گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

غرور انسان نسبت به پروردگار!!

 

یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ ﴿الانفطار۶﴾

 اى انسان! چه چیز تو را در باره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته است؟؟

حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السّلام :

عجب است از انسان متکبری که ابتدای خلقتش از آب گندیده نطفه است که اگر لطف خدا بر خلقتش نبود جایگاهش مزبله گاه و چاه مستراح بود و در پایان عمرش نیز مرداری بدبو است که جایگاهش زیر خاک است و در هنگام زنده بودنش نیز ظرفی از برای نجاست است که در شکمش از ادرار و مدفوع انباشته گشته و توالتی سیار است و با این حال این انسان متکبر و سرکش در مقابل خداوند و دستوراتش تکبر و سرکشی می کند و بندگی و عبادت او را به جای نمی آورد. 

آثار الصادقین جلد 12 صفحه 365

تخفیف داور (علت مهلت خداوند به بندگان گناهکار)

داوران مسابقه فوتبال خطاهای مهم را تذکر می دهند یا اقدام به دادن کارت زرد و قرمز می نمایند آنان می دانند که اگر بخواهند برای تمام خطاها کارت قرمز بدهند و یکی یکی بازیکنان را از زمین بازی اخراج نمایند دیگر بازیکنی در زمین نمی ماند ، داور هستی نیز چنین رویه ای را دارند اگر خداوند اراده نمایند هر گناهی را بدون تأخیر مجازات نمایند عمر بسیاری از انسانها به پایان می رسد اما شیوه خداوند مهربان چنین است که به خاطر رحمت و لطف خود و به منظور بازگشت انسانها از خطاها به آنان مهلت می دهد و بسیاری از خطاهای انسانها را نادیده می انگارد اما باید انسانها بدانند که« انَّ اللهَ یُمهِل و لا یُهمِل خداوند مهلت می دهد اما اهمال در مجازات نمی نماید .»[1]

این همان مهلت خداوند به بندگان بخاطر دو سنت الهی جاری در زندگی انسانهاست: الف. سنت استدراج یا ب. سنت امهال.

الف. سنت استدراج:

علامه طباطبایی درباره سنت استدراج در ذیل آیه 182 سوره اعراف «وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ».

می‌فرماید: «استدراج در لغت به معنای این است که کسی در صدد برآید پله پله و به تدریج از مکانی یا مقامی بالا رود یا پایین آید و یا نسبت به آن نزدیک شود. لکن در این آیه قرینه مقام دلالت دارد بر این که منظور نزدیک شدن به هلاکت است یا در دنیا و یا در آخرت؛ و این که استدراج را مقید کرد به راهی که خود آنان نفهمند، برای این است که بفهماند این نزدیک کردن آشکارا نیست، بلکه در همان سرگرمی به تمتع از مظاهر زندگی مادی مخفی است، در نتیجه ایشان با زیاده‌روی در معصیت پیوسته به سوی هلاکت نزدیک می‌شوند، پس می‌توان گفت:استدراج تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگری است تا بدین وسیله التذاذ به آن نعمت‌ها ایشان را از توجه به وبال کارهایشان غافل بسازد.»[2]

 

ب.سنت امهال:

امهال یعنی مهلت دادن، خداوند متعال برای رعایت یک سلسله مصالحی که ما از برخی از آن‌ها نا آگاهیم در عقوبت اهل باطل تعجیل نمی‌کند بلکه به آنان فرصت و مهلت می‌دهد. اموری را در حد درک بشری می‌توان به عنوان فلسفه امهال نام برد:

ازدیاد در گناه و عذاب الهی

خداوند در سوره مبارکه آل عمران آیه 178 چنین می‌فرماید: «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ ِلأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْمًا وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ و البته نباید کسانی که کافر شده اند تصور کنند این که به ایشان مهلت می‌دهیم برای آنان نیکوست، ما فقط به ایشان مهلت می‌دهیم تا بر گناه خود بیفزایند و آنگاه عذابی خفت آور خواهند داشت.» یعنی خداوند به کفار مهلت می‌دهد و این مهلت در حقیقت یک بستر آزمایشی است که ان‌ها خود را در آن محک بزنند. اما آن‌ها به سوء اختیار خود راه گمراهی را بر می‌گزینند و فریب امهال الهی را می‌خورند و غرق در گناه می‌شوند. به بیان دیگر این ازدیاد گناه، نتیجه و عاقبت غفلت آن‌ها از هشدارهای خداوند است.

