گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

حرام شدن آتش جهنم بر کسی که نماز ظهر را اول وقت بجا آورد

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

فَإِذَا دَخَلَتْ فِیهَا زَالَتِ الشَّمْسُ فَیُسَبِّحُ کُلُّ شَیْ‏ءٍ دُونَ الْعَرْشِ بِحَمْدِ رَبِّی جَلَّ جَلَالُهُ وَ هِیَ السَّاعَةُ الَّتِی یُصَلِّی عَلَیَّ فی‌ها رَبِّی جَلَّ جَلَالُهُ فَفَرَضَ اللَّهُ عَلَیَّ وَ عَلَى أُمَّتِی فی‌ها الصَّلَاةَ وَ قَالَ‏ «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ‏» وَ هِیَ السَّاعَةُ الَّتِی یُؤْتَى فی‌ها- بِجَهَنَّمَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَا مِنْ مُؤْمِنٍ یُوَافِقُ تِلْکَ السَّاعَةَ أَنْ یَکُونَ سَاجِداً أَوْ رَاکِعاً أَوْ قَائِماً إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ‏ عَلَى‏ النَّار.

و در هنگام زوال خورشید (ظهر) هر چه تحت عرش است (یا در میان زمین و عرش است) به تسبیح و تحمید پروردگارم جلّ جلاله زبان می‌گشاید، و این همان ساعتى است که پروردگارم جلّ جلاله صلوات و رحمت و برکات خود را بر من نازل می‌فرماید و خداوند در این موقع بر من و امّتم نماز را واجب ساخته است و فرموده: أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ‏ یعنى: نماز را بپا دار از زوال آفتاب تا سرخى اول شب. و این ساعتى است که در روز قیامت جهنّم را در صحراى محشر مى‏آورند، پس هیچ مؤمنى نیست که آن ساعت در سجده یا رکوع باشد یا بنماز ایستاده باشد مگر آنکه خداوند بدنش را بر آتش حرام سازد.

من لا یحضره الفقیه؛ ج‏1؛ ص 212

پاک شدن خادم مسجد از گناه، و حرام شدن تن وی بر آتش

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

 مَن أدخَلَ لَیلَةً واحِدَةً سِراجا فِی المَسجِدِ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَ سَبعینَ سَنَةً، وکَتَبَ لَهُ عِبادَةَ سَنَةٍ، ولَهُ عِندَاللّهِ تَعالى مَدینَةٌ، فَإِن زادَ عَلى لَیلَةٍ واحِدَةٍ فَلَهُ بِکُلِّ لَیلَةٍ یَزیدُ ثَوابَ نَبِیٍّ، فَإِذا تَمَّ عَشرُ لَیالٍ لا یَصِفُ الواصِفونَ ما لَهُ عِندَ اللّهِ مِنَ الثَّوابِ، فَإِذا تَمَّ الشَّهرُ حَرَّمَ‏ اللّهُ‏ جَسَدَهُ‏ عَلَى النّارِ. 

هر کس یک شب چراغى را به درون مسجد ببرد (آن را از تاریکى در آورد)، خداوند از گناهان هفتاد ساله او در مى‏گذرد و عبادت یک سال را برایش مى‏نویسد براى او در نزد خدا شهرى خواهد بود، و اگر بر آن یک شب بیفزاید، به ازاى هر شبِ افزوده شده، پاداش پیامبرى را خواهد داشت. پس اگر ده شب را کامل کند، توصیف کنندگان، توصیف پاداشى را که او در نزد خدا دارد، نمى‏توانند کرد، و اگر یک ماه بگذرد، خداوند کالبد او را بر آتش، حرام مى‏گردانَد.


جامع الأخبار: ص 180 ح 440، بحار الأنوار: ج 83 ص 377 ح 45.

حرام بودن آتش جهنم بر کسی که تکه غذایی را پیدا کند و بخورد

وقتی بچه بودم یادمه قدیمی ترها برای غذا خیلی حرمت قائل بودند، اگر تکه نانی را پیدا می کردند یا آنرا می خوردند یا برمی داشتند، می بوسیدند و جایی می گذاشتند تا زیر پا نرود، یادمه پدر بزرگم ته ظرف غذا را با انگشتانش به طوری تمیز می کرد و می خورد که خیال می کردی اصلا در آن ظرف غذایی خورده نشده!! وقتی از حکمت کارش سؤال می کردیم میگفت: غذا حرمت داره، خدا رو خوش نمی یاد، نعمتش رو حیف و میل کنی!

یادش بخیر! ای کاش فرهنگ همه جامعه، به جای اسراف گری و تجمل به طرفی سوق داده بشه که برای غذا حرمت قائل بشن، مخصوصا وقتی که پشتوانه محکم دینی هم داشته باشه! به این روایت توجه کنید:

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

مَنْ لَقَطَ شَیْئاً مِنَ الطَّعَامِ فَأَکَلَهُ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ‏ عَلَى‏ النَّار

 هر کس مقدار کمى از خوردنى را پیدا کند و آن را بردارد و بخورد، خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند.

