توصیف مردم آخر الزمان از زبان رسول خدا (صلی الله علیه وآله)برای سلمان فارسی
در ادامه می خوانید:
...مغازه ها بلند و صفها طولانى مى شود اما با دلهایى که نسبت به هم خشمگین است و زبانهایى که هر یک براى خود منطقى دارد....
...در آن روز مردان و پسران امت من با طلا خود را مى آرایند و حریر و دیبا مى پوشند و در این هنگام طلاق زیاد مى شود و هیچ حدى جارى نمى گردد...
...اى سلمان این وقتى است که حرمتها و قرق ها شکسته شود و مردم عالما و عامدا در پى ارتکاب گناه باشند و اشرار بر اخیار مسلط شوند، دروغ فاش و بى پرده و لجاجتها ظاهر گردد و فقرا فقر خود را علنى کنند، مردم در لباس به یکدیگر مباهات کنند و باران در غیر فصل ببارد..
...اى سلمان در این موقع اغنیاى امت من صرفا به منظور گردش و تفریح به حج مى روند و طبقه متوسط براى تجارت و فقرا به منظور خودنمایى و ریا حج مى روند...
عبد اللَّه بن عباس نقل کرده که با رسول خدا به زیارت حج رفتیم، همان حجى که بعد از آن رسول (صلی الله علیه وآله) از دنیا رفت، و یا به عبارت دیگر حجة الوداع- رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در کعبه را گرفت و سپس روى نازنین خود را به طرف ما کرد و فرمود: مى خواهید شما را خبر دهم از علامات قیامت؟
و در آن روز سلمان رضى اللَّه عنه از هر کس دیگر به آن جناب نزدیکتر بود، لذا او در پاسخ رسول خدا (صلی الله علیه وآله) عرضه داشت: بله یا
رسول اللَّه!
حضرت فرمود: یکى ازعلامتهاى قیامت این است که نماز ضایع مى شود- یعنى از میان مسلمین مى رود و از شهوات پیروى مى شود و مردم به سوى هواها میل مىکنند، مال مقامى عظیم پیدا مىکند و مردم آن را تعظیم مى کنند، دین به دنیا فروخته مىشود، در آن زمان است که دل افراد با ایمان در جوفشان (شکمشان)، براى منکرات بسیارى که مىبینند و نمى توانند آن را تغییر دهند آب مى شود آن چنان که نمک در آب حل مى گردد.
سلمان با تعجب عرضه داشت: یا رسول اللَّه: به راستى چنین روزى خواهد رسید؟
فرمود: آرى، به آن خدایى که جانم به دست او است، اى سلمان در آن هنگام سرپرستى و ولایت مسلمانان را امراى جور به دست مى گیرند امرایى که وزرایى فاسق و سرشناسانى ستمگر و امنایى خائن دارند.
سلمان پرسید: براستى چنین وضعى پیش خواهد آمد یا رسول اللَّه؟
فرمود: آرى به آن خدایى که جانم به دست او است اى سلمان در این موقع منکر، معروف، و معروف، منکر مىشود، خائن امین قلمداد مى گردد و امین خیانت مى کند، دروغگو تصدیق مىشود و راستگو تکذیب مى گردد.
سلمان با حالت تعجب پرسید: یا رسول اللَّه به راستى چنین چیزى خواهد شد؟
فرمود:آرى به آن خدایى که جانم به دست او است اى سلمان در آن روزگار زنان به امارت مى رسند و کنیزان طرف مشورت قرار مىگیرند و کودکان بر فراز منبر مى روند و دروغ نوعى زرنگى و زکات خسارت، و خوردن بیت المال نوعى غنیمت شمرده شود، مرد به پدر و مادرش جفا ولى به دوستش نیکى مى نماید و ستاره دنباله دار طلوع مى کند.
