توریه
توریه سخن دو پهلو گفتن است. کلامی که از آن دو معنا فهمیده شود: یکی معنای ظاهر و آشکار که ذهن شنونده به سرعت به آن منتقل می شود، و دیگری معنای نهایی و ناپیدا که مقصود اصلی گوینده است و ذهن شنونده به آن منتقل نمی شود.
برخی فقیهان توریه را دروغ نمی دانند، و برخی دیگر معتقدند نوعی دروغ است؛ ولی حکم حرمت دروغ را ندارد. مطلب مسلم و قطعی این است که اگر انسان برای بر طرف کردن زیان از خود یا مسلمانی دیگر ناچار به توریه با دروغ شود، توریه بهتر و شایسته تر است و چنان چه توریه نکند و دروغ بگوید، رفتارش از دید فقیهان اشکال دارد.[1]
دروغ در دعوت ها و تعارف ها
انسان در دعوت ها و تعارف های عادی هم باید مراقب گفتار و رفتار خود باشد. گاهی فردی را به چیزی تعارف می کنند که به دلیلی، خواهان پذیرش آن نیست که باید مراقب باشد تا به دروغگویی آلوده نشود؛ مانند روزه داری که نمی خواهد کسی از روزه بودنش آگاه شود و در پاسخ تعارف دیگران، برای جلوگیری از ریا دروغ می گوید یا کسی که درباره حرام یا حلال بودن مال تعارف کننده شک دارد و چون نمی خواهد مرتکب خوردن مال حرام یا مشکوک شود، به دروغ می گوید: میل ندارم؛ در حالی که بسیار گرسنه بوده، میل وافری هم به خوردن دارد. در این جا شخص برای ترک عملی حرام، مرتکب عمل حرام دیگری، یعنی دروغگویی، شده است؛ بنابراین در تعارف ها، نگه داری و مراقبت از زبان، بسیار لازم و ضرور است و در این موارد نباید پاسخی داد که جنبه اخباری داشته باشد.[2]
در مواردی که انسان خود تعارف می کند نیز این قبیل مراقبت ها بسیار لازم است؛ مانند این که تعارف کند؛ در حالی که از آن ناراضی و ناخشنود است.
بر اساس بسیاری از روایات، بیشتر افراد از راه زبان وارد جهنم خواهند شد و این به آن معنا است که گناهان انسان ها از راه زبان بسیار بیش تر از گناهان دیگر است.
دروغ در نقل و گفتار و رفتار دیگران
به دامنه گناه بهتان کشیده می شود . بدترین نوع آن دروغ بستن به خدا و پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) و امامان ( علیهم السلام ) است.
امام صادق ( علیه السلام ) می فرمایند :
الکذب علی الله و علی رسوله و علی الاوصیاء من الکبائر.[3]
دروغ بستن به خدا و پیغمبر خدا و امامان از گناهان بزرگ است به طوری که یکی از مبطلات روزه شمرده می شود.
سوگند دروغ
امام صادق ( علیه السلام ) :
من قال علم الله ما لم یعلم اهتز العرش اعظما له.[4]
کسی که می گوید خدا می داند ؛ ولی خداوند خلاف آن را می داند ، عرش الهی به سبب عظمت خداوند به لرزه در می آید.
سوگند دروغ در معاملات
از امام موسیبنجعفر(ع) نقل شده که فرمود: «سه گروه از مردم در روز قیامت از توجه و لطف خدای متعال بیبهرهاند و خداوند به آنان نظر رحمت نمیکند، اولین آنها کسی است که همواره با سوگند خوردن خرید و فروش میکند(معامله نمیکند مگر با قسم خوردن). [5]
وعده ی دروغ
رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله ) :
ثلاث من کن فیه کان منافق و ان صام و زعم انه مسلم اذا ائتمن خان و اذا حدَث کذب و اذا وعد اخلف.[6]
سه خصلت است که در هر کس باشد او منافق است اگر چه روزه بگیرد و نماز بخواند و خیال کند که مسلمان است ، آن خصلت ها عبارتند از این که در سخن دروغ گوید ، هنگامی که وعده دهد عمل نکند و چون مورد اطمینان قرار گیرد ، خیانت کند .
گواهی دروغ
پیامبر اعظم ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند :
ان الشهاده الزور تعادل الشرک بالله تعالی .
همانا شهادت دروغ برابر شرک به خداوند است.[7]
دروغ به شوخی
حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله:
یا اباذر ویل للذی یحدث فیکذب لیضحک به القوم ویل له ویل له ویل له[8]
ای ابوذر! وای بر کسی که برای خنداندن مردم دروغ می گوید. وای بر او، وای بر او، وای بر او.
