گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

اسباب و علتهای غرور

  • ۱۴۶۰ نمایش
  • بسم الله الرحمن الرحیم

    یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ[i]

    اى انسان، چه چیز تو را در باره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته است؟

    راستى چه عامل و انگیزه‏اى تو را فریفت و زشت را زیبا و باطل را حق و بیداد را، در نظرت دادگرى جلوه داد تا او را نافرمانى کنى و به گناه دست‏یازى؟!

    بعضى از بزرگان علم اخلاق گفته ‏اند غرور از صفات زشتى است که هر گروهى به نوعى به آن گرفتارند هر چند اسباب و درجات غرور آنها مختلف است.

    اسباب غرور و خودبینى بسیار زیاد است و مغروران گروه‏هاى مختلفى هستندکه به برخی از آنها اشاره می شود:

    1. جهل و نادانى

    2. علم و دانش

    3. عبادت و عمل صالح

    4. مغرور شدن به لطف و کرم و مغفرت خدا

    5. دنیا و زرق و برق دنیا

     

    1. جهل و نادانى

    جهل و نادانى‏ یکى از مهمترین اسباب غرور است، از پیامبر گرامى آورده‏اند که به هنگام تلاوت آیه فوق مى‏فرمود: «غَرَّ جَهلُهُ» نادانى و ناآگاهى انسان او را در برابر خداى توانا و زندگى‏بخش به ورطه غرور و غفلت کشاند.

    در حدیثى دیگر  از امیر مؤمنان مى‏خوانیم: «مَنْ جَهِلَ اغَرَّ بِنَفْسِهِ وَ کَانَ یَوْمُهُ شَرّاً مِنْ امْسِهِ؛ کسى که جاهل است مغرور به خویشتن مى‏شود و امروزش بدتر از دیروز اوست»![ii]

    2. علم و دانش

    علم و دانش ‏ یکى دیگر از اسباب غرور است، همان گونه که جهل و نادانى سبب غرور مى‏شود. مغروران به علم و دانش و آنها کسانى هستند که وقتى به مقامى از علم مى‏رسند غرور و خودبینى بر آنها عارض مى‏شود، جز افکار خویشتن را نمى‏بینند و براى افکار دیگران ارزشى قائل نیستند، گاه خود را از مقرّبان الهى مى‏پندارند و قطعاً اهل نجات! اگر کسى کمترین انتقادى از آنها کند ناراحت مى‏شوند و از همه انتظار احترام و پذیرش و قبول را دارند!

    گاه مى‏شود که افراد کم ظرفیّت با فراگرفتن علم ناچیزى و خواندن کتاب و یا کتابهایى بر مرکب غرور سوار مى‏شوند و خود را شکننده صد قفل و صد زنجیر مى‏دانند چرا که تنها صرف میرِ میر را خوانده‏اند! و این بدترین نوع غرور است که عالم و دانشمند را هم از نظر ارزش علمى ساقط مى‏کند و هم از جهت ارزش اجتماعى!

    در حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم که به ابن مسعود فرمود: «یَابْنَ مَسْعُود! لَاتَغْتَرَّنَّ بِاللَّهِ وَ لَاتَغْتَرَّنَّ بِصَلَاحِکَ وَ عِلْمِکَ وَ عَمَلِکَ وَ بِرِّکَ وَ عِبَادَتِکَ؛ اى ابن مسعود! به (کرم) خدا مغرور نشو و همچنین به صالح بودن و علم و عمل و نیکوکارى و عبادت‏هایت»![iii]

    3. عبادت و عمل صالح

    در این حدیث به عوامل دیگر غرور از جمله اعمال صالح، انفاق در راه خدا و عبادات اشاره شده که هر کدام از آنها مى‏تواند عاملى براى مستى غرور گردد.

    افراد صالح کم ظرفیّتى را مى‏بینیم که هرگاه توفیق انجام عبادات یا اعمال نیکى پیدا مى‏کنند ناگهان بر مرکب غرور سوار شده و خود را اهل نجات و سعادت مى‏شمرند و همه مردم در نظرشان کوچک مى‏شوند و همین امر باعث هلاکتشان مى‏گردد.