سلمان باز پرسید: یا رسول اللَّه آیا چنین چیزى خواهد شد؟
فرمود: آرى به آن خدایى که جانم به دست او است اى سلمان! در این موقع زن با شوهرش در تجارت شرکت کند و باران در فصلش نیامده بلکه در گرماى تابستان مى بارد و افراد کریم سخت خشمگین مىگردند، مرد فقیر تحقیر مى شود، در این هنگام بازارها به هم نزدیک مى شوند وقتى یکى مى گوید:" من چیزى نفروختم" و آن دیگرى مىگوید:" من سودى نبردهام" طورى مىگویند که هر شنونده مى فهمد دارد به خدا بد و بیراه مى گوید.
سلمان پرسید: آیا حتما چنین وضعى خواهد شد یا رسول اللَّه؟
فرمود: آرى به آن خدایى که جانم به دست او است، اى سلمان در این هنگام اقوامى بر آنان مسلط مى شوند که اگر لب بجنبانند کشته مى شوند و اگر چیزى نگویند دشمنان همه چیزشان را مباح و براى خود حلال مى کنند تا با بیت المالشان کیسه هاى خود را پر کنند و به ناموسشان تجاوز نموده، خونشان را بریزند و دلهاشان را پر از وحشت و رعب کنند و در آن روز مؤمنین را جز در حال ترس و وحشت و رعب و رهبت نمى بینى.
سلمان عرضه داشت: یا رسول اللَّه آیا چنین روزگارى بر مؤمنین خواهد گذشت؟
فرمود:آرى به آن خدایى که جانم به دست او است اى سلمان در این هنگام چیزى از مشرق مى آورند و چیزى از مغرب تا امت اسلام را سرپرستى کنند، در آن روز واى به حال ناتوانان امت من، از شر شرقى و غربىها و واى به حال آن شرقیان و غربیان از عذاب خدا، آرى نه صغیرى را رحم مى کنند و نه پاس حرمت کبیرى را دارند و نه از هیچ مقصرى عفو مى کنند، اخبارشان همه فحش و ناسزا است، جثه آنان جثه و بدن آدمیان است ولى دلهاشان دلهاى شیاطین.
سلمان عرضه داشت: یا رسول اللَّه آیا چنین روزى خواهد رسید؟
فرمود: آرى به آن خدایى که جانم به دست او است اى سلمان، در این هنگام مردان به مردان اکتفاء مى کنند و زنان به زنان و همانطورى که پدر و اهل خانواده نسبت به دختر غیرت به خرج مى دهند نسبت به پسر نیز غیرت به خرج مى دهند، مردان به زنان شبیه مى شوند و زنان به مردان و زنان بر مرکبها سوار مى شوند که از طرف امت من لعنت خدا بر آنان باد.
سلمان از در تعجب پرسید: یا رسول اللَّه آیا چنین وضعى پیش مى آید؟
فرمود: آرى به آن خدایى که جانم به دست او است اى سلمان، در این هنگام مساجد طلا کارى و زینت مى شود آن چنان که کلیساها و معبد یهودیان زینت مى شود، قرآنها به زیور آلات آرایش و مغازه ها بلند و صفها طولانى مى شود اما با دلهایى که نسبت به هم خشمگین است و زبانهایى که هر یک براى خود منطقى دارد.
سلمان پرسید: یا رسول اللَّه آیا این وضع پیش مى آید؟
فرمود: آرى به آن خدایى که جانم به دست او است، در آن روز مردان و پسران امت من با طلا خود را مى آرایند و حریر و دیبا مى پوشند و پوست پلنگ کالاى خرید و فروش مى گردد.
سلمان پرسید: یا رسول اللَّه آیا این نیز واقع خواهد شد؟
فرمود: آرى به آن خدایى که جانم به دست او است، اى سلمان در آن روز ربا همه جا را مى گیرد و یک عمل آشکار مى شود و معاملات با غیبت و رشوه انجام مى شود و دین خوار و دنیا بلند مرتبه مى شود.
سلمان گفت: یا رسول اللَّه آیا این نیز واقع خواهد شد؟
فرمود: آرى به آن خدایى که جانم به دست او است اى سلمان در این هنگام طلاق زیاد مى شود و هیچ حدى جارى نمى گردد و البته خداى تعالى از این بابت هرگز متضرر نمى شود.
