گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

برخی از واجبات و محرّمات خانوادگی

1. زن گرفتن کسیکه بواسطه نداشتن زن به حرام می‌افتد «واجب»[1]

2. ازدواج زن مسلمان با مرد کافر، (چه دائم و چه موقت) و فرق نمی‌کند که کافراصلی باشد یا مرتد (برگشته از دین اسلام) «حرام»[2]

3. ازدواج مرد مسلمان با زن کافرِ غیر اهل کتاب (کافر غیر اهل کتاب یعنی کفاریکه یهودی و نصرانی نیستند) چه دائم باشد و چه موقت «حرام»

4. ازدواج دائمِ مرد مسلمان، با زن کافرِ اهل کتاب از یهودی و نصرانی «حرام، به احتیاط واجب» (عقد موقت با آنان مانعی ندارد.)

5. ازدواج دائم یا موقت با زنی که در عدّه وفات، عدّه طلاق یا سایر عدّه‌هاست، (ازدواج قبلی زن چه دائم بوده باشد چه موقت) «حرام»[3]

6. ترک زن دائمی بطوری که نه مثل زن شوهردار باشد نه مثل زن بی‌شوهر «حرام»[4]

7. بیرون رفتن زن از منزل خود، بدون اجازه شوهر، حتی بسوی اهل خود و عیادت پدر خود «حرام»

(مگر در موارد واجب مثل حج و نیکی به پدر و مادر و صله رحم».[5]

8. نفقه همسر دائمی بر مرد (بشرط آنکه زن در مورادی که اطاعت شوهر واجب است، مطیع باشد.) «واجب»[6]

9. نفقه پدر و مادر و پدر و مادر آنها و هر چه بالاتر روند و نفقه فرزندان و نوه‌ها و هر چه پائین روند، چه صغیر باشند چه کبیر، چه مذکر باشند چه مؤنث، چه مسلمان باشند چه کافر، در صورتیکه فقیر باشند و احتیاج داشته باشند «واجب»[7]

10. نفقه آنچه را که انسان مالک است (مانند گاو و گوسفند و ...) حتی زنبور عسل و کرم ابریشم، از خوراک و آب و مکان استراحت و مانند آن «واجب».

11. مشغول شدن به کسب و کار برای تحصیل نفقه، برای کسی که نفقه خود یا کسانی را که واجب النفقه او هستند را ندارد «واجب»

12. همسرِ مرد، اگر آن مرد مرتد فطری شود، بر آن مرد «حرام»، و آن زن باید عده وفات نگهدارد.

(مرتد فطری کسی است که پدر و مادر موقع انعقاد نطفه او مسلمان بوده‌اند و خود نیز پس از بالغ شدن اظهار اسلام کرده و پس از آن نعوذ بالله از دین برگردد. در اینجا مرتد شدن پس از ازدواج منظور است)[8]

13. اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند که کسی در آنجا نباشد و دیگری هم نمی‌تواند وارد شود چنانچه بترسند که به حرام بیفتند (مانند نگاهِ حرام، سخن گفتن به نحو حرام، شنیدن صدا به نحو حرام و ...) ترک آن محل «واجب»

14. پوشیدن لباس الوان و سرمه کشیدن و کارهای دیگری که زنیت حساب می‌شود برای زنی که در عده وفات است «حرام» (عده وفات 4 ماه و ده روز است، اما برای زنی که آبستن است و بچه‌اش دیرتر از 4 ماه و ده روز به دنیا بیاید تا موقع وضع حمل است.)[9]

شهادت کبک‎ها


چند راهزن در یکى از مناطق غرب به راهزنى مشغول بودند. روزى به شخصى رسیدند و او را دستگیر کردند و اموال او را به سرقت گرفتند. سرانجام او را به درختى بستند و آماده کشتن او شدند.
مرد بیچاره گفت : شما که اموال مرا گرفته اید، پس کشتن من براى شما چه سودى دارد؟ بدانید که من شخصى هستم مزدور، بدون من فرزندان کوچک من در سختى ، زندگى را خواهند گذرانید؛ از همین الان من با خداى خود عهد مى کنم که مال را بر شما حلال کنم و با کسى نگویم و به راه خود بروم .
دزدان گفتند: تو تا زمانى که در بند هستى چنین مى گویى ، ما سر تو را مى بریم ، چون از قدیم گفته اند سر بریده صدا ندارد.
مرد بیچاره گفت : من با شما عهد نبستم ، من با خداى خود عهد بستم که به کسى نگویم و مال را بر شما حلال کنم .
سارقین خندیدند و گفتند: اگر ما طالب مال حلال بودیم ، دزدى را شغل خود قرار نمى دادیم .
مرد گفت : با خدا و قیامت چه مى کنید؟
دزدان گفتند: آن که از قیامت خبر آورده کیست ؟ قیامتى وجود ندارد، و بالاخره آماده کشتن او شدند. دو کبک بر سر سنگى آواز مى خواندند، مرد بیچاره فریاد برآورده که اى پرندگان شما در قیامت شاهد من باشید که اینها مرا به ستم و ظلم کشتند.

