شناخت بیماریها، اولین گام در پیشگیری و درمان آنهاست، و مسلَّم است که نقش پیشگیری در این زمینه، بسیار مهمتر از درمان است. در این ارتباط واکسینه کردن افراد، از رایجترین و ضروریترین برنامهها برای پیشگیری بسیاری از بیماریهاست که نقش آن کاملاً روشن است.
آنان که بیماریها و پیامدهای آنرا میشناسند خود را هرگز در معرض ابتلاء بدان قرار نمیدهند. لیکن افراد ناآگاه، با بیتوجهّی خویش، گذشته از آنکه خود را در معرض خطر قرار میدهند، سلامتی اطرافیان را نیز تهدید میکنند.
با توجّه به این نکات، شاخت «بیماری گناه» که از تمام بیماریها هلاک کنندهتر است، برای همه ضرورت تام دارد.
- شناخت، برای پیشگیری از ابتلاء خود و اطرافیان و جامعه.
- شناخت، برای تشخیص وجود آن در خود و دیگران و شناخت، برای درمان آن.
عاقبت درناک عدم پیشگیری و درمان بیماری گناه
آری یقیناً «بیماری گناه»، در مقایسه با انواع بیماریها، از تمام آنها خطرناکتر است. اگر سایر بیماریها تب و درد بر انسان عارض میکند و برخی اعضای جسم انسان را تهدید میکند، بیماری گناه سلامت جسم و جان، هستی اجتماعی، و سرانجامِ زندگی مادّی و معنوی ما را تباه میکند و سرنوشت دنیا و آخرت ما را برای همیشه تیره و تار میسازد.
«بیماران گناه»، در لحظة پایانی عمر، پشیمان از کردار خویش، در حسرت بازگشت به دنیا هستند، تا شاید برای جبرانِ گذشته عملی شایسته بجای آورند. آنان به دنبال مرگ، تا قیامت در عالم برزخ در رنجند، و در روز قیامت در حالی که بر جان خویش ستم کردهاند و زیان دیدهاند، برای همیشه در دوزخ وارد میشوند. در آنجاست که آتش، صورتهای آنان را میسوزاند و در آنحال آنان با صورتهای بریان شده و سوخته، چه زشترو خواهند بود. در آنجاست که به آنان خطاب میشود: مگر شما نبودید که آیات خدا بر شما خوانده میشد، پس شما آنرا تکذیب میکردید. در آن زمان، جواب آنان اینست که سیه روزی بر ما غلبه کرد و کار ما به گمراهی کشید. پروردگارا ما را از این آتش نجات ده، اگر بازگشتیم پس ستمکار خواهیم بود.[1]
آنچه خواندید تصویری است که قرآن، از آینده و سرانجامِ سیاه بیمارانِ گناه نشان میدهد.
آری اینست سرانجام معصیتکاران، و اهل گناه. خسرانی بدان شکل، و حسرتی آنچنان.
سرانجام دل انگیز شناخت، پیشگیری و درمان بیماری گناه
اما در مقابل، آنانکه گناهان را شناخته و در دوری از آن پایداری میورزند، چه سرانجام زیبائی دارند. آنان مشمول این آیهاند که:
« إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»[2]
بیتردید صابران پاداششان، بدون حساب داده میشود.
در ارتباط با این آیه روایت شده است که:
إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَى مُنَادٍ أَیْنَ الصَّابِرُونَ فَیَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النَّاسِ فَیُقَالُ لَهُمُ اذْهَبُوا إِلَى الْجَنَّةِ بِغَیْرِ حِسَابٍ قَالَ فَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ فَیَقُولُونَ لَهُمْ أَیَّ شَیْءٍ کَانَتْ أَعْمَالُکُمْ فَیَقُولُونَ کُنَّا نَصْبِرُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ نَصْبِرُ عَنْ مَعْصِیَةِ اللَّهِ فَیَقُولُونَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِین[2]
هنگامی که خداوند همه را ـ در روز قیامت ـ گرد آورد، منادیی ندا میکند که: «صبر پیشگان کجایند؟ تا همگی بدون حساب داخل در بهشت شوند.»
پس گروهی برمیخیزند.وقتی ملائکه آنان را ملاقات میکنند، میپرسند: «کجا ای فرزندان آدم؟»
پاسخ میدهند: «به سوی بهشت.»
پس میپرسند: «پیش از حساب؟»
میگویند: «آری.»
میپرسند: «شما کیستید؟»
میگویند: «پایداران.»
میپرسند: «پایداریتان چگونه بود؟»
پاسخ میدهند: «پایدار بودیم در فرمانبرداریِ خدا و پایدار بودیم در دوری از معصیت و نافرمانی خدا تا پایان عمر.»
میگویند: «شما اینگونه بودید؟ داخل در بهشت شوید.»
پس چه نیکوست پاداش عمل کنندگان.[3]
بنابراین با توجه به آنچه بیان شد، ضروری است:
1. گناهان را بشناسیم.
2. خود را از آلوده شدن به آن حفظ کنیم.
3. در دوری از گناه پایدار باشیم.
در صورت توجّه و عمل به این موارد، از پیادمدهای شوم گناه دور خواهیم بود. چه زیباست سرانجام آنان که در عمر کوتاه و گذرای خویش از گناه دوری میکنند.
پی نوشت:
- شنبه ۲ مرداد ۹۵
- ۲۰:۳۷
- ۹۲۰
- ۰