رمضان ماه آمرزش توبه و بازگشت به سوی خداوند است. آنهایی که در زندگی خویش آلودگیهایی داشته اند میتوانند با روزه جان خود را شتسشو دهند. و به پاکی درون خود بپردازند و از خدای خویش طلب آمرزش کنند. پیشوایان معصوم (ع) فرموده اند: گناهان در این ماه بخشوده میشود و این مژدهای بزرگ است برای کسانی که لغزشهایی داشتند و تسلیم خواهشهای نفسانی بودند. میتوانند از برکات این ماه استفاده کنند و به سوی خدا بازگردند. بدون تردید گناهکار پشیمانی که در این ماه مبارک رمضان برای خداوند روزه بدارد و از گذشته خویش توبه کندن و طلب آمرزش بخواهد مورد بخشش و عفو خداوند قرار خواهد گرفت.
جالب اینجاست که به واسطه توبه ، انسان نه تنها تاریکى گناه را برطرف مى کند، بلکه بجایش نور طاعت جایگزینش مى شود و گناه مبدل به ثواب مى گردد چنانچه حضرت حق جلّ جلاله در قرآن سوره فرقان آیه 70 فرموده :
الا مَنْ تابَ وَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صالِحا فَاُولئِکَ یُبَدِّلُ اللّهُ سَیَّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللّهُ غَفُورا رحیما
مگر آن کسانیکه (از گناه ) توبه کنند و ایمان (بخدا) آورند و عمل صالح بجا آورند پس خدا گناهان آنها (گنه کارانى را که توبه کرده اند) را مبدل به حسنات گرداند زیرا خداوند در حق بندگانش بسیار آمرزنده و مهربان است .
در اینجا چند تفسیر است که همه مىتواند قابل قبول باشد:
1- هنگامى که انسان توبه مىکند و ایمان به خدا مىآورد دگرگونى عمیقى در سراسر وجودش پیدا مىشود، و به خاطر همین تحول و انقلاب درونى سیئات اعمالش در آینده تبدیل به حسنات مىشود، اگر در گذشته مرتکب قتل نفس مىشد در آینده دفاع از مظلومان و مبارزه با ظالمان را جاى آن مىگذارد، و اگر زناکار بود بعدا عفیف و پاکدامن مىشود و این توفیق الهى را در سایه ایمان و توبه پیدا مىکند.
2- دیگر اینکه خداوند به لطف و کرمش و فضل و انعامش بعد از توبه کردن سیئات اعمال او را محو مىکند، و به جاى آن حسنات مىنشاند، چنان که در روایتى از ابو ذر از پیامبر اسلام ص مىخوانیم: روز قیامت که مىشود بعضى از افراد را حاضر مىکنند خداوند دستور مىدهد گناهان صغیره او را به او عرضه کنید و کبیرهها را بپوشانید، به او گفته مىشود تو در فلان روز فلان گناه صغیره را انجام دادى، و او به آن اعتراف مىکند، ولى قلبش از کبائر ترسان و لرزان است.
در اینجا هر گاه خدا بخواهد به او لطفى کند دستور مىدهد بجاى هر سیئه حسنهاى به او بدهید، عرض مىکند پروردگارا! من گناهان مهمى داشتم که آنها را در اینجا نمىبینم.
ابو ذر مىگوید: در این هنگام پیامبر ص تبسم کرد که دندانهایش آشکار گشت سپس این آیه را تلاوت فرمود" فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ"[1].
3- سومین تفسیر اینکه منظور از سیئات نفس اعمالى که انسان انجام مىدهد نیست، بلکه آثار سویى است که از آن بر روح و جان انسان نشسته، هنگامى که توبه کند و ایمان آورد آن آثار سوء از روح و جانش برچیده مىشود، و تبدیل به آثار خیر مىگردد، و این است معنى تبدیل سیئات به حسنات.
البته این سه تفسیر- منافاتى با هم ندارند و ممکن است هر سه در مفهوم آیه جمع باشند.[2]
نکته ها:
- سیئه به فعلى گفته مىشود که مخالف امر خدا و حسنه به فعلى گفته مىشود که موافق امر خداست. مثلا آمیزش با یک زن، اگر طبق موازین شرعى است، حسنه و اگر مخالف است سیئه و زناست. اشخاص مشرک، پیش از توبه بخاطر خباثت باطنى که داشتند کارهاى ایشان سیئه بود. پس از آنکه توبه کردند، بواسطه طهارت باطنى اعمالشان حسنه است. پس فعل تابع ذات و صبغه باطنى افراد است. هنگامى که باطن پاک شد و ذات بوسیله توبه و ایمان و عمل صالح، خباثت خود را از دست داد، چه مانعى دارد که آثار هم به تبع ذات، پاک و شسته شود؟ زیرا توبه که این قدرت را دارد که نهاد شخص را از خباثت به طهارت تبدیل کند و ذات را که منشأ آثار و افعال است. دیگرگون سازد، این قدرت را دارد که آثار را نیز عوض کند و سیئهها را تبدیل به حسنات نماید. روایتى هم که در متن آمده، مؤید همین معنى است. [3]
- همان گونه که خداوند در آفرینش هستى از خاک وکود، گُل مىسازد، سیّئات انسانها را به حسنات تبدیل مىکند. «یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[4]
اى آنکه هرچه بنده بخواهد عطا کنى
هر درد بى دواى ضعیفان دواکنى
از لطف وجود و بخشش و از فضل و از کرم
مخلوق خویش را همه از خود رضا کنى
با راءفت و زحمت بى منتهاى خویش
بیگانه را به درگه خود آشنا کنى
در حیرتم که من خجلم از گناه خویش
مولا توئى ، زبنده عاصى حیا کنى
عبد گریزپاى تواءم نادم آمدم
نبود روا که آمده را خود رها کنى [5]
- يكشنبه ۳۱ خرداد ۹۴
- ۲۰:۱۱
- ۹۱۳
- ۱