زنا بزرگتر است یا قتل؟


گروهی از معتزله که یکى از فرق اسلام هستند در مجلسى که حضرت امام رضـا علیه السلام تشریف داشتند راجع به بـزرگـتـریـن گـنـاهـان در اسـلام مذاکره می‎نمودند. همگى اتـفـاق کـردند که قتل و کشتن شخص مؤمن بزرگترین گناه اسـت ، چـون خـدا مـى فـرماید:

وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِیهَا

کسى که مؤ منى را عمدا بکشد جزاى او جهنم ابدیست.. ((النساء:93))
اما حـضـرت امام رضـا عـلیـه السـلام فـرمـود:

اعـظـم مـن القـتـل عـنـدى اثـمـا و اقـبـح مـنـه بـلاء الزنـا لان القـاتـل لم یـفـسـد بـضـرب المقتول غیره و لا بعده فسادا و الزانـى قـد اقـسـد النـسـل الى یـوم القـیـمـة و احـل المـحـارم .

آنـچـه گـنـاهـش از قـتـل نـزد مـن بـیـشـتر است و بلاى آن قبیح تر است زناست ؛ بـراى ایـنـکـه قـاتل با کشتن مقتول فسادى به غیر کشتن او انـجام نمى دهد و بعد از کشتن او دیگر فسادى بر آن نیست . و زانـى نـسـل را تـا روز قـیـامـت فـاسـد و تـبـاه مـى کـنـد و حـرامـهـایـى را حـلال مى کند.

پس فقیهى در آن مجلس نماند مگر ایـنـکـه دسـت مـبـارک آن حـضـرت را بـوسـیـد و بـه درسـتى فرمایش آن حضرت اقرار کرد.

برگرفته شده از: إرشاد القلوب / ترجمه طباطبایى، ص: 282

آیا خیانت به شوهر حق الناس محسوب می شود؟

سؤال: 

سلام؛  آیا خیانت به شوهر جزء حق الناس که در صورت توبه از آن عمل زشت باید از شوهر حلالیت بطلبی؟ خواهشمند است راهنمایی کنید. من قبلاً این عمل زشت را انجام دادم الان توبه کردم انشااله که خدا قبول کنه فقط وی خوام بدونم که باید به شوهرم بگم  یانه چون اگر بگم که زندگیم از هم می پاشه اگرهم نگم که توبه ام قبول نیست خواهش می کنم پاسخ مرا به صورت محرمانه به ایمیلم ارسال کنید

جواب: 

سلام بر شما

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می فرماید:

 اشتَدَّ غَضَبُ اللّهِ عزّ و جلّ عَلَى امرأةٍ ذاتِ بَعلٍ مَلَأتْ عَینَها مِن غَیرِ زَوجِها أو غَیرِ ذِی مَحرَمٍ مِنها، فإنّها إن فَعَلَتْ ذلکَ أحبَطَ اللّهُ کُلَّ عَمَلٍ عَمِلَتهُ، فإن أوطَأتْ فِراشَهُ غَیرَهُ کانَ حَقّا عَلَى اللّهِ أن یُحرِقَها بِالنارِ بعدَ أن یُعَذِّبَها فی قَبرِها.

شدید است غضب خداوند عزّ و جلّ  بر زن شوهردارى که پر کرده باشد چشمش را از نگاه به غیر همسرش یا نامحرم ؛ زیرا که اگر چنین باشد، خداوند همه اعمال او را باطل گرداند و اگر به شوهر خود خیانت ورزد، بر خداست که او را بعد از عذاب دادن در قبر، به آتش دوزخ بسوزاند. ( بحار الأنوار: 76/ 366/ 30.)

این روایت ها را مطرح کردم تا شما و خوانندگان گرامی بدانند که ارتباط با نامحرم چه عذاب سختی به همراه دارد و چه تاریکی بزرگی بر روح و روان انسان وارد می سازد.

