گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

موانع استجابت و قبولی استغفار

بعضی از صفات رذیله و انحرافات فکری و عملی، آن قدر مبغوض خداوند است که هیچ وجه قابل گذشت نیست، مگر آن که شخص، خود را از آن تهی کرده و به صفات کمالیه مقابل آن مزین سازد. وجود چنین صفات رذیله ای در شخص گنهکار، مانع از پذیرش استغفار و راه یافتن توبه کننده به دیار یار می کرد، در این گفتار برخی از صفات و نقش آنها را در جلوگیری از استغفار بررسی خواهیم کرد.

داستان واقعی عبرت آموز درباره گناه منفور زنا و خیانت به ناموس مردم

 

امروز یکی از دانشجوهایی که خونمون اومده بود قضیه ی جالب و در عین حال عبرت آموزی رو نقل کرد. گفت: با چند تا از رفیقام سوار تاکسی بودیم که راننده ی تاکسی برای اینکه ما رو نصیحت کنه که در این سنین جوانی مواظب خودتون باشید، گفت: بیست سی سال قبل وقتی که 18 سالم بود، توی محلمون یک زن خراب زندگی می کرد که شوهر هم داشت. یه بار وسوسه شدم که باهاش رابطه داشته باشم. خلاصه وقتی که شوهرش نبود رفتم خونش و .... که در خونشو زدند. زن فوری لباساشو پوشید و رفت دم در. شوهرش اومده بود. زن هم گفت: حاجی امروز آبگوشت داریم برو چند تا نون بخر و بیا. شوهرش رفت و من هم لباسمو پوشیدم و از خونه زدم بیرون. این بود تا چند سال قبل که بین روز با تاکسی رفتم خونه. همین که در را زدم، زنم اومد در خونه و گفت: حاجی آبگوشت داریم، برو چند تا نون بخر وبیا! چون جمله اش دقیقا شبیه جمله ی سی سال قبل اون زن خراب بود، ناگهان خاطره ی اون روز در ذهنم تداعی شد و دلم آشوب شد. فوری رفتم در تاکسی نشستم و منتظر شدم. بعد از لحظاتی دیدم جوانی از خانه ام بیرون زد. صداش زدم و گفتم: سوار شو. گفت: تو کی هستی؟ گفتم: سوار شو تا بهت بگم. وقتی سوار شد، گفتم: من شوهر همون زنی هستم که الآن باهاش مشغول بودی! از ترس شروع به لرزیدن کرد. گفتم: نترس، حقم بود و خاطره ی دوران جوونیمو واسش تعریف کردم و گفتم: تو هم منتظر چنین روزی باش! بعد از این قضیه هم زنم رو طلاق دادم. این را براتون گفتم که مراقب رفتارتون باشید و گول وسوسه های شیطون رو نخورید.

امام صادق علیه السلام :

وَ إِنْ شَرّاً فَشَرٌّ لَا تَزْنُوا فَتَزْنِیَ نِسَاؤُکُمْ وَ مَنْ وَطِئَ فِرَاشَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ وُطِئَ فِرَاشُهُ کَمَا تَدِینُ تُدَان. ؛
اگر شر مرتکب شدی شر می بینی پس زنا نکنید تا با ناموستان زنا ندهد . و هر که به همسر مردى مسلمان خیانت کند ، به همسرش خیانت کنند . با هر دست که بدهى، از همان دست مى گیرى .
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏72، ص: 170
 

"هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی"

هــــــر که باشد نظرش در پی ناموس کسان

پــی نامــوس وی افـتد نظـــــر بوالهــوســان

مطلب مرتبط:

با هر دست که بدهى، از همان دست مى‏‎گیرى

منبع: حاصل وبگردی های من

بزرگواری‎هاى دنیا و شرافت آخرت

حضرت امیرالمؤمنین علی ‏علیه ‏السلام:

مَنْ کانَ لَهُ مالٌ فَلْیَصِلْ بِهِ الْقَرابَةَ وَلْیُحْسِنِ الضِّیافَةَ وَلْیَفُکَّ بِهِ الْعانى وَالْأسیرَ، فَإنَّ الْفَوْزَ بِهذِهِ الخِصالِ مَکارِمُ الدُّنْیا وَشَرَفُ الآخِرَةِ.

