گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

اصرار بر گناه چگونه موجب سقوط می‌شود؟

فرض کنید پشت پنجره‌ای رو به آفتاب نشسته‌اید، مادامی که حائلی مثل پرده بین شما و خورشید نباشد، به وضوح نور آفتاب را می‌بینید، اگر پرده‌ای پشت پنجره نصب کنید، مقداری از شدت نور را می‌گیرد، اگر پرده دیگری نصب کنید نور کمتر می‌شود. پرده‌ها را تا جایی اضافه می‌کنید که دیگر از نور آفتاب خبری نیست و شما در ظلمت مطلق قرار خواهید گرفت؛‌ گناه هم همین‌ طور است؛‌ از آنجا که ارتکاب گناه پرده حجابی میان بنده و خداوند ایجاد می‌کند، کثرت گناه و پافشاری بر ارتکاب آن، پرده‌های حجاب میان بنده و خدا را زیاد می‌کند تا جایی که ظلمت درون گناهکار را فرا می‌گیرد و نور هدایت را دریافت نمی‌کند؛ وقتی این طور شد می‌شود همانی که حضرت زینب(سلام الله علیها) در خطاب به یزید و در بیان علت چرایی ظلم یزید در حق امام حسین (علیه السلام) فرمود: «ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ أَساءُوا السّوأیٰ أَن کَذَّبوا بِآیاتِ اللَّهِ وَکانوا بِ‌ها یَستَهزِئونَ» (روم/10)؛ سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و پیوسته آن را مسخره می‌کردند.

از این تعبیر زیبا می‌توان دریافت، فاصله قداست تا قساوت، از ارتکاب گناه است، آری! گناه و آلودگی همچون «بیماری خوره»‌ به جان انسان می‌افتد و روح ایمان را می‌خورد و از بین می‌برد و کار به جایی می‌رسد که سر از تکذیب آیات الهی در می‌آورد و از آن هم فراتر می‌رود و او را به استهزاء و سخریه پیامبران و آیات الهی وا می‌دارد و به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر، هیچ وعظ و اندرز و اندازی مؤثر نیست و جز تازیانه عذاب دردناک الهی راهی باقی نمی‌ماند!

منبع: فارس نیوز

ارکان و شرائط توبه


«بدان که از برای توبه کامله، ارکان و شرائطی است که تا آنها محقّق نشود، توبه صحیحه، حاصل نشود.

و ما به ذکر عمده آنها که لازم است، می‌پردازیم:

یکی از آنها که رکنِ رکینِ[1] او است، ندامت و پشیمانی است از گناهان و تقصیرات گذشته و دیگر، عزمِ به برگشت ننمودن بر آن است برای همیشه. و این دو در حقیقت، محقِّق اصل حقیقتِ توبه و به منزله مقوِّماتِ ذاتیه[2] آن است.»

آنچه خواندید ارکان توبه از نظر حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ است که در کتاب چهل حدیث بیان فرموده‌اند.[3]

همان‌گونه که هیچ بنائی بدون پایه و رکن وجود پیدا نمی‌کند، توبه نیز دارای ارکانی است که وجود و تحقّق آن، بدون آن ارکان ممکن نیست. و نیز همان‌گونه که بدون وجود دو عنصر اکسیژن و ئیدروژن، آب وجود پیدا نمی‌کند، و همانگونه که بدون تار و پود، پارچه‌ای بافته نمی شود، توبه نیز بدون وجود این دو رکن که به عنوان مقوِّمات ذاتیه و تشکیل دهندگان اصلی آن است حاصل نمی‌شود. تحققّ توبه بدون وجود هر یک از این دو رکن یعنی «ندامت و پشیمانی از گناهان و تقصیرات گذشته» و «عزمِ برگشت ننمودن به آن، برای همیشه» غیر ممکن است.

بنابراین جاری کردن لفظ استغفرالله و امثال آن بر زبان ـ اگر پشیمانی قلبی نباشد، و یا حتّی در صورتی که پشیمانی قلبی باشد ولی عزم بر ترکِ دائمی آن معصیت نباشد ـ توبه نیست.

در نهج البلاغه می‌خوانیم که:[4]

شخصی در حضور حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ گفت: استغفرالله.[5]

پس حضرت به او فرمود: «مادرت در عزایت گریه کند، آیا می‌دانی استغفار و طلب آمرزش چیست؟»

و پس از آن، حضرت به بیان ارکان و شرایط توبه و استغفار می‌پردازند که:

«آن (استغفار) اسمی است که واقع می‌شود بر شش معنی.

اول: آن پشیمانی برگذشته است.

دوم: عزم بر بازگشت نکردن به سوی آن است برای همیشه.

سوم: اداکنی به سوی مخلوق حق آنها را، تا هنگامی که خدا را ملاقات می‌کنی پاک باشی، و حقّی از کسی بر عهده تو نباشد.