مجموعة ورام؛ ج‏1؛ ص 47

شهادت کبک‎ها


چند راهزن در یکى از مناطق غرب به راهزنى مشغول بودند. روزى به شخصى رسیدند و او را دستگیر کردند و اموال او را به سرقت گرفتند. سرانجام او را به درختى بستند و آماده کشتن او شدند.
مرد بیچاره گفت : شما که اموال مرا گرفته اید، پس کشتن من براى شما چه سودى دارد؟ بدانید که من شخصى هستم مزدور، بدون من فرزندان کوچک من در سختى ، زندگى را خواهند گذرانید؛ از همین الان من با خداى خود عهد مى کنم که مال را بر شما حلال کنم و با کسى نگویم و به راه خود بروم .
دزدان گفتند: تو تا زمانى که در بند هستى چنین مى گویى ، ما سر تو را مى بریم ، چون از قدیم گفته اند سر بریده صدا ندارد.
مرد بیچاره گفت : من با شما عهد نبستم ، من با خداى خود عهد بستم که به کسى نگویم و مال را بر شما حلال کنم .
سارقین خندیدند و گفتند: اگر ما طالب مال حلال بودیم ، دزدى را شغل خود قرار نمى دادیم .
مرد گفت : با خدا و قیامت چه مى کنید؟
دزدان گفتند: آن که از قیامت خبر آورده کیست ؟ قیامتى وجود ندارد، و بالاخره آماده کشتن او شدند. دو کبک بر سر سنگى آواز مى خواندند، مرد بیچاره فریاد برآورده که اى پرندگان شما در قیامت شاهد من باشید که اینها مرا به ستم و ظلم کشتند.

داستانی زیبا از عاقبت بخل

امام صادق علیه السلام درباره بخل می فرمایند:

 إنْ کانَ الخَلَفُ مِن اللّهِ عزّ و جلّ حقّا فالبُخلُ لماذا؟!

اگر پاداش و عوض دادن خداوند عزّ و جلّ حق است پس دیگر بخل ورزیدن چرا؟ (میزان الحکمه،ج‏1، ص505 )


آورده اند که روزى بخیلى با عیال طعام مى خورد. سائلى بر درآمد. زن خواست که سائل را طعام دهد. از شوهرش مى ترسید. به بهانه اى به در خانه آمد و نیم نانى در زیر جامه گرفت و به سائل داد. شوهر خبر یافت و وى را طلاق داد.
روزگارى برآمد. زن شوهر دیگرى اختیار کرد. روزى با این شوهر نیز طعام مى خورد. سائلى دیگر بر در آمد. خواست که وى را طعام دهد. گفت : مبادا این شوهر، خوى شوهر پیشین داشته باشد. از وى دستورى خواهم . دستورى خواست .
شوهر گفت : همچنین سفره طعام را بردار و به وى ده . زن طعام برداشت و در سراى باز کرد، شوهر پیشین خود را دید. فریادى از آن زن برآمد. شوهرش از خانه بیرون دوید که تو را چه شده ؟ گفت : این سائلى که مى بینى شوهر من بود و مال بسیار داشت اما بخل زیادى داشت ، به سبب بخل ، مالش از دست رفته و محتاج خلق شده .
مرد گفت : بهتر از این بشنو. آن درویشى که به در خانه شما آمد که وى را نیم نانى دادى که بدان سبب این مرد تو را طلاق داد، من بودم . درویش و محتاج خلق بودم . اما سخى و بخشنده بودم حق تعالى به سبب جوانمردى مرا توانگر گردانید و او را به سبب بخل ، وى را درویش و فقیر گردانید.

منبع: داستان عارفان ، ص 223.

حرام شدن آتش جهنم بر تلاوت کننده سوره زمر


امام صادق علیه السّلام:

هر کس سوره زمر را تلاوت کند و آن را آسان قرائت کند، خداوند شرف دنیا و آخرت را به او کرامت فرماید، و او را بدون مال و منال و خویشان و وابستگان عزیز مى‏گرداند، به طورى که هر که او را ببیند بزرگش مى‏دارد و احترامش مى‏گذارد، و خداوند بدن او را بر آتش جهنّم حرام مى‏کند، و در بهشت هزار شهر براى او مى‏سازد، که هر شهرى هزار کاخ، و در هر کاخى یک صد حوریه است، و علاوه بر آن براى او دو چشمه روان و دو چشمه جوشان و دو چشمه‏اى که از شدّت زلالى و صاف بودن آب آنها به سیاهى مى‏زند، و حورانى پرده‏نشین، و باغهائى که داراى اقسام نعمتها و درختها و میوه‏هاست و از هر میوه‏اى دو نوع.