کسى که مال و ثروتى دارد، با آن به خویشاوندانش نیکى کند و خوب مهمانى کند و بوسیله آن، گرفتار و اسیرى را آزاد سازد، همانا رسیدن به این ویژگی‎ها، بزرگواری‎هاى دنیا و شرافت آخرت است.

مستدرک نهج البلاغه، ص 174.

تا توانى به جهان خدمت محتاجان کن

به دمى، یا دِرمى، یا قلمى یا قدمى

منّت، آفتِ احسان

حضرت امیرالمؤمنین علی ‏علیه ‏السلام:

یا اَهْلَ الْمَعْرُوفِ وَالإحْسانِ! لاتَمُنُّوا بِاِحْسانِکُمْ، فَاِنَّ الْإحْسانَ وَالْمَعْرُوفَ یُبْطِلُهُ قَبیحُ الإمْتِنانِ.

اى نیکوکاران! احسان و نیکى خود را به منّت، آلوده نکنید، یقیناً منّت گذاشتن زشت و ناپسند، کار نیک و احسان را از بین مى‏‎برد.

غرر الحکم، ج 6، ص 3119.

ثروت، انباشته نمى گردد مگر با یکى از پنج خصلت ناپسند

امام رضا(علیه السلام):

 لا یُجْمَعُ الْمالُ إلاّ بِخَمْسِ خِصال: بِبُخْل شَدید، وَ أمَل طَویل، وَ حِرص غالِب، وَ قَطیعَهِ الرَّحِمِ، وَ إیثارِ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَهِ.
ثروت، انباشته نمى گردد مگر با یکى از پنج خصلت:
بخیل بودن، آرزوى طول و دراز داشتن، حریص بر دنیا بودن، قطع صله رحم کردن، آخرت را فداى دنیا کردن.

وسائل الشّیعه: ج 21، ص 561، ح 27873.

شرح حدیث:

مال، برای آن است که انسان خودش استفاده ی خوب کند و به دیگران هم فایده و خیری برساند.
برخی می پندارند که عمر، برای گردآوردن مال است!
ثروت اندوزی و خرج نکردن، «خصلت قارونی» است. قارون آن همه گنج داشت، ولی به کسی چیزی نمی داد و اهل انفاق نبود، عاقبت هم خودش و خانه و قصرش در کام زمین رفت و نابود شد(1).
انباشته شدن ثروت، نتیجه ی خصلتهای ناپسندی است که در این حدیث به پنج تا از آنها اشاره شده است.
نباید اسیر مال شد و بنده ی ثروت گشت.
بخل، که صفتی ناپسند است، مانع بذل و بخشش می شود.
آرزوهای دور و دراز، انسان را در عالم خیالات می برد.
حرص و آز، سبب می شود انسان خرج نکند.
قطع رحم و گسستن از بستگان، خیرات و کمکهای انسان را از آنان می کاهد.
دنیاطلبی، سبب می شود انسان همه چیز را در این دنیا خلاصه کند و افقهای دورتر را نبیند و از صدقه و انفاق و احسان که پاداشهای عظیم اخروی دارد، پرهیز کند و نتیجه ی همه ی اینها جمع شدن ثروت است. ولی... آیا می ارزد که انسان با این خصلتهای ناپسند، ثروتمند شود؟

پی نوشت:
1. قصص(28)، آیه 81.
منبع: حکمت های رضوی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام رضا علیه السّلام)، جواد محدثی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ سوم (1391).

عاقبت دروغ گویی مسئولین حکومت

امام رضا (علیه السلام):

إذا کَذِبَ الْوُلاهُ حُبِسَ الْمَطَرُ، وَ إذا جارَالسُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَهِ، وَ إذا حُبِسَتِ الزَّکاهُ ماتَتِ الْمَواشى.
هرگاه والیان و مسئولان حکومت دروغ گویند باران نمى بارد، و اگر رئیس حکومت، ظلم و ستم نماید پایه هاى حکومتش سست و ضعیف مى گردد; و چنانچه مردم زکات ـ و خمس مالشان را ـ نپردازند چهارپایان مى میرند.