فرصت توبه و بازگشت

اگر خداوند در عقاب ظالمان تعجیل کند و فرصت توبه و اصلاح به آنان ندهد، اولاً انسانی باقی نمی‌ماند که از عقوبت دنیوی سالم بماند و ثانیاً با نبود فرصت توبه، روح ناامیدی بر مردم حاکم می‌شود. خداوند در سوره فاطر آیه 45 می‌فرماید: «لَوْ یُؤاخِذُ اللّهُ النّاسَ بِما کَسَبُوا ما تَرَکَ عَلی ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِعِبادِهِ بَصیرًا اگر خدای متعال مردم را به آنچه می‌کنند مؤاخذه می‌کرد، هیچ جنبنده‌ای را بر پشت زمین باقی نمی‌گذاشت ولی مؤاخذه انان را تا سرآمدی معین به تأخیر می‌اندازد و چون سرآمدش در رسد خدا به کار بندگانش بیناست.».

بنابراین امهال و استدراج نسبت به برخی از گنهکاران مقدمه عذاب سخت الهی است و نسبت به برخی دیگر سبب توبه و بازگشت به سوی رحمت الهی باشد.



[1] . فوتبال زندگی –محمد فاتحی صفحه: 62

[2] . ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 8، ص 454.

گناه بخاطر زن و بچه!!

 

خیلی از مردم بخاطر فرزندان و خانواده دچار گناه می شوند، با نافرمانی پروردگار و پا گذاشتن روی حقوق مردم، معصیت کار میشوند و در توجیه می گویند: بخاطر آسایش و محبت به خانواده این کارها را مرتکب شدم!

نهی قرآن از دوست پنهانی مردان با جنس مخالف (دوست دختر)

...آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ...

...مهرهایشان را به ایشان بدهید در حالى که خود پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانى دوست‏ خود بگیرید...

مائده/5

نهی قرآن از ازدواج مردان با کنیزکانی که دوست پنهانی (دوست پسر) دارند!

فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ

پس آنان را با اجازه خانواده‏شان به همسرىِ [خود] درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه‏] پاکدامن باشند نه زناکار، و دوست‏گیران پنهانى نباشند.

سوره نساء / 25

ثواب آموزش قرآن به کودکان

حضرت رسول (صل الله علیه و آله) :

هر کس به کودکی قرآن بیاموزد،خداوند در قیامت او را به مدالی مفتخر میکند که (که از زیبایی آن) اولین و آخرین انسانها به شگفت می آید.

میزان الحکمه،حدیث 16469

داستان :

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میگوید :

شبها در یکی از مساجد شهر تهران بعد از نماز و عبادتم مدتی مینشستم.کار من در آن لحظات آموزش قرآن بود.مردم نزد من می آمدند و من حمد و سوره آنها را تصحیح میکردم.چرا که نماز با حمد و سوره غلط پذیرفته نیست.

یک شب که مشغول آموزش قرآن به یکی از مومنین بودم متوجه دو پسر بچه  شدم که با هم دعوا میکردند.یکی از آنها مغلوب دیگری شد و برای اینکه کتک نخورد آمد و پهلوی من نشست.من هم که شاهد این ماجرا بودم از فرصت استفاده کردم و از او پرسیدم : پسر جان حمد و سوره را بلدی ؟؟

گفت : آری

گفتم :آفرین ،بخوان ببینم!

پسر دست و پا شکسته حمد و سوره ای خواند و من مشغول اصلاح آن شدم.خیلی وقتم را گرفت تقریبا تمام شب را!!

دیر وقت به خانه رفتم.شب بعد دوباره به مسجد رفتم.بعد از نماز طبق معمول نشسته بودم.پیر مردی که قیافه عجیبی داشت نزد من آمد و به من گفت : من علومی دارم که بسیاری به دنبال آن هستند.من علم کیمیا و علوم غریبه را میدانم.دست به هر چیزی بزنم طلا میشود.حاضرم تمام اینها را به تو بدهم مشروط به یک امر.باید چیزی به من بدهی!!!

گفتم چه چیز؟؟

پاسخ داد : باید ثواب آموزش دیشبت به آن کودک را به من بدهی !!

من که از قبل متوجه ارزش کارم بودم گفتم : نه !!!اینها در مقابل کار من ارزشی ندارد.

اگر اینها به درد میخورد به من نمیدادی!!

آری !!

