دریای مواجی است دنیای آخرالزمان.
کشتی شکن است طوفانش.
بیرحم است گردابش.
نهنگ این دریا با انسان سیر نمیشود.
خوراکش ایمان است.
نمیدانم چه سری است که این دریا در دل سحر آرام میگیرد.
فرصت را غنیمت بشمار که وقت تنگ است.
چند دقیقه قبل از اذان صبح بلند شدن، توی این شبهای بلند پاییزی کاری نداره. حیفه سحرهای زندگیمونو از دست بدیم.
- چهارشنبه ۱۸ آذر ۹۴
- ۲۲:۱۲
- ۱۲۶۵
- ۰