گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

وجوب یاد گرفتن و یاد دادن واجبات و محرمات

واجب بودن یادگرفتن مسائل مورد نیاز

مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد، واجب است یاد بگیرد.[1]

وجوب اجتهاد یا احتیاط یا تقلید

(انسانِ مکلَّف) باید در احکام غیر ضروریِ دین[2] باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل بدست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راهِ احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. مثلاً اگر عدّه‌ای از مجتهدین عملی را حرام می‌دانند و عدّة دیگر می‌گویند حرام نیست آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحّب می‌دانند آنرا بجا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی‌توانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند.[3]

ضرورت گناه شناسی

شناخت بیماریها، اولین گام در پیشگیری و درمان آنهاست، و مسلَّم است که نقش پیشگیری در این زمینه، بسیار مهمتر از درمان است. در این ارتباط واکسینه کردن افراد، از رایج‌ترین و ضروری‌ترین برنامه‌ها برای پیشگیری بسیاری از بیماریهاست که نقش آن کاملاً روشن است.

آنان که بیماریها و پیامدهای آنرا می‌شناسند خود را هرگز در معرض ابتلاء بدان قرار نمی‌دهند. لیکن افراد ناآگاه، با بی‌توجهّی خویش، گذشته از آنکه خود را در معرض خطر قرار می‌دهند، سلامتی اطرافیان را نیز تهدید می‌کنند.

با توجّه به این نکات، شاخت «بیماری گناه» که از تمام بیماریها هلاک کننده‌تر است، برای همه ضرورت تام دارد.

  • شناخت، برای پیشگیری از ابتلاء خود و اطرافیان و جامعه.
  • شناخت، برای تشخیص وجود آن در خود و دیگران و شناخت، برای درمان آن.

عاقبت درناک عدم پیشگیری و درمان بیماری گناه

آری یقیناً «بیماری گناه»، در مقایسه با انواع بیماریها، از تمام آنها خطرناک‌تر است. اگر سایر بیماریها تب و درد بر انسان عارض می‌کند و برخی اعضای جسم انسان را تهدید می‌کند، بیماری گناه سلامت جسم و جان، هستی اجتماعی، و سرانجامِ زندگی مادّی و معنوی ما را تباه می‌کند و سرنوشت دنیا و آخرت ما را برای همیشه تیره و تار می‌سازد.

ایمان و عمل گزینشی به دستورات اسلام ممنوع

متاسفانه پذیرش یا ایمان به برخی از احکام اسلام برای برخی بسیار سنگین است (مثل حرمت موسیقی و شطرنج و...)، یا در میدان عمل برخی فقط به احکامی عمل می کنند که منافات با هوا و هوس آنها و علایق آنها نداشته باشد.(مثل ترک خمس و زکات و...)

اسلام عزیز در زمینه‌های گوناگون اعتقادی، عبادی، اخلاقی، فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و ... تکالیفی بر عهده انسان می‌نهد. مسلمانان باید به همه آنها توجه داشته باشند. فلاح و سعادت و عزّتی که اسلام برای پیروان خود تضمین کرده است، در گرو انجام تکالیف در تمامی زمینه‌هاست.

اسلام را اگر بعنوان یک سیستم ـ با توجه به تعریفی که برای سیستم‌ها می‌شود ـ در نظر بگیریم،[1] تمامی اجزای آن در ارتباطِ دقیق با هم می‌باشند. این وجودِ مرکب، با بودن تمامی اجزای خویش است که دارای اثرات مثبت و منشاء برکات است، و در صورت نبودن بعضی از اجزاء، آن ثمرات، و بهره‌های بایسته را نخواهد داشت.

علت اصلی عقب‌ماندگی مسلمین در قرون اخیر، غفلت آنان از بعضی ابعاد اسلام و برخی تکالیف اسلامی و شرعی خویش است. تنها، توجه داشتن به احکام عبادی و فردی، و غفلت از احکام اجتماعی، سیاسی و حکومتیِ اسلام ضایعات فراوانی را طی زمانی طولانی بوجود آورده است. این غفلت، حاصل تلاش استعمار در طول چندین قرن است.

نقش والدین در سعادت و شقاوت فرزند

نقش والدین در تربیت فرزند و معماری شخصیت آینده او بسیار تأثیرگذار و حیاتی­‎ است. معمولا بینش و منش پدر و مادر است که تعیین­ کننده بینش و منش فرزند در آینده خواهد گشت.

اینکه می شنوید کودکی چند ساله حافظ کل قران شده، این قبل از اینکه کار فوق العاده ای از جانب کودک باشد، هنریست از جانب والدین.

امام صادق(علیه السلام):

«مَا مِنْ مَوْلُودٍ یُولَدُ إِلَّا عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ اللَّذَانِ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِهِ»

هر نوزادی براساس فطرت پاک الهی زاده می­شود، و این پدر و مادرش هستند که او را یهودی یا نصرانی یا مجوسی می­سازند.

شیخ صدوق، من‏ لایحضره ‏الفقیه، ج2، ص49.

