محروم گشت و کارش به‌جایی رسید که به مأموری که از طرف پیامبر صلی‌الله علیه و آله برای گرفتن زکات رفته بود پرخاش نمود و قانون زکات را انکار کرد، بااینکه در ابتدا از مسلمانان سرسخت به شمار می‌رفت و با خداوند عهد کرده بود که هرگاه وضع مالی او خوب شد، به محرومان کمک کند ولی همین‌که ثروتش زیاد شد دست به طغیان زد تا آنجا که گفت: مگر من یهودی یا نصرانی شده‌ام که جزیه بپردازم؟ آیه ۷۵ و ۷۶ سوره توبه در سرزنش او نازل شد. [۲]

۳- هنوز جنگ احد تمام نشده بود که حرص دنیا و جمع کردن غنائم بعضی را وادار کرد تا منطقه را رها کنند و به سراغ غنائم بروند و دشمن از این ماجرا سوءاستفاده کرده و بر مسلمانان حمله شدیدی نمود. در این نبرد مسلمین شهدای بسیار دادند و حتی لب و دندان پیامبر صلی‌الله علیه و آله مجروح و شکسته شد. حضرت حمزه علیه‌السلام عموی پیامبر صلی‌الله علیه و آله به شهادت رسید. تمام این ناگواری‌ها به خاطر رها کردن منطقه و حرص به مال به وجود آمد. [۳]

۴- افراد فرومایه‌ای با گرفتن پول، حدیث دروغ می‌ساختند و آن را در میان مردم شایع می‌کردند که یک نمونه از آن دروغ سازی سمرة بن جندب است که با گرفتن پول از معاویه، از ابن ملجم قاتل حضرت علی علیه‌السلام ستایش می‌کرد و آیه‌ای را که درشان علی علیه‌السلام نازل شده بود می‌گفت درشان ابن ملجم نازل شده و به‌عکس. [۴]

۵- عمر سعد به عشق رسیدن به حکومتِ ری فرمانده لشکر دشمن شد و در قتل امام حسین علیه‌السلام شرکت نمود.

۶- هنگامی‌که امام کاظم علیه‌السلام از دنیا رفت بیت‌المال در نزد یکی از نمایندگانش بنام (عثمان بن عیسی) جمع شد که باید به امام رضا علیه‌السلام تحویل دهد، او به خاطر تصاحب اموال مردم اعلام کرد که مابعد از امام هفتم امام نداریم و امامت در وجود امام کاظم علیه‌السلام پایان یافت و با همین عقیده مذهب (واقفیه) را به وجود آورد. [۵]

به‌هرحال دنیاپرستی و مقام‌طلبی هرروز و هر ساعت، انسان عادی را گول می‌زند و برشمردن نمونه‌های آن چند جلد کتاب می‌شود.

۷- پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله به چوپانی که از دادن شیر به مسلمانان بخل کرد فرمودند: «خدا مال زیاد به تو بدهد.»

ولی در مورد چوپان دیگری که شیر خودش را هدیه کرد، چنین دعا نمود: «خدایا به‌قدر کفاف به او روزی بده.»

مردی از روی تعجب پرسید چرا در مورد چوپانی که بخل کرد دعای بهتر کردی؟ رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمودند:

«اِنّ ما قَلّ وَ کفی خیرٌ ممّا کثُر و اَلهی» [۶]

«آنچه کم باشد و کفایت کند بهتر است از زیادی که دل را سرگرم و غافل نماید.»

نتیجه اینکه: یکی از عوامل زمینه‌ساز گناه، حرص و آز به مقام و ثروت دنیا است.

__________

[۱]. تاریخ طبری چاپ بیروت، ج ۱ ص ۲۶۲- ۲۶۵

[۲]. اسدالغابه، ج ۱ ص ۲۳۷. بحار، ج ۲۲ ص ۴۰

[۳]. تاریخ طبری، ج ۳ ص ۱۷، تاریخ یعقوبی، ج ۲ ص ۴۷ سیره ابن هشام، ج ۳ ص ۱۲۹ به بعد

[۴]. شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۴۷۱، سفینة البحار، ج ۱ ص ۶۵۴

[۵]. مجمع البحرین (وقف)

[۶]. کافی، ج ۲ ص ۱۴

منبع: گناه شناسی، ج ۱، ص ۹۸ و ۹۹.

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=19161

دنیا قلاب شیطان است!

ماهی به طمع گوشت قلاب می‌آید و در دام می‌افتد و صید می‌شود.

شیطان قلاب است و دنیا گوشت قلاب

در دنیا به هر چیزی که علاقه‌مند شوید در قلاب شیطان افتاده‌اید

و شیطان زیبایی‌های دنیا را برای شما زینت می‌دهد و با علاقه به هر یک از مظاهر دنیا، شیطان بر شما سلطه پیدا می‌کند.