در نزد روشن ضمیران علم کیمیا و طلا چه ارزشی دارد؟؟!!

آنجا که پیامبر به علی (ع) فرمود :

" اگر خداوند به دست تو کسی را هدایت کند ارزش آن از آنچه خورشید به آن میتابد بیشتر است، در حالی که ولایت تو را پذیرفته باشد.." («وسائل الشیعه ج 15 ص 43»)

گناهی بسیار بزرگ بر روی سایر گناهان یا همان قوز بالا قوز


اگر کسی هر قدر هم معصیت کرده باشد، نباید از رحمت الهی مأیوس شود و احساس کند که خدا دیگر هرگز او را نخواهد بخشید. هرکس این حالت یأس را داشته باشد، باید بداند که علاوه بر معصیت‌هایی که انجام داده، گرفتار معصیتِ کبیرة دیگری است که «یأسِ از روح الله» نامیده می‌شود.

خدای مهربان هرگز به کسی اجازة مأیوس شدن از رحمتش را نداده است. این حیله و نیرنگِ شیطان است که انسانهای گرفتارِ گناه را، از آمرزش الهی مایوس کند، تا آنها هرگز رو به سوی توبه نیاورند. انسانِ گنهکار، به هر اندازه که بار گناه داشته باشد، درِ توبه و بازگشت به سوی خدا برای او باز است.

خدایِ مهربان بر کسی که حقیقتاً توبه می‌کند و اراده و عزم می‌کند که هرگز گناه انجام ندهد، به دیدة رحمت و آمرزش و اغماض می‌نگرد و گذشته‌های او را می‌بخشد و این اثرِ توبه است. خداوند اهل توبه را هرگز از رحمت خود مأیوس نمی‌کند.

این امرِ خدای مهربان به رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ خویش است که، ای رسول:

« قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»[1]

بگو ای بندگان من که (با انجام گناه) بر نفس خود ستم کرده‌اید، از رحمت الهی مأیوس نباشید، به یقین خدا تمامی گناهان را می‌آمرزد. بی‌تردید خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. و ادامه می‌دهد:

« وَ أَنِیبُوا إِلى رَبِّکُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»[2]

به سوی خدا بازگردید «توبه کنید» و تسلیم او باشید قبل از اینکه عذاب بر شما بیاید. پس در آن هنگام یاری نخواهید شد.

پس اینک بجاست دست نیاز، به درگاهش برآریم و عرضه داریم:

ای دریای مهر،

ای که یأس از رحمت خود را بر بندگان حرام کردی،

ای که رحمتت بر غضبت پیشی گرفته است،

ای خطا پوش، ای توبه پذیر، ای مهربان:

«گناهانمان ببخش، خطاهامان نادیده گیر، توبه‌مان پذیرا باش.»

«ما را کمک کن که دیگر هرگز گناه نکنیم.»

«ای آنکه تمامی توفیق از توست».

--------------------

[1]. قرآن کریم، سورة زُمَر، آیة 53.

[2]. قرآن کریم، سورة زُمَر، آیة 54.

چگونه بعضى گناهان تمام اعمال نیک انسان را نابود می‎کنند؟!

سؤال: چگونه بعضى گناهان، تمام کارهاى خوب انسان را از بین مى‏‎برد؟

پاسخ: اگر شخصى 20 سال خدمت مفید داشته باشد ولى فرزند کارفرماى خود را بکشد، این عمل تمام خدمات او را از بین مى‏برد.

یک بمب که منفجر مى‏شود و ساختمانى فرو مى‏ریزد، تمام زحمات انسان‏ها را در یک لحظه از بین مى‏برد.

یک ناسزا، دوستى چندین ساله را به فراموشى مى‏سپارد.

خوردن یک قاشق سم، تمام مراقبت‏هاى بهداشتى چند ساله را نابود مى‏کند.

یک لحظه خواب در هنگام رانندگى، ماشین را به درّه پرتاب مى‏کند.

یک لحظه فرو کردن چاقو در چشم، سبب نابینایى سالیان دراز مى‏شود.

آرى، برخى گناهان همچون آتش، جنگل نیکى‏هاى انسان را سوزانده و به خاکستر تبدیل مى‏کند. چنانکه قرآن مى‏فرماید: «حَبِطَت اعمالهم» (بقره 217)

البتّه در برابر آیات حبط، آیاتى داریم که مى‏فرماید: به خاطر یک کار شایسته، بدى‏هاى انسان محو مى‏شود.