تنبل در کار دنیا، نسبت به کار آخرت تنبل تر است

امام باقر (علیه السلام)

إنِّى لأبغضُ الرَّجُل أن یَکُون کسلاناً عَن أمرِ دُنیَاه، و مَن کَسَل عَن أمرِ دُنیاه فَهُو عَن أمر آخِرتِه أکسلَ

من مردى را که در کار دنیایش تنبل باشد مبغوض میدارم و کسى که در کار دنیا تنبل باشد، در کار آخرتش تنبل تر است.

وسائل الشیعه، ج12، صفحه 37

عدم جواز درمان با حرام

متاسفانه دیده می شود که برخی از پزشکان یا روانپزشکان برای درمان بیماران خود آنها را به خوردن چیزهای حرام از جمله شراب، گوشت حیوانات حرام گوشت و... یا انجام فعل حرام مثل استمناء و... ترغیب می کنند، در حالی که در غیر ضرورت تجویز و انجام این امور حرام است.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این باره فرمودند: از درمان با ناپاک (نجس) بپرهیزید[1] و نیز می فرمایند: خداوند خدای متعال درد و درمان را فرو فرستاد و برای هر دردی درمانی قرار داد، پس خود را درمان کنید؛ ولی باحرام درمان نکنید.[2]

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: در هیچ حرامی شفا نیست.[3] در جای دیگر فرمودند: خداوند، در هیچ چیز از آنچه حرام کرده، نه شفایی قرار داده است و نه دوایی[4]و نیز در پاسخ کسی که پرسید: آیا می توان از شراب کشمش در دارو بهره برد؟ فرمود: برای کسی سزاوار (جایز) نیست که از حرام شفا طلبد.[5]

از حضرت صادق (علیه السلام) درباره دارویی که با شراب آغشته است پرسیده شد، آن حضرت فرمود: به خدا سوگند! دوست ندارم به آن نگاه کنم تا چه رسد به اینکه با آن مدارا کنیم، چرا که آن همانند پیه و پوشت خوک است؛ ولی (متاسفانه) برخی از مردم خود را با آن مداوا می کنند [6]
تفسیر العیاشی: از سیف بن عمیره، از پیری از شیعیان، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که راوی گفته است نزد امام صادق (علیه السلام) بودیم که پیرمردی پرسید: دردی دارم و برای درمان آن شراب خرما می نوشم. پیر، آن گاه این شراب را برای ایشان، توصیف کرد.
امام به او فرمود: چه چیز تو را از (نوشیدن) آبی که خداوند از آن هر چیز زنده ای را آفریده است، باز می دارد؟.
گفت: با مزاجم سازگار نمی افتد.
امام (علیه السلام): پرسید: چه چیز تو را از (خوردن) عسل باز می دارد، در حالی که خداوند فرموده است: در آن برای مردم، شفایی هست؟.
گفت: آن را نمی یابم.
فرمود: پس چه چیز تو را از شیری که گوشتت از آن روییده و استخوانت از آن استواری یافته است، باز می دارد؟.
گفت: با مزاجم سازگار نمی افتد.
امام صادق (علیه السلام) در این هنگام به وی فرمود: آیا می خواهی که تو را به شراب نوشیدن امر کنم؟! نه. به خداوند سوگند، تو را به این کار امر نمی کنم. [7]



[1]. طب الائمه (ع). ص 107

[2]. الجامع الصغیر. ج 1. ص 259

[3]. الکافی. ج 8. ص 193

[4]. طب الصادق علیه السلام

[5]. الکافی. ج 6. ص 414

[6].. الکافی. ج 6. ص 414

[7]. طب الصادق علیه السلام

وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى / به زنا نزدیک هم نشوید!!

وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلاً [1]

 و نزدیک زنا نشوید که کار بسیار زشت و بد راهى است.

تفسیر

گناه کبیره ای که در این آیه بعد به آن اشاره مى شود مساله زنا و عمل منافى عفت است مى‏گوید:" نزدیک زنا نشوید چرا که عمل بسیار زشتى است و راه و روش بدى است.

در این بیان کوتاه به سه نکته اشاره شده.

الف- نمى‏گوید زنا نکنید، بلکه مى‏گوید به این عمل شرم ‏آور نزدیک نشوید، این تعبیر علاوه بر تاکیدى که در عمق آن نسبت به خود این عمل نهفته شده، اشاره لطیفى به این است که آلودگى به زنا غالبا مقدماتى دارد که انسان را تدریجا به آن نزدیک مى‏کند، شرابخواری، چشم‏ چرانى یکى از مقدمات آن است، برهنگى و بى حجابى مقدمه دیگر، کتابهاى بدآموز و" فیلمهاى آلوده" و" نشریات فاسد" و" کانونهاى فساد" هر یک مقدمه‏اى براى این کار محسوب مى‏شود.

همچنین خلوت با اجنبیه (یعنى بودن مرد و زن نامحرم در یک مکان خالى و تنها) عامل وسوسه ‏انگیز دیگرى است.

