گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

دروغ از بین برنده ارزش و شخصیت انسان

امام جعفرصادق(علیه‌السلام):

مَن کَثُر کِذبُهُ ذَهَبَ بَهاؤُهُ.

کسی که زیاد دروغ می‌گوید شخصیت و شایستگی خود را از دست داده است.

(اصول کافی، ج ۴، ص ۳۸).

درخواست از دیگران، از بین برنده آبرو

مولی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام):

ماءُ وَجهِکَ جامدُ یُقطِرُهُ السُّؤالُ فَانظُر عِندَ مَن تُقطِرُهُ؟!

آبرو و حیثیت تو به حال جمود و مصونیت است. با حاجت خواستن (از دیگران جمود آن آب شده) قطراتش ریخته می‌شود. تو (نیک) بنگر، نزد چه کسی این قطرات را خواهی ریخت؟!

(نهج‌البلاغه، کلمة ۳۳۸)

کسی که شیطان بر او ولایت دارد

امام جعفرصادق (علیه‌السلام):

مَن رَوی مُؤْمِنٍ رِوایَةً یُریُدبِها شَینَهُ وَ حَدْمَ مُروُءَ تِهِ لِیَسقُطَ مِن أَعیُنِ النّاسِ، اَخرَجَهُ اللهُ عَزَّ وجَلَّ مِن وِلایَتِهِ الی وِلایَةِ الشّیطانِ.

هرکس داستانی نقل کند و قصدش ظاهر ساختن بدی‌ها و ریختن آبروی مؤمنی باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد خداوند متعال ولایت خود را از او برمی‌دارد و ولایت شیطان را جایگزین آن می‌نماید.

(ثواب و عقاب‌الاعمال، ص ۵۴۷)

چهل حدیث درباره حیثیت و آبرو

حرمت آبرو و حیثیت مؤمن

کسانی که آبرویشان حرمتی ندارد

لزوم پرهیز از عملی که به آبرو لطمه می زند

ولایت شیطان بر کسی که قصدش ریختن آبروی مؤمنین است

از بین برنده های آبرو

بهترین راه برای حفظ آبرو

لزوم عدم تعرض به آبروی دیگران

دشوار بودن جبران آبروی برباد رفته

لزوم گذشتن از مال بخاطر آبرو

ثواب حفظ آبروی برادر مؤمن

ثواب عیب پوشی از مؤمنین

حرمت فاش کردن عیوب و اسرار مؤمنین

عاقبت بردن آبروی دیگران

عزت مؤممن در عدم تعرض به آبروی مؤمنین

لزوم طلب حلالیت از کسی که آبرویش را برده ایم

اهمیت حفظ آبرو در اسلام

 

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله):

اِنَّ حُرمَةَ عِرض المُؤمِنِ کَحُرمَةِ دمِهِ و مالِهِ.

حرمتِ حیثیت و آبروی مؤمن همانند حرمتِ جان و مال اوست.(لئالی الاخبار، ج ۵، ص ۲۲۶)

معنی آبرو

آبرو به معنی«عرض» به کسر عین، هر چیزى را گویند که آدمى از عیب در آن و نقصان آن نگ داشته باشد، خواه در او باشد و خواه در کسى از متعلقان او[1] و یا آنچه از اصالت و بزرگى که انسان بدان مى‏ بالد و افتخار مى ‏کند.[2]
 
اهمیت آبرو در اسلام
 یکی از ارکان بسیار مهم که اسلام بر آن تأکید بسیاری داشته، آبروی مؤمن بوده تا آنجا که هم به خود مؤمنان دستور می‌دهد که آبروی خود را حفظ کنند و هم به دیگران می‌فرماید آبروی مؤمنان را حفظ نمایند. در کتب روایی آمده است،پایه ‏هاى دین اسلام هفت چیز است: نخستین پایه آن، عقل است که بنیاد شکیبایى است و دومین، آبرودارى‏ و راست‌گویى و...[3]

گناه اشاعه فحشاء و سرزنش مؤمن

قال النبی(صلی الله علیه و آله):

«مَنْ أَذَاعَ فَاحِشَةً کَانَ کَمُبْتَدِئِهَا وَ مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِشَیْ‏ءٍ لَمْ یَمُتْ حَتَّی‏ یَرْکَبَهُ»
هرکه عمل بدی را شایع کند (بازگویی فساد)، همچون عامل آن است و هرکه مؤمنی را به چیزی سرزنش کند، نمیرد تا مرتکب آن شود.»