«مَن یؤمن باللّه و یَعمل صالحاً یُکفّر عنه سیّئاته» (تغابن 9)

مثلِ کارگرى که سالها بد کار مى‏کرده ولى یک لحظه وقتى وارد منزل کارفرما مى‏شود کودک کارفرما را مى‏بیند که به استخر افتاده و در آستانه غرق شدن است، او را نجات مى‏دهد. این عمل تمام بدرفتارى‏ها وکم‏کارى‏هاى او را جبران مى‏کند.

چنانکه قرآن مى‏فرماید: نماز به پا دارید که آن حسنه‏اى است که بدى‏ها و زشتى‏ها را از بین مى‏برد. «و أقمِ الصلوة ... انّ الحَسنات یُذهِبنَ السَّیئات» (هود114)

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 72

ثواب خواندن سوره قدر بر قبر مؤمنین


امام رضا(علیه السلام):

ما مِنْ عَبْد زارَ قَبْرَ مُؤْمِن، فَقَرَأ عَلَیْهِ «إنّا أنْزَلْناهُ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ» سَبْعَ مَرّات، إلاّ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَلِصاحِبِ الْقَبْرِ.

هر بنده اى از بندگان خداوند بر قبر مؤمنى جهت زیارت حضور یابد و هفت مرتبه سوره مبارکه ـ إنّا أنزلناه ـ را بخواند، خداوند متعال گناهان او و صاحب قبر را مورد بخشش و آمرزش قرار مى دهد.

من لا یحضره الفقیه: ج 1، ص 115، ح 541، وسائل الشیعه: ج 3، ص 227، ح 3479.

ارزش ایمان بدون عمل

سؤال: آیا ایمان بدون عمل ارزش دارد؟

پاسخ: در قرآن همواره ایمان در کنار عمل صالح آمده است: «آمنوا و عملوا الصّالحات» ایمان و عمل صالح‏ مانند نخ و سوزن هستند و به شرطى کارآیى دارند که به هم متّصل باشند. با جدایى آنها از هم، چیزى دوخته نمى‏شود.

قرآن مى‏فرماید: اگر خدا را دوست دارید، از پیامبر اطاعت کنید: «ان کنتُم تُحبّون اللّه فاتّبعونى» (آل‏ عمران)

بسیارند کسانى که مى‏گویند: ایمان داریم ولى عمل نمى‏کنند، مى‏گویند: خدا را دوست داریم ولى با او حرف نمى‏زنند و نماز نمى‏خوانند، مى‏گویند: ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را به دل داریم، امّا در عمل هیچ شباهتى به آن حضرت ندارند، مى‏گویند: به امام زمان علیه السلام ایمان داریم، ولى سهم امام را که بر آنان واجب است نمى‏پردازند، اگر به دنبال این ادّعاها عمل و حرکتى نباشد، باید در صداقت خود شک کنیم.

در روزگار قدیم کسانى را که در جنگ‏ها اسیر مى‏شدند به نام برده در بازار مى‏فروختند. شخصى به بازار برده‏فروشان آمد تا برده‏اى خریدارى کند. هر برده که هنرى داشت گران‏تر بود. به سراغ برده‏اى رفت و دید قیمت آن بسیار گران است. سبب را پرسید، گفتند: او تشنه‏شناس است و مى‏فهمد چه کسى تشنه است.

خریدار علاقمند شد، او را خرید و به منزل آورد و دوستانش را دعوت و غذایى تهیّه کرد ولى سر سفره آب نگذاشت.

مهمانان چند لقمه‏اى که خوردند، یکى پس از دیگرى‏ تقاضاى آب نمودند. برده تشنه شناس نگاهى به او مى‏کرد و مى‏گفت: دروغ مى‏گوید، او تشنه نیست. کم کم به تعداد تشنه‏ها اضافه شد و هرکدام فریاد آب سردادند. امّا برده مى‏گفت: همه دروغ مى‏گویند. تا اینکه یک نفر از میان آنان برخاست تا آبى تهیّه کند. برده گفت: این شخص راست مى‏گوید، زیرا از جایش بلند شد و فقط داد و فریاد نکرد.

آرى، کسى در ادّعاى خود صادق است که حرکت و اقدامى کند. کسانى که اهل عمل نیستند، در واقع مؤمن نیستند و تنها ادّعاى ایمان دارند.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 63-64

۱ ۲ ۳ . . . ۱۲ ۱۳ ۱۴
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.