بالآخره ترک ازدواج براى جوانان، و سختگیریهاى بى دلیل طرفین در این زمینه، همه از عوامل" قرب به زنا" است که در آیه فوق با یک جمله کوتاه همه آنها را نهى مى‏کند، و در روایات نیز هر کدام جداگانه مورد نهى قرار گرفته است.

خطر خلوت کردن با نامَحرم/ داستان

صفحه اختصاصی حدیث و آیات کتاب من لا یحضره الفقیه عن محمّد الطَّیّار : دَخَلتُ المَدینَةنَ وطَلَبتُ بَیتاً أتَکاراهُ فَدَخَلتُ دارا فیها بَیتانِ بَینَهُما بابٌ وفیهِ امرَاَةٌ ، فَقالَت : تَکارى هذَا البَیتَ؟
قُلتُ : بَینَهُما بابٌ وأنَا شابٌّ .
قالَت : أنَا اُغلِقُ البابَ بَینی وبَینَکَ .
فَحَوَّلتُ مَتاعی فیهِ ، وقُلتُ لَها : أغلِقِی البابَ .
فَقالَت : تَدخُلُ عَلَیَّ مِنهُ الرَّوحُ دَعهُ ، فَقُلتُ : لا ، أنَا شابٌّ وأنتَ شابَّةٌ أغلِقیهِ .
قالَت : اُقعُد أنتَ فی بَیتِکَ فَلَستُ آتیکَ ولا أقرَبُکَ ، وأبَت أن تُغلِقَهُ ، فَأَتَیتُ أبا عَبدِاللّه ِ علیه السلام فَسَأَلتُهُ عَن ذلِکَ .
فَقالَ : تَحَوَّل مِنهُ ؛ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَالمَرأَةَ إذا خُلِّیا فی بَیتٍ کانَ ثالِثُهُمَا الشَّیطانَ .
حدیث

کتاب من لایحضره الفقیه ـ به نقل از محمّد طیّار ـ :

وارد مدینه شدم و به دنبال خانه اى گشتم تا آن را اجاره کنم . به خانه اى وارد شدم که دو اتاق داشت و میان آنها درى بود و در آن خانه ، زنى بود . زن گفت : این خانه را اجاره مى کنى؟
گفتم : میان آنها درى است و من جوانم .
زن گفت : در را مى بندم .
اثاثیه ام را به آن خانه بردم و گفتم : در را ببند .
زن گفت : از بستن در ، وحشت مى کنم . بگذار باز باشد .
گفتم : خیر ، من جوانم و تو هم جوان . در را ببند .
زن گفت : من در خانه خود مى نشینم و نزد تو نمى آیم و به تو هم نزدیک نمى شوم ، و از بستن در ، خوددارى کرد .
نزد امام صادق علیه السلام آمدم و از این مسئله پرسیدم .
فرمود : «از آن خانه بیرون شو؛ زیرا هرگاه مرد و زنى در خانه اى خلوت کنند ، سومین نفر ، شیطان است» .

ریشه خیانت همسران به یکدیگر در جامعه

مردان معمولاً به دو دلیل تنوع طلبی و مسائل جنسی و زنان در بیشتر موارد به خاطر مشکلات مالی، مشکلات عاطفی یا انتقام جویی دست به این کار می زنند.

یک آسیب شناس اجتماعی معتقد است: تنوع طلبی، عدم جذابیت همسر، (به نظر ما  ریشه این دو عامل در گناه بسیار شایع دیگر بنام چشم چرانی نهفته است! ) ضعف اعتقادات مذهبی و پایبند نبودن به سنت ها، مشکل جسمی یا شخصیتی و روانی یکی از زوجین و ازدواج اجباری و انتقام جویی از جمله عوامل خیانت همسران در جامعه است.

زودپز ازدواج

مسئولین! ، مردم!  ، والدین ! شما را به خدا کاری بکنید!
این حرف دل جوانان است!

 تصویر فوق را یک جوان برای من فرستاده! یک جوانی که مشکلش ازدواجه!

شمارو به خدا پیغام نذارید که: مشکل ازدواج ، یک مشکل اقتصادیه!!
به نظر من مشکل ازدواج بیشتر یک مشکل فرهنگیه تا اقتصادی!
تا زمانی که این چشم و هم چشمی ها  ، مهریه های سنگین و مخارج سنگین عقد و عروسی باشه! مشکل همینه که هست!
در ضمن اگر فرض رو بگیریم که واقعا مشکل ازدواج یک مشکل اقتصادیه! این رو هم باید بدانیم که:
 یک شبه معجزه نخواهد شد! یک شبه مشکل ازدواج برطرف نخواهد شد! تا بخواد مشکل اقتصادی حل بشه بعد جوونها ازدواج کنند، جوانهای ما دیگر جوان نیستند! دیگر نه شوق جوانی مانده ! نه عفت و ایمانی!
پس بیایید با فرهنگ سازی در راستای ازدواج آسان به جوانان و نسل آینده خود کمک کنیم!

این پست رو هم ببینید:

درد دل چند تا دختر مجرد !+عکس
 پست بازنشر در تاریخ 19/04/1395
نشر اول در 1392/12/12
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.