شما که متأهل هستید، قطعا حق همسرتان را هم ضایع کرده اید. البته به هیچ وجه نباید با همسرتان در این رابطه صحبت کنید و موضوع را با وی تر میان بگذارید. برای جبران حق شوهر، بهترین کار این است که علاوه بر توبه واقعی، بیش از پیش به او خدمت و احترام کنید و سعی نمایید که در افکارتان جز به همسر نیندیشید و فکر هیچ مرد نامحرمی را در ذهن خود پرورش ندهید. همچنین برای همسرتان دعا کنید و از خداوند بخواهید تا دل او را نسبت به شما نرم کند. (همین کار کافی است)

طلب حلالیت از کسی که به او خیانت ناموسی کرده ایم!

طلب حلالیت از کسی که به او خیانت ناموسی کرده ایم!

پرسش:

آیا لازم است از کسی که ناموس او را بی عفت کرده ایم طلب حلالیت کنیم!؟

پاسخ:

خیر هرگز چنین عملی جایز نیست! چون

اولا: این گناهان حق الله هستند! و در فرض فوق که همراه با حق الناس است و باید طرف را با طلب حلالیت یا پرداخت دیه راضی کند! باز هم لازم نیست که اقرار به گناه بکند یا آنرا ذکر کند و همینقدر که خسارت را به هر نحوی جبران کند کافی است!

ثانیا : این کار ممکن است به فتنه ای بسیار بزرگتر بانجامد!

عاقبت سهل انگارى و بى توجهى نسبت به معلم بی دین فرزند

قتل والدین توسط فرزند بخاطر القائات شیطانی معلم
در یک مجله عربى آمده بود:

جوانى که پدر و مادر خود را کشته بود، در بازجویى گفت : من آموزگارى دارم که بى دین است و پیوسته به خدا و نظام آفرینش بد مى گوید و معتقد است که والدینش بزرگترین خیانت را به وى کرده اند که او را زاییده اند!
او همواره مى گوید: همه پدر و مادرها جنایتکارند و دشمن کودکان معصوم . اینها به خاطر شهوترانى پلید خود، ما را زاییده و از آن جهان آرام و بى درد و رنج به این جهان پر درد و زحمت آورده اند. هیچ پدر و مادرى فرزندشان را دوست ندارند، فقط خود و ارضاى شهوت خود را دوست دارند و اگر به فرزند خود هم اظهار دوستى مى کنند، براى این است که خودشان را دوست دارند و فرزند را وسیله رسیدن به خواسته هاى خودشان مى دانند، چنان که مثلا اتومبیلشان را هم بدین جهت دوست دارند!این گفتار و پندار معلم نه تنها در من بلکه در عده اى از شاگردان دیگر اثرى عمیق بخشید به طورى که افکار و رفتارمان را نسبت به والدین دگرگون ساخت . این بود که من مانند یک آدم کوکى - که معلم کوکش کرده باشد - تحریک شدم و پدر و مادرم را کشتم و اکنون براى هر گونه مجازاتى حاضرم . اما باید بگویم که : من هیچ گونه تقصیرى ندارم ، بلکه والدین من مقصرند و جنایتکار زیرا آنان معلم مرا به خوبى مى شناختند و حتى گاهى هم او را به منزل دعوت مى کردند. گاهى که من از عقاید ضد خدایى او انتقاد مى کردم ، پدر و مادرم مى گفتند: «ما به عقاید فاسدش کارى نداریم ، او هر چه هست ، خوب درس مى دهد و شاگردانش با معدل عالى قبول مى شوند، ما هم قبولى و پیشرفت تو را مى خواهیم ...»!

اگر والدین من خوشبختى و سعادت مرا مى خواستند، هرگز اجازه نمى دادند که شاگرد چنین معلم منحرفى باشم و به خاطر خوب نمره آوردن و قبول شدن ، اندیشه واخلاق و روحم مسموم و آلوده گردد![1]


[1] . الگوهاى تربیت اجتماعى ، ص 257.

عفو از قاتل شهید امر به معروف و نهی از منکر( روزه خواری علنی و مزاحمت برای نوامیس)

 وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ

(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.﴿۱۶۹ آل عمران ﴾

بخشی از گفتگوی پدر شهید محبی، شهید امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با روزه خواری علنی و مزاحمت برای نوامیس مردم است که قاتل پسر خود را بخشید تا در کنار درس امر به معروف، درس بخشش هم به مردم بدهد.