چهارم: روی آوری به سوی هر فریضه و واجبی که بر تو است، که آنرا ضایع کرده‌ای. پس حق آن فریضه را بجای آر. پنجم: ... و ششم ...»

حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ در ارتباط با این روایت می‌فرمایند:[6]

این حدیث شریف مشتمل است اولاً: بر دو رکن توبه که پشیمانی و عزم بر عدمِ عود[7] است.

و پس از آن: بر دو شرطِ مهمّ قبول آن که ردِّ حقوقِ مخلوق، و ردِّ حقوقِ خالق است.

انسان به مجرّد آنکه گفت توبه کردم از او پذیرفته نمی‌شود. انسان تائب آنست که هرچه از مردم به ناحق برده، ردّ به آنها کند و اگر حقوق دیگری از آنها در عهده اوست، و ممکن است تأدیه[8]، یا صاحبش را راضی نماید، قیام به آن کند. و هر چه از فرائض الهیه ترک کرده، قضا نماید یا تأدیه نماید، و اگر تمام آنها را ممکنش نیست، قیام به مقدار امکان کند.

بداند که اینها حقوقی است که از برای آنها مُطالِبی[9] است و در نشأة دیگر[10] از او به اشقّ احوال[11] مُطالبه می‌کنند، و در آن عالم، راهی برای تأدیه آنها ندارد، جز آنکه حمل بار گناهان دیگران را کند و ردّ اعمال حسنه خود را نماید. پس در آن وقت بیچاره و بدبخت می‌شود، و راهی برای خلاص و چاره‌ای برای استخلاص ندارد.

جاهلان از دیدگاه رهبران الهی

لزوم حذر از جاهلان

آنها که به شناخت واجبات و محرّمات خویش اقدام نمی‌کنند امام و مقتدای اهل ایمان، امیر مؤمنان آنها را چون ستمکاران زمان جاهلیت می‌شمارند که در دین تفقّه نمی‌کنند و به شناخت تکالیف خویش اقدام نمی‌کنند، و حضرتشان ما را از اینکه اینگونه باشیم برحذر می‌دارند.[1]

سرزنش از عمل بدون علم

آنها که بدون شناخت احکامِ دین، عمل می‌کنند و بدون فقه عبادت می‌کنند، تصاویر بدی از آنها و نتیجه کارشان، در روایات ارائه شده است. در زیر چند روایت را که بیانگر چهرة جاهلانی است که بدون علم و شناخت، عمل می‌کنند برای نمونه می‌آوریم:

رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ :

مَنْ عَمِلَ عَلی غَیرِ عِلْمٍ کانَ ما یُفسِدُهُ اَکْثَرَ مِمّا یُصْلِح[2]

آنکه بدون شناخت عمل کند، فسادی که بار می‌آورد، بیش از صلاحی است که انجام می‌دهد.

رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ :

مَثَلُ العابِدِ الذّی لا یَتَفَقَّهُ کَمَثَلِ الذّی یُبنی بِاللَّیْلِ و یُهْدِمُ بِالنَّهار[3]

مَثَل آنکه بدون شناختِ دین، عبادت می‌کند، مانند کسی است که در شب بنا می‌کند و در روز خراب.

حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ :

المُتَعَبِّدُ عَلی غَیْرِ فِقْهٍ کَحِمارِ الطّاحُونَةِ یَدُورُ ولا یَبْرَحُ[4]

آنکه خدا را بدون فقه (شناختِ دین) عبادت می‌کند، مانند خر آسیاست که می‌چرخد ولی همچنان در جای خویش است و قدمی جلوتر نمی‌رود.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ : اَلْعامِلُ عَلی غَیْرِ بَصیرَةٍ کَالسّائِرِ عَلی غَیْرِ الطّریقِ ولا یَزیدُهُ سُرعَةُ السِّیْرِ مِنَ الطَّریقِ اِلاّ بُعْداً[5]

آنکه بدون شناخت و بصیرت عمل می‌کند، مانند کسی است که بیراهه می‌رود، و سرعت سیرش فقط او را از راه دور می‌کند.

از کیفر گناه ایمن مباش

پرسش:

معنی گناه «الْأَمْنُ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ» یا «امنِ از مَکرُ الله» چیست؟

پاسخ:

یکی از گناهان کبیره، «امنِ از مَکرُ الله» است.[1] « امنِ از مَکرُ الله» یعنی ایمن بودن از کیفر الهی. این معصیت، یک حالت درونی است و یکی از محرّمات است. انسانِ معصیت کار نباید از کیفر الهی احساس امنیّت و آرامش نماید، بلکه باید مضطرب و نگرانِ آن باشد. احساس امنیّت در این حال، خود معصیت کبیره است. آنکه مثلاً دروغ می‌گوید و دارای خیالی راحت و آسوده است و از انجام این معصیت و حرام، احساس نگرانی نمی‌کند، گرفتار معصیتی دیگر است که « امنِ از مَکرُ الله» است.