انا زعیم ببیت فی ربض الجنه و بیت فی وسط الجنه و بیت فی اعلی الجنه لمن ترک المراء و ان کان محقاً و لمن ترک الکذب و ان کان هازلا و لمن حسن خلقه[9]
من دادن خانه ای در پایین بهشت و خانه ای در وسط بهشت و خانه ای در بالای بهشت را تعهد می کنم برای کسی که جدال در گفتار را با آن که حق با او است، ترک کند و دروغ را با آن که شوخی است وانهد و کسی که خلق خویش را نیکو سازد.
مبالغه ، کنایه ، مثل و حکایت
در مبالغه از واقعه ای، مانند آن که گفته شود: صد بار گفتم؛ در حالی که بسیار کم تر از صد بار گفته است، و نیز در کنایه ها، اگر مقصود گوینده خبر کردن از همان چیزی که می گوید باشد، صفات راست و دروغ در آن راه می یابد؛ اما چنان چه مرادش از مبالغه یا کنایه، خبر کردن نبوده؛ بلکه فقط بیان کثرت، تکرار، مدح یا ذم کسی باشد، آن مبالغه یا کنایه دروغ شمرده نمی شود؛ افزون بر این، گاه زیبایی کلام، ارتباطی مستقیم با کنایه ها دارد؛ همان گونه که در قرآن مجید نیز کنایه به کار گرفته شده است آن جا که می فرماید:
واسئل القریه[10]
کتمان شهادت
اگر انسان از ماجرا و رخدادی آگاه بود؛ ولی به هر دلیل درست یا نادرست، از گواهی دادن، دوری کرد و شهادت نداد، دروغ نگفته است و در شمار دروغگویان قرار نمی گیرد چون دروغ، به خبر مخالف با واقع گویند؛ حال آن که در کتمان شهادت، خبری داده نمی شود تا دروغ یا راست باشد، بلکه از خبر دادن، پرهیز می شود؛ در حالی که در انکار شهادت ،انسان خبر می دهد که شاهد ماجرا نبوده و خبر از آن ندارد که این با واقع مخالف بوده و دروغ به شمار می رود.
البته پرهیز از شهادت در جایی که گواهی ندادن به پایمال شدن حقی بینجامد، ناپسند است؛ اما دروغ به شمار نمی رود.
وَ لاٰ تَکْتُمُوا اَلشَّهٰادَةَ وَ مَنْ یَکْتُمْهٰا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اَللّٰهُ بِمٰا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ. [11]
«و نپوشید گواهى خود را و هرکس گواهیش را بپوشد و اداى شهادت نکند جز این نیست که دلش گنهکار است و خداوند بآنچه میکنید دانا است»
دروغ مصلحت آمیز
پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله ) به امام علی ( علیه السلام ) وصیت فرمودند :
ان الله احب الکذب فی الصلاح و ابغض الصدق فی الفساد. [12]
همان خداوند دروغ به مصلحت و خیر را دوست دارد و از راستی که فساد در پی داشته باشد ، متنفر است.
امام صادق ( علیه السلام ) :
المصلح لیس بکذاب . [13]
اصلاح گر سرشت دروغ گویی ندارد.
مصلحت نباید با منفعت اشتباه شود. مصلحت رعایت حقیقت است اما منفعت رعایت سود است.
امیرالمومنین (علیه السلام ) :
علامه الایمان ان توثر الصدق حیث یضرک علی الکذب حیث ینفعک .[14]
نشانه ی ایمان آن است که راستی زیان رساننده به تو را بر دروغی که به تو نفع می رساند ، مقدم داری.
[1] . اخلاق الاهی/ آیت الله مجتبی تهرانی.
[2] . اخلاق الاهی/ آیت الله مجتبی تهرانی.
[3] . وسائل الشیعه ، ج 12 ، ح 16224 ، ، ص 249 ، باب تحریم الکذب علی الله و رسوله
[4] . اصول کافی ، ج 7 ، ص 437 ، ح 3 ،باب اخر
[5] . کتاب النصوص الاقتصادیه، جلد ۲، صفحه ۵۰۶
[6] . اصول کافی ، ج 2 ، باب فی اصول الکفر و ارکانه
[7] . مستدرک الوسائل ، ج 17 ، ص 416 ، باب تحریم شهاده الزور
[8] . حر عاملی: وسائل الشیعه، ص 251، ح 16228.
[9] . علامه مجلسی: بحارالانوار، ج 2 ص 128، ح 8.
[10] . یوسف 82.
[11] . (سوره ٢ آیه ٢٨۴ ) .
[12] . وسائل الشیعه ، ج 12 ، ص 252 ، باب جواز الکذب فی الاصلاح ...
[13] . اصول کافی ، ج2 ، باب الکذب
[14] . وسائل الشیعه ، ج 12 ، ص255 ، باب جواز الکذب فی الاصلاح...
- شنبه ۵ تیر ۹۵
- ۱۷:۵۵
- ۹۶۲
- ۰