نهج الفصاحة، مجموعه کلمات قصار حضرت رسول(صلی الله علیه و آله)، ص775

برخی از واجبات و محرّمات قضائی


1. قضاوت برای کسی که اهلیت آن را ندارد. «حرام»

(اهلیت قضاوت را کسانی دارا هستند که مجتهد عادل جامع الشرایط فتوی و حکم باشند).[1]

2. فضاوت برای کسی که اهلیت آن را دارد. «واجب، واجب کفائی»

3. دادخواهی نزد کسانی که جامع الشرایط قضا نیستند.

(مگر آنکه استیفای حق متوقف بر آن باشد) «حرام»

4. عدالت در حکم برای قاضی «واجب»

(حتی اگر یکی از طرفین مسلمان و دیگری غیر مسلمان باشد.)[2]

5. رعایت مساوات بین دو طرف برای قاضی در سلام و جواب سلام و نگاه و کلام و ... اگر هر دو مسلمان باشند. «واجب»

6. قاضی به یکی از طرفین، در حالی که نمی‌داند حق با اوست، چیزی را القاء کند که در غلبه کمک به او بشود. «حرام»

7. گرفتن رشوه توسط قاضی چه برای حکم حق و چه برای حکم باطل، چه بعنوان رشوه یا هبه یا هدیه یا بیع محاباتی.«حرام»[3]

8. پس دادن رشوه به صاحب آن به هر عنوان که اخذ شده باشد (به عنوان رشوه، هبه، بیع محاباتی و ...) «واجب»[4]

9. دادن رشون به قاضی به هر عنوان برای حکم باطل، و حتی برای حکم حق در صورتی که رسیدن به حق متوقف بر آن نباشد. «حرام»

10. عهده‌دار شدن منصب قضاوت از طرف حاکم جائر در حال اختیار و بدون اینکه مصلحتی در کار باشد. «حرام»[5]

11. حضور در محکمه شرع در صورتی که مدعی نزد حاکم شرع شکایت کرده و حاکم شرع طرف دیگر را احضار کرده باشد. «واجب»[6]

12. شهادت باطل «حرام»[7]

13. پنهان کردن شهادت و اظهار نکردن آن «حرام»

اگر این مرد را دیوث بنامی گناهی مرتکب نشده‌ای!

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

أیُّما رَجُلٍ رَضِیَ بِتَزَیُّنِ امرَأَتِهِ وتَخرُجُ مِن بابِ دارِها، فَهُو دَیّوثٌ، ولا یَأثَمُ مَن یُسَمّیهِ دَیّوثا. وَالمَرأَةُ إذا خَرَجَت مِن بابِ دارِها مُتَزَیِّنَةً مُتَعَطِّرَةً وَالزَّوجُ بِذاکَ راضٍ، بُنِیَ لِزَوجِها بِکُلِّ قَدَمٍ بَیتٌ فِی النّارِ.

هر مردی که زنش آرایش کند و از منزل خارج شود دیوث است و هرکس او را دیوث بنامد گناهکار نیست. و هر زنی که‏زینت کرده و خوشبو از منزل خارج شود وشوهرش بدان امر راضی باشدخدا در مقابل هر قدمی که برمیدارد برای شوهرش خانه‏ای دردوزخ بناخواهد کرد.