أمالى شیخ طوسى: ص 82، مستدرک الوسائل: ج 6، ص 188، ح 1

کیفر شیرفروش خائن


شیرفروشى ، آب در میان شیر مى ریخت و به عنوان شیر خالص به مردم مى فروخت ، روزى سیل آمد و همه گوسفندان او را برد و به هلاکت رساند.

شیرفروش از این پیشامد بسیار ناراحت شد و به گریه افتاد، در حالى که خودش به گناه خود اقرار کرده ، مى گفت : «این آب هاى اندک را در میان شیر ریختم و فروختم و کم کم جمع شد و به صورت سیل درآمد و گوسفندهایم را برد».

شاعر به این مناسبت گوید:

داشت شبان رمه در کوهسار   پیر و جوان گشته از او شیرخوار
شیر که از بز به سبو ریختى   آب در آن شیر بیامیختى
روزى از آن کوه به صحراى خاک   سیل بیامد رمه را برد پاک
خواجه چو با غم شد و آزار، جفت   کارشناسیش در این باب گفت
کاین همه آب تو که در شیر بود   سیل شد و آن رمه را در ربود

منبع: عاقبت و کیفر گناهکاران/سید جواد رضوى

هر کس پی عیب دیگران می افتد/ خود نیز ز چشم مردمان می افتد

امام رضا علیه السلام:

«اَلْمُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ»

هر که کار زشت (دیگران و خودش ) را بر ملا کند خوار می گردد و هر که آنرا بپوشاند خدایش می آمرزد.

میزان الحکمة، ج 2، ص 988

هر کس پی عیب دیگران می افتد             خود نیز ز چشم مردمان می افتد

بر دفتر پرده پوش هم پرده ی لطف             از سوی خدای مهربان می افتد

سودمندترین خویشتنداری

 امام رضا علیه السلام:

«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»

هیچ خویشتنداریی سودمندتر از دوری  از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست.

فقه الرضا علیه السلام / ص356

از کار حرام نفس را باز بدار                               بال و پر روح را به پرواز بدار

از ذهن بشوی مؤمن آزاری را                            در جامعه خویش را سرافراز بدار

مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمى شود

پس از جنگ احد، پیامبر (صلى الله علیه و آله) براى ترساندن کافران، فرمان بسیج عمومى داد، مسلمانان براى سرکوبى کافران حرکت کردند تا به «حمراء الاسله» (که در حدود دو فرسخ و نیمى مدینه قرار داشت) رسیدند، دشمن که از حمله مجدد مسلمانان اطلاع یافت به سوى مکه گریخت.

پیامبر (صلى الله علیه و آله) همراه مسلمین روز دوشنبه، سه شنبه و چهارشنبه در آنجا ماند، سپس به مدینه مراجعت نمود، هنگام مراجعت در راه به دو نفر فرارى یکى «معاویه بن مغیره» که در جنگ احد بینى حضرت حمزه (علیه السلام) را بریده بود، و دیگرى «ابو عزه جمحى» دست یافت و فرمان قتل این دو نفر را صادر کرد.

«ابو عزه جمحى» کسى بود که در جنگ بدر، به اسارت مسلمانان درآمد، او از فقر و عیالمندى خود به پیامبر (صلى الله علیه و آله) شکایت کرد، حضرت به این خاطر او را آزاد نمود به شرطى که دیگر بار به جنگ با مسلمانان نپردازد ولى او نقض عهد کرد و در جنگ احد در صف دشمن به نبرد با مسلمانان پرداخت و کافران را بر ضد مسلمین تحریک نمود.

ابو عزه قبل از اعدام، به پیامبر (صلى الله علیه و آله) عرض کرد: «بر من منت بگذار و مرا آزاد کن».

پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود:

 لا یلدع المؤمن من حجر مرتین (منتهى الامال، ج 1، ص 47، سیره ابن هشام، ج 2، ص 104.)

 مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمى شود.

آنگاه فرمان به قتل او داد و این فرمان به اجرا درآمد و به این ترتیب این دو جنایتکار فرارى به دوزخ روانه شدند.
منبع: کحل البصر، ص 96.

۱ ۲ ۳ ۴ . . . ۷ ۸ ۹
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.