متن عربی:

مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الزُّمَرِ استحقها [اسْتَخَفَّهَا] مِنْ لِسَانِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنْ شَرَفِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَزَّهُ بِلَا مَالٍ وَ لَا عَشِیرَةٍ حَتَّى یَهَابُهُ مَنْ یَرَاهُ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ‏ عَلَى‏ النَّارِ وَ بَنَى لَهُ فِی الْجَنَّةِ أَلْفَ مَدِینَةٍ فِی کُلِّ مَدِینَةٍ أَلْفُ قَصْرٍ فِی کُلِّ قَصْرٍ مِائَةُ حَوْرَاءَ وَ لَهُ مَعَ هَذَا عَیْنانِ تَجْرِیانِ‏ وَ عَیْنانِ نَضَّاخَتانِ‏وَ عَیْنَانِ‏ مُدْهامَّتانِ‏ وَ حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ‏- ذَواتا أَفْنانٍ‏ وَ مِنْ کُلِّ فاکِهَةٍ زَوْجان‏.

ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ النص؛ ص 112

قطره ای که دریا ها آتش جهنم را خاموش می کند

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

 ‏ مَا اغْرَوْرَقَتْ عیناً عَبْدٍ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ‏ عَلَى‏ النَّارِ فَإِنْ فَاضَتْ عَلَى خَدِّهِ لَمْ یَرْهَقْ‏ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ وَ مَا مِنْ عَمَلٍ إِلَّا وَ لَهُ وَزْنٌ وَ ثَوَابٌ إِلَّا الدَّمْعَةُ فَإِنَّهَا تُطْفِئُ بُحُوراً مِنَ النَّار

چشمان بنده‏اى از ترس خدا غرق در اشک نشده است مگر اینکه بدن او را بر آتش جهنم حرام کرده است. پس اگر اشکش بر گونه‏اش جارى گشت، تنگناى معیشت و ذلّت و خوارى او را نگیرد، و هیچ عملى نیست مگر اینکه وزن و اجر معیّنى دارد جز اشک چشم که باعث خاموش کردن دریاهایى از آتش است.

مجموعة ورام؛ ج‏1؛ ص 87

حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها و مرد نابینا

شخصى که نابینا بود از حضرت فاطمه اجازه خواست تا به حضور او برود، حضرت فاطمه اجازه داد ولى در طول ملاقات حجاب بر سر داشت. پیامبر خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) به او فرمود: چرا حجاب در بر نمودى در حالى که او تو را نمى‏ دید؟

حضرت فاطمه گفت: اگر او مرا نمى‏ بیند، من او را مى‏ بینم، و او بوى تن مرا نیز حسّ مى‏ کند.

پیامبر فرمود: شهادت مى‏ دهم که تو پاره‏اى از وجود من هستى!

«نَوَادِرُ الرَّاوَنْدِیِّ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ عَلِیٌّ ع‏ اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ ع فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَهَا لِمَ حَجَبْتِیهِ وَ هُوَ لَا یَرَاکِ فَقَالَتْ ع إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرَانِی فَإِنِّی أَرَاهُ‏ وَ هُوَ یَشَمُ‏ الرِّیحَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَشْهَدُ أَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنِّی.‏»

النوادر، راوندی کاشانی، ص:۱۴ و بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏43، ص: 91

لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر کسی که با حیوان نزدیکی کند و بر استمناء کننده

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

ألَا لَعنَةُ اللّهِ و الملائکةِ و النّاسِ أجمَعینَ ... على ناکِحِ البَهیمَةِ، و على ناکِحِ یَدِهِ.

هان! لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگى،... بر کسى که با حیوان نزدیکى کند و بر کسى که با دست خود ازدواج (خود ارضایى) کند.

کنز العمّال: 44057.

حرمت استمناء در کجای قرآن آمده است؟

پرسشگری از امام صادق علیه السلام پرسید: یا بن رسول اللّه، در کجاى کتاب خدا از این عمل نهى شده است؟ حضرت فرمود: این سخن خداوند که مى‏فرماید: «فمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلکَ فأُولئکَ هُمُ العادُونَ» (المؤمنون: 7) «پس، هر که فراتر از آن (رابطه جنسی با همسر و کنیز) جوید، آنان از حدّ گذرندگانند» و این عمل از مصادیق «وَراءَ ذلکَ» «فراتر از این» است.

متن عربی:

فقالَ السّائلُ: فَبیِّنْ لی یا بنَ رسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله مِن کتابِ اللّهِ نَهیَهُ. فقالَ: قولُ اللّهِ: «فمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلکَ فأُولئکَ هُمُ العادُونَ» (المؤمنون: 7) و هُو مِمّا وراءَ ذلکَ.

بحار الأنوار: 104/ 30/ 1.

توجه:

با توجه به استدلال فوق از این آیه حرمت سایر انحرافات جنسی هم بدست می آید.

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.