انسان همیشه باید در مقابل گناهان و معاصی حالت بیم و اضطراب داشته باشد و هرگز به آن نزدیک نشود. از انجام معاصی و محرّمات حالت خوف و هراس داشته باشد و همانگونه که به یک حیوان درنده و خطرناک و به یک مار سمی هرگز حاضر نیست نزدیک شود از گناهان نیز دوری کند و به آن نزدیک نگردد.

تمثیل:

در حدیث شریفی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ می خوانیم که تأثیر عملِ سوء و ناشایست از تأثیر کارد در گوشت سریعتر است. حال باید از خود بپرسیم که اگر تیری به جانب ما پرتاب شود، عقل چه حکم می‌کند؟ آیا حکم عقل، جز اینست که خود را از مقابل آن دور کنیم؟ یقیناً معاصی و گناهان و محرّمات، مانند تیرهایی هستند که به سمت انسان رها شده‌اند و هستی انسان را در معرض تهدید جدّی قرار می‌دهند. یا اینکه مانند سمی هستند که انسان غفلتاً خورده باشد، و در این صورت مادة سمّی لحظه به لحظه دروجود او کارگر می‌شود و او را به سوی هلاکت پیش می‌بَرَد.

امروز و فردا کننده توبه در میان دو خطر عظیم

کسی که در توبه اهمال ورزد و آن را از وقتی به وقتی دیگر پیش اندازد، میان دو خطر عظیم باشد که اگر به فرض از یکی از آنها جان سالم به در برد، از دیگری نتواند به در برد:

اول آن که اجل بدو مهلت ندهد و از غفلت خویش آگاه نگردد جز هنگامی که مرگش فرار رسد و فرصت تدارک از دست رود و درهای تلافی گذشته بسته شود

دوم آن که ظلمت و تیرگی گناهان بر قلبش تراکم یابد تا بر آن، شکل یابد، و زنگار شود به طوری که دیگر محو نشود، چه در اثر هر معصیتی که انسان مرتکب شود، ظلمتی بر قلب پدید می آید؛ چنانکه در آیینه به واسطه دم انسان، ظلمتی پدید می آید. پس چون ظلمت گناهان، بر روی هم انباشته شوند، به صورت زنگار، درآیند؛ چنانکه بخار نفس انسان آیینه را چنین کند. هنگامی که این زنگار بسیار شوند و مدتی طولانی باقی بمانند، در قلب انسان چنان فرو روند که دیگر به هیچ وجه صیقل نپذیرد.

برگرفته شده از: کتاب توبه/ علامه حسن حسن زاده آملی

ضرورت گناه شناسی

شناخت بیماریها، اولین گام در پیشگیری و درمان آنهاست، و مسلَّم است که نقش پیشگیری در این زمینه، بسیار مهمتر از درمان است. در این ارتباط واکسینه کردن افراد، از رایج‌ترین و ضروری‌ترین برنامه‌ها برای پیشگیری بسیاری از بیماریهاست که نقش آن کاملاً روشن است.

آنان که بیماریها و پیامدهای آنرا می‌شناسند خود را هرگز در معرض ابتلاء بدان قرار نمی‌دهند. لیکن افراد ناآگاه، با بی‌توجهّی خویش، گذشته از آنکه خود را در معرض خطر قرار می‌دهند، سلامتی اطرافیان را نیز تهدید می‌کنند.

با توجّه به این نکات، شاخت «بیماری گناه» که از تمام بیماریها هلاک کننده‌تر است، برای همه ضرورت تام دارد.

  • شناخت، برای پیشگیری از ابتلاء خود و اطرافیان و جامعه.
  • شناخت، برای تشخیص وجود آن در خود و دیگران و شناخت، برای درمان آن.

عاقبت درناک عدم پیشگیری و درمان بیماری گناه

آری یقیناً «بیماری گناه»، در مقایسه با انواع بیماریها، از تمام آنها خطرناک‌تر است. اگر سایر بیماریها تب و درد بر انسان عارض می‌کند و برخی اعضای جسم انسان را تهدید می‌کند، بیماری گناه سلامت جسم و جان، هستی اجتماعی، و سرانجامِ زندگی مادّی و معنوی ما را تباه می‌کند و سرنوشت دنیا و آخرت ما را برای همیشه تیره و تار می‌سازد.