سلمان عرضه داشت: یا رسول اللَّه آیا این نیز واقع خواهد شد؟
فرمود: آرى به آن خدایی که جانم به دست او است اى سلمان در این زمان کنیزان آوازه خوان و نوازنده پیدا مى شوند و اشرار امت من بر امت، ولایت و حکومت مى کند.
سلمان پرسید: یا رسول اللَّه آیا چنین وضعى خواهد شد؟
فرمود: آرى به آن خدایى که جانم به دست او است اى سلمان در این موقع اغنیاى امت من صرفا به منظور گردش و تفریح به حج مى روند و طبقه متوسط براى تجارت و فقرا به منظور خودنمایى و ریا حج مى روند، در این هنگام است که اقوامى قرآن را براى غیر خدا مى آموزند و آن را نوعى مزمار و آلت موسیقى اتخاذ مى کنند، اقوامى دیگر به تعلم فقه اسلامى مى پردازند اما براى غیر خدا در آن روزگار زنا زادگان زیاد مىشوند با قرآن آوازه خوانى مى کنند و بر سر دنیا سر و دست مى شکنند.
سلمان عرضه داشت: یا رسول اللَّه آیا چنین وضعى خواهد شد؟
فرمود: آرى به خدایى سوگند که جانم به دست او است اى سلمان این وقتى است که حرمتها و قرق ها شکسته شود و مردم عالما و عامدا در پى ارتکاب گناه باشند و اشرار بر اخیار مسلط شوند، دروغ فاش و بى پرده و لجاجتها ظاهر گردد و فقرا فقر خود را علنى کنند، مردم در لباس به یکدیگر مباهات کنند و باران در غیر فصل ببارد و مردم شطرنج و نرد و موسیقى را کارى پسندیده بشمارند و در مقابل امر به معروف و نهى از منکر را عملى نکوهیده بدانند تا آنجا که یک فرد با ایمان ذلیلترین و منفورترین فرد امت شود و قاریان عابدان را ملامت کنند و عابدان قاریان را این مردمند که در ملکوت آسمانها رجس و نجس نامیده مى شوند.
سلمان از در تعجب پرسید: یا رسول اللَّه آیا چنین وضعى پیش مى آید؟
فرمود: آرى به آن خدایى که جانم به دست او است اى سلمان در این هنگام است که توانگر هیچ دلواپسى جز فقیر شدن ندارد، حتى یک سائل در طول یک هفته یعنى بین دو جمعه سؤال مى کند و احدى نیست که چیزى در دست او بگذارد.
سلمان باز پرسید: یا رسول اللَّه آیا چنین روزگارى خواهد رسید؟
فرمود:آرى به آن خدایى که جانم در دست او است اى سلمان در این زمان رویبضة تکلم مى کنند!
پرسید: یا رسول اللَّه پدر و مادرم فداى تو، رویبضه چیست؟
فرمود: چیزى و کسى به سخن در مىآید و در امور عامه سخن مى گوید که هرگز سخن نمى گفت، در این هنگام است که مردم، دیگر زیاد زنده نمى مانند ناگهان زمین نعره اى مى کشد و هر قومى چنین مى پندارد که زمین تنها در ناحیه او نعره کشید بعد تا هر زمانى که خدا بخواهد هم چنان مى مانند و سپس واژگونه مى شوند و زمین هر چه در دل دارد بیرون مى ریزد- و خود آن جناب فرمود: یعنى طلا و نقره را- آن گاه با دست خود به ستونهایى که در آنجا بود اشاره نموده و فرمود مثل این، ولى در آن روز دیگر نه طلایى فائده دارد و نه نقره اى، این است معناى آیه:" فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها- علامتهایش بیامد
منبع : ترجمه المیزان، ج5، ص: 649تا ص: 652.
برای دیدن مطالب مرتبط اینجا کلیک کنید
- دوشنبه ۷ بهمن ۹۲
- ۰۹:۵۱
- ۲۷۸۶
- ۶