پدر شهید:
دوم ماه رمضان (سال 78 محله امام حسین(ع)تهران) بود، از مسجد به خانه آمدم که پسر بزرگم تلفنی به من خبر داد که به بیمارستان بوعلی بروم. به بیمارستان که رسیدم، دیدم همه فرزندانم به جز هادی آنجا هستند، چون هادی نزدیک بیمارستان بوعلی، مغازه الکتریکی داشت. سوال که پرسیدم، پسر بزرگم گفت هادی دعوا کرده و با چاقو او را زده‌اند، گفتم هادی اهل دعوا نیست، همیشه کارهایش را با خنده و گفت‌وگو کردن پیش می‌برد. چند ساعت بعد هم خبر شهادتش را به ما دادند.
به ما گفتند که هادی را دفن نکنیم تا مسائل حل شده و فضا آرام شود. خود ما هم فردای بعد از شهادت فهمیدیم که او «شهید امر به معروف و نهی از منکر» است. گویا هادی در حال رفتن به مسجد بوده که شخصی به نام حامد را می‌بیند که در ماه رمضان در حالی که سیگار می‌کشیده، مزاحم نوامیس مردم شده است. هادی به او تذکر می‌دهد که این کار را نکند، حامد هم هادی را تهدید می‌کند که شیشه‌های مغازه‌اش را خواهد شکست. پسرم توجه نمی‌کند و به مسجد می‌رود، در بازگشت حامد و 11 نفر از دوستانش جلو هادی را می‌گیرند و 11 ضربه چاقو به او می‌زنند که آخرین آن رگ شریان دست هادی را قطع می‌کند.

(امیدوارم فرزند شهیدم) ما را شفاعت کند و با شفاعتش ما از آتش جهنم نجات یابیم.
 (عفو و گذشت از قاتل فرزندمان) برای ما خیلی سخت بود. اما تلاش کردیم با این موضوع کنار بیاییم تا جایی که همسرم قبل از چهلم هادی قاتلش را عفو کرد. من هم لحظه‌ای که هادی را به خاک می‌سپردیم به خدا گفتم این قربانی را از ما قبول کن، ما این فرزندمان را در راه شما دادیم. در نهایت هم روزی که برای اجرای حکم رفته بودیم، قاتل را عفو کردم.

مشروح گفتگو در آدرس: namehnews.ir

مادری که بجای قصاص قاتل فرزندش به یک کشیده اکتفا کرد

رسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله:

مَن عَفا عِندَ قُدرَةٍ عَفا اللّهُ عَنهُ یَومَ العَثرَةِ.

هر کس هنگام قدرت [بر انتقام‏] گذشت کند، خداوند در روز لغزش از او در گذرد.
کنز العمّال: 7023.

خانم علی‌نژاد که به گفته خود او هیچ گاه قصد بخشش متهم به قتل را نداشت، اما پسرش دو بار در رویا از او خواست که این کار را بکند و دست آخر، پاسخ چاقو زدن به بدن ابوالفضل مقتول، یک سیلی به صورت بلال قاتل شد و نه طناب‌دار. بلال البته به زندان رفت تا دوران حبس خود را بگذراند ولی خانواده حسین‌زاده (علی‌نژاد) که نوجوان خود را از دست داده بودند قهرمان مردم شهر شدند؛ چراکه به جای انتقام راه بخشش را پی گرفتند.

نمونه دیگری از این حادثه وقتی بود که پدر شهید محبی، شهید امر به معروف و نهی از منکر، قاتل پسر خود را بخشید تا در کنار درس امر به معروف، درس بخشش هم به مردم بدهد.

سه امر لازم برای موفقیت در هر شغل و حرفه

امام صادق(علیه السلام)

کُلُّ ذی‌صَناعَةٍ مُضطَرًّ اِلی ثَلاثِ خِصالٍ یَحْتلِبُ بِها الْکَسْبَ: و هُوَ اَن یَکُونَ حاذِقاً بِعِلْمٍ مُؤَدّیاً لِلْاَمانَةِ فیهِ، مُسْتَمیلاً لِمَنِ اسْتَعْمَلَهُ

هر اهل فنی برای موفقیت در کسب و کار خود (که کارش بگیرد) به سه مطلب نیازمند است:

- تخصص و باهوشی در فن و حرفه مورد نظر.

- امین باشد و در کار و مال مردم، امانت و درستی را حفظ کند.

- با کارفرما و صاحب کار، خوش‌برخورد و خوش‌قلب باشد.

بحارالانوار، ج75، ح235

نمازی برای آمرزش خود و والدین در شب قدر

بعد از غسل شب قدر دو رکعت نماز که‏ در هر رکعت پس از سوره«حمد»،هفت مرتبه«توحید»خوانده،و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگوید،استغفر اللّه و اتوب الیه.

در روایت نبوى صلی الله علیه و آله هست که:« از جاى برنخیزد تا خدا او و پدر و مادرش را بیامرزد...»

مفاتیح الجنان

۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ . . . ۷ ۸ ۹
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.