امید بدون عمل ممنوع

امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام):
لاتَکُن مِمَّن یَرجُو الآخِرَهَ بِغَیرِ عَمَلٍ، و یُرجّی التَّوبَهَ بِطُولِ الآمَلِ؛
از کسانی مباش که بدون عمل امید به آخرت دارند و با آرزوهای دور و دراز توبه را به تأخیر می اندازند.
نهج البلاغه، حکمت 142

شرح حدیث:

کسی که در پی گنج است، رنج آن را هم باید به جان بخرد.
کسی هم که به آخرت و بهشت و پاداش الهی امیدوار است، برای رسیدن به این هدف باید تلاش و عمل صالح و انجام وظیفه کند.
مگر باغبان و کشاورز بدون شخم زدن و بذر پاشیدن و آبیاری و مراقبت می تواند محصولی برداشت کند؟ و مگر بدون نماز و روزه و انجام تکالیف و ترک گناه و زندگی در مسیر بندگی خدا و پرهیز از هوای نفس و پیروی از شیطان می توان به بهشت الهی و نعمتهای آن رسید؟ عقیده به آخرت انگیزه ای برای عمل صالح است.
گناه دامی برای انسان است که او را طعمه ی عذاب می کند.

حقیقت عبادت حرام‎خوار

حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله):

«العِبادَةُ مَعَ أکلِ الحَرامِ کَالبِناءِ عَلَى الرَّملِ»

عبادت کردن با حرام خواری مانند بنا کردن بر روی رمل است. [1]

[1] . عدّة الداعی: 141.

گناه نکردن بهتر از انجام مستحبات

امام على علیه السلام :

اجتِنابُ السیّئاتِ أولى مِنِ اکتِسابِ الحَسَناتِ .

 دورى کردن از بدیها برتر از انجام خوبیهاست .

عیون الحکم و المواعظ (للیثی)، ص: 125

امام باقر علیه السلام :

 تَوَقِّی الصَّرْعةِ خیرٌ مِن سُؤالِ الرَّجعَةِ

 پرهیز از به خاک در افتادن، بهتر است از این که خواهش کنى بلندت کنند .

 بحار الأنوار ج‏75، ص: 187

بحار الأنوار : از معصومان علیهم السلام نقل شده است :

جِدُّوا و اجتَهِدُوا، و إن لَم تَعمَلُوا فلا تَعصُوا ، فإنّ مَن یَبنِی و لا یَهدِمُ یَرتَفِعُ بِناؤهُ و إن کانَ یَسیراً ، و إنّ مَن یَبنِی و یَهدِمُ یوشِکُ أن لا یَرتَفِعَ بِناؤهُ .

 تلاش و کوشش کنید و اگر عمل نمى کنید گناه هم نکنید ؛ زیرا کسى که بنایى مى سازد و ویرانش نمى کند ، ساختمانش بالا مى رود هر چند اندک . اما کسى که مى سازد و[سپس] ویران مى کند بنایش بالا نمى رود .

 بحار الأنوارج‏67، ص: 286

تمثیل اجل حتمی و اجل غیر حتمی

 هُوَ الَّذِى خَلَقَکُم مِن طِینٍ ثُمَّ قَضَى‏ أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمّىً عِندَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ   (انعام، 2)
 او کسى است که شما را از گل آفرید، پس از آن أجلى را (براى زندگى شما در دنیا) قرار داد و أجلى معیّن (که مربوط به آخرت یا غیر قابل تغبیر در دنیاست) نزد اوست. پس (با وجود این) شما شک و شبهه مى‏کنید؟

 امام باقرعلیه السلام در مورد «أجلاً و أجلٌ» فرمود: آنها دو أجل هستند: یکى محتوم و قطعى و دیگرى موقوف (یعنى مشروط و معلّق).(1)

بنابراین خداوند براى عمر انسان دو نوع زمان‏بندى قرار داده: یکى حتمى که اگر همه‏ ى مراقبت‏ها هم به عمل آید، عمر (مانند نفت چراغ) تمام مى‏ شود. و دیگرى غیر حتمى که مربوط به کردار خودمان است، مثل چراغى که نفت دارد، ولى آن را در معرض طوفان قرار دهیم.

 به نقل ابن‏ عباس، خداوند براى انسان دو أجل قرار داده: یکى از تولّد تا مرگ، دیگرى از مرگ تا قیامت. انسان با اعمال خود، گاهى از یکى مى‏کاهد وبه دیگرى مى ‏افزاید. پس پایان أجل هیچ کس قابل تغییر نیست. «ومایُعمَّر مِن مُعَمَّرٍ ولایَنقَصُ مِن عُمُرِه الاّ فى کتاب»(2)

و هیچ سالخورده ای عمر طولانی نمی کند و هیچ مقداری از عمرش کاسته نمی گردد مگر آنکه همه در کتابی مضبوط است و این کار برخدا آسان می باشد.

1) کافى، ج‏1، ص‏147.
2) فاطر، 11.

منبع: کتاب تمثیلات تفسیر نور (حجت الاسلام قرائتی)

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.