    4. مغرور شدن به لطف و کرم و مغفرت خدا

    یکى دیگر از عوامل غرور، مغرور شدن به لطف و کرم و مغفرت خداست، افرادى هستند که بى‏محابا و جسورانه گناه مى‏کنند، هنگامى که از آنها سؤال شود این چه کار زشتى است که شما انجام مى‏دهید؟ مى‏گویند: خداوند کریم و غفور و رحیم است، خدایى را که ما مى‏شناسیم از آن بالاتر است که گناهان این بنده ناچیز را به رخ او بکشد و به خاطر آن ما را مجازات کند، اصولًا اگر ما گناه نکنیم عفو و کرم خدا چه مى‏شود؟

    این گونه افکار انحرافى و سخنان غیر منطقى جرأت آنها را در گناه بیشتر مى‏کند و باعث سقوط و هلاکتشان مى‏شود!

    به همین دلیل در قرآن و روایات اسلامى از این نوع غرور شدیداً نهى شده است در آیه 6 سوره انفطار مى‏خوانیم: «یَا ایُّهَا الْانْسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ؛ اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟»

    امیر مؤمنان علیه السلام در تفسیر این آیه مى‏فرماید: «یَا ایُّهَا الْانْسَانُ مَا جَرَّأَکَ عَلَى ذَنْبِکَ؟ وَ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ؟ وَ مَا انَّسَکَ بِهَلَکَةِ نَفْسِکَ؟!؛ اى انسان! چه چیز تو را بر گناهت جرأت داده؟ و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و چه چیز تو را به هلاکت خویشتن علاقه‏مند کرده است».[iv]

    فرق است بین کسى که گناه مى‏کند و جسور است و گویى خود را طلبکار مى‏داند و بین کسى که گناهى از او سرزده و شرمنده است و امید به رحمت حق دارد، اوّلى بر مرکب غرور سوار است و دومى دست به دامن لطف پروردگار زده است.

    5. دنیا و زرق و برق دنیا

    دیگر از اسباب غرور که گروه زیادى را در کام خود فرو برده است دنیا و زرق و برق دنیا، مال، مقام، جوانى، زیبایى و قدرت است.

    افراد کم ظرفیّت همین که به یکى از این امور نایل شوند فراموش مى‏کنند که اینها عاریتى است و همیشه در معرض زوال و نابودى قرار دارد. این فراموشى سبب خودبینى و غرور آنها مى‏شود و این غرور آنها را از خدا دور و به شیطان نزدیک و آلوده به انواع گناهان مى‏سازد.

    در حدیثى از امیر مؤمنان على علیه السلام مى‏خوانیم: «الدُّنْیَا حُلُمٌ وَ الْاغْتِرَارُ بِهَا نَدَمٌ؛ دنیا خواب و خیالى بیش نیست و مغرور شدن به آن سبب پشیمانى است»! [v]

    در حدیثى از همان بزرگوار مى‏خوانیم: «لَاتَغُرَّنَّکَ الْعَاجِلَةُ بِزُورِ الْمَلَاهِى، فَانَّ الْلَهْوَ یَنْقَطِعُ، وَ یُلْزِمُکَ مَا اکْتَسَبْتَ مِنَ الْمَآثِم؛ دنیا تو را با سرگرمى‏هاى باطل نفریبد و مغرور نسازد چرا که سرگرمى‏ها پایان مى‏یابد و گناهش بر تو باقى مى‏ماند»![vi]

    از شگفتیها این است که همه مردم با چشم خود زوال سریع نعمت‏ها و از میان رفتن اموال و ثروت‏ها و سقوط حکومت‏ها و قدرت‏هاى دنیوى را همه روز با چشم خود مى‏بینند، امّا هنگامى که خودشان به آن مى‏رسند چنان مغرور مى‏شوند که فکر مى‏کنند آنچه مربوط به آنهاست جاودانى است و هرگز از آنها گرفته نمى‏شود!

    آرى اسباب غرور بسیار متنوّع است و رهایى از چنگال آن مشکل و جز در سایه بیدارى و تقوا و سپردن خویش به خداوند و توجّه به زوال سریع نعمت‏ها امکان‏پذیر نیست.

    منبع: اخلاق در قرآن، ج‏2 و تفسیر نمونه

     

    [i] . الانفطار آیه : 6

    [ii] . غرر الحکم، حدیث 8744.

    [iii] . مکارم الاخلاق، جلد 2، صفحه 350.

    [iv] . نهج البلاغه، خطبه 223.

    [v] . غرر الحکم ، حدیث 1384.

     

    [vi] . غرر الحکم ، حدیث 10363.

     

     

     

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    بسم الله الرحمن الرحیم
    حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
    الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
    گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
    با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
    سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
    در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
    باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
    موضوعات
    پیوندها

    طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

    کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.