جامع الأخبار(للشعیری)، ص: 158

بررسی حکم شرعی توهین نشریه یالثارات به بازیگران و واکنش جالب غفوریان به این موضوع

نشریه یالثارات در شماره ۸۴۴ مورخ ۹۵/۵/۶ عکس هایی از هنرمندان در مراسم جشن حافظ که چند روز پیش برگزار شده بود، منتشر کرده  و در مطلبی با عنوان "دیوث کیست؟" به تعدادی از احادیث اهل بیت علیهم السلام در نکوهش بی غیرتی اشاره کرده است که تا اینجای کار هیچ مشکلی در کار نشریه مذکور وجود ندارد جز اینکه در حاشیه این پست عکس های قرار داده است که مربوط می شود به  تصاویر منتشر شده جشن حافظ که در آن بازیگران زن و  مرد همراه همسرانشان با وضع بسیار زننده  و نامناسب ظاهر شده اند.

بسیاری از سایتها و خبرگزاری ها و جامعه هنری کشور! این کار هفته نامه  یالثارات را توهین و اهانت به هنرمندان و لباس آنها تلقی کرده اند در حالی که توهین در لغت از فامیل (وَهن) و بمعنای (غیر واقعی) است. (توهین) بمعنای (ناسزا و دشنام) نیست بلکه وقتی امری یا صفتی را که واقعیت نداشته باشد به کسی یا چیزی نسبت دهند، در واقع به آن شخص یا آن چیز توهین وارد کرده‌اند. بطور مثال، اگر کسی که دزدی نکرده باشد را (دزد) بنامیم، به او توهین کرده‌ایم.

البته بسیاری از لغتنامه ها هم توهین را به معنی خوار کردن و بی حرمتی کردن و تحقیر معنی کرده اند که در این صورت حق با سایتها و خبرگزاریهای مذکور است و توهین صورت گرفته است اما باید دید که این توهین چه حکمی دارد:

حضرت رسول(صلی الله علیه و آله)می‌فرماید:

«ثلاثةٌ لا تَحرُمُ علَیکَ أعراضُهُم: المُجاهِرُ بالفِسقِ، و الإمامُ الجائرُ، و المُبتَدِعُ.»
«سه کس هستند که آبرویشان محترم نیست؛ آنکه به فسق تجاهر کند و پیشواى ستمگر و بدعت‏گذار.»(نهج‌الفصاحة ، 1جلد، ص403.)

حالا باید دید مصداق این هنرمندان!!! متجاهر به فسق هستند یا نه!!؟

به هر حال به نظر ما بی غیرتان واقعی و مستحقان یقینی اهانت و توهین مسئولینی (فرهنگی، سیاسی و مذهبی) هستند که اجازه دادند وضعیت مملکت به این درجه برسد که یک بازیگر بعد از شنیدن حرف حق بجای تسلیم یا حداقل سکوت در برابر آن به تمسخر آموزه‎های دینی غیرت و حجاب بپردازد.

احصان، محصن و محصنه

احصان در لغت بمعنای محکم مستحکم نگهداشتن[1] و مصدر باب افعال می‌باشد.[2]

احصان در فقه به دو معنی بکار رفته است:

 

1. در زنای محصنه

در مورد زنای محصنه بین زن و مردی که به عقد دائم بوده و امکان تمتع روز و شب از همدیگر را دارند و جماع از قُبُل صورت گرفته باشد و بالغ و عاقل و حرّ باشند محصن و محصنه گویند؛ که مصدر آنها احصان می‌باشد.

 

2. در جرم قذف

در مورد جرم قذف که احصان از اجتماع عقل، بلوغ، حرّیت، اسلام و عفّت در یک فرد حاصل می‌شود، احصان به این معنی از اصطلاحات فقهاء است و در نصوص شرعی دیده نشده است.[3]

تعریف شهید اول از احصان: «اذا زنا ببالغةٍ عاقلةٍ و الاحصان اصابة البالغ العاقل الحرّ فرجاً مملوکاً له بالعقد الدائم او الرق بحیث یغدو علیه و یروج اصابةً معلومةً»

ترجمه: احصان یعنی جماع فرد بالغ عاقل حرّ در فرجی که ملک اوست به عقد دائم یا کنیز او بطوریکه صبح و شب می‌تواند با او جماع کند.[4]

۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ . . . ۱۰ ۱۱ ۱۲
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.