صیاد وقتی‌که می‌خواهد ماهی بگیرد، قلاب به کار می‌برد.

همین قلابی که صیاد برای صید ماهی به کار می‌برد برای انسان عبرتی است،

صیاد قلاب را در دریا یا رودخانه می‌اندازد و بر سر قلاب، گوشت یا کِرمی که ماهی بیشتر دوست دارد، قرار می‌دهد

و قلاب را لای آن گوشت پنهان می‌کند و بعد قلاب را وسط جایی که هستند پرتاب می‌کند.

وقتی‌که ماهی می‌خواهد گوشت را بخورد قلاب را هم همراه گوشت می‌بلعد،

قلاب که بلعیده شد، صیاد از تکانی که به نخ قلاب وارد می‌شود، می‌فهمد که ماهی را صید کرده است.

اگر ماهی بچه باشد، صیاد با یک‌ضرب آن را بالا می‌کشد

و اگر ماهی سنگین باشد، صیاد به‌طور متناوب قلاب را می‌کشد و رها می‌کند و با این کار ماهی را خسته و بی‌جان  می‌کند.

وقتی‌که مطمئن شد که دیگر ماهی توان ندارد، آن‌وقت آن را از آب بیرون می‌کشد.

شیطان هم گاهی قلابش به انسانی گیر می‌کند.

قلاب او لذّت‌های دنیوی آلوده به گناه و آرزوها، ریاست‌طلبی، علاقه به فرزند و کلاً علاقه به هر چیزی است که دنیایی می‌باشد.

ماهی در این دریا می‌غلتد و تلاش می‌کند که قلاب را همراه خود ببرد

و قلاب هم تلاش می‌کند که او را همراه خود ببرد.

شیطان هم بعدازاینکه انسان را به امور دنیا عاشق و علاقه‌مند کرد، بعد آن چیز را می‌کشد، شل و محکم می‌کند،

یک‌بار تا حدی که می‌تواند می‌کشد، ولی مواظب است که بند قلاب پاره نشود،

رها می‌کند و دوباره می‌کشد تا آن را بیرون بکشد

و به همین صورت شیطان درصدد است که انسان را در دام معصیت‌ها بیاورد.

چندین بار او را  می‌آورد و می‌برد تا اینکه بالاخره او را از «یاد الهی» خارج می‌کند…..

مطالب بیشتر: http://nidamat.com/18261

لینک کوتاه مطلب : http://nidamat.com/?p=18973

سه عامل فرو رفتن در گناهان‏

حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السّلام :

الحِرصُ و الکِبرُ و الحَسَدُ دَواعٍ إلى التَقَحُّمِ فی الذُّنوبِ.

آزمندى و تکبّر و حسادت،انگیزه‏هاى فرو رفتن در گناهان است.

میزان الحکمه حدیث 6911 .

گناه خواندن کتب ضالّه


سؤال یکی از مخاطبین :
خواندن مطالب ادیان مختلف یا فرقه های مختلف گناه است؟
چون علاقه دارم و خیلی در موردشون میخونم و از بعضی از مطالبشون هم خوشم میاد
با اینکه میدونم بهنرین و کاملترین دین شیعه است!
وقتی مطالبشونو میخونم بعدش احساس گناه میکنم.

جواب:
فرقه ها و ادیان باطل محض نیستند که اگر بودند پیروی نداشتند.
داعشی ها با آیات قرآن و روایات و به نام الله سر می برند و الله اکبر سر میدهند.
مشکل اینجاست که این فرق و ادیان، آمیخته مشتی از حق با مشتی از باطل اند.
 اینجاست که تشخیص برای اغلب افراد مشکل است و اینکه خواندن کتب ضاله حرام است از این باب است.
البته مطالعه ى کتاب هاى گمراه کننده براى دانشمندانی که توان فکرى و قدرت تحقیق و بررسى دارند،(که اگر نداشته باشند ممکن است خودشان هم منحرف شوند!) اشکال ندارد چرا که آنها با مطالعه و تحقیق ، حق و باطل را از همدیگر تشخیص مى دهند.
ولى مطالعه آن کتاب ها و یا شنیدن گفتار گمراه کننده براى افراد عادی که فکر ناتوان و دانش اندک دارند، مسموم کننده و خطرناک است و نه تنها خود این کار گناه گناه بلکه ممکن است موجب عاقبت به شری و افتادن به گناهان بزرگتر  و غیر قابل جبران از جمله ارتداد شود.

با این وجود دیدن شبکه های ماهواره ای فرق و دیگر ادیان و همچنین خواندن کتب آنها بسیار خطرناک است.

مطالعه بیشتر در

http://islamquest.net/fa/archive/question/fa15170

http://porseman.org/q/show.aspx?id=134576

۱ ۲ ۳ . . . ۱۱ ۱۲ ۱۳
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.