گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

نقش خداوند در حوادث تلخ و شیرین زندگى انسان


سؤال: خداوند در حوادث تلخ و شیرین زندگى انسان، چه مقدار نقش دارد؟

پاسخ: در قرآن مى‏خوانیم: «ما أصابک مِن حَسنةٍ فَمِن اللّه و ما أصابک مِن سَیّئة فَمِن نَفسک» (نساء، آیه 79)

 هر خوبى به تو رسد از خداوند است ولى هر بدى که به تو رسد از نفس خودت مى‏باشد.

کره زمین که به دور خود و خورشید مى‏گردد و همواره بخشى از آن روشن و بخشى دیگر تاریک است، هر کجاى آن روشن باشد از خورشید است و هر کجاى آن تاریک باشد، از خود زمین است.

خداوند انگور را آفرید، ولى بشر از آن شراب مى‏سازد که مایه بروز هزاران حادثه و بیمارى است.

خداوند به انسان قدرت داد، ولى عدّه‏اى با سوء استفاده از این قدرت، به محرومان ضربه مى‏زنند.

خداوند به انسان عقل داد، ولى عدّه‏اى از این عقل سوء استفاده کرده و به دنبال مکر و حیله براى مردم هستند.

پس آنچه از سوى خداوند است، نیکوست و بدى‏ها از خود ما سرچشمه مى‏گیرد.
پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 32

از علل اصلی ترس از مرگ

سؤال: چرا از مرگ مى‏‎ترسیم؟

پاسخ: راننده زمانى در جاده مى‏ترسد که یا بنزین ندارد یا قاچاق حمل کرده یا اضافه سوار کرده یا با سرعت غیر مجاز رفته یا جاده را گم کرده یا در مقصد جایى را آماده نکرده و یا همراهانش نا اهل باشند.

اگر انسان براى بعد از مرگ خود، زاد و توشه لازم را برداشته باشد، کار خلاف نکرده باشد، راه را بداند، در مقصد جایى را در نظر گرفته باشد و دوستانش افراد صالح باشند و حرکتش طبق مقررات و مجاز باشد، نگرانى نخواهد داشت. (پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 30)

شخصى از امام حسن علیه السلام پرسید چرا از مرگ مى‎ترسیم؟ امام علیه السلام فرمود:

اِنَّکـُمْ اَخـْرَبـْتـُمْ آخـِرَتـَکـُمْ وَ عـَمَّرْتـُمْ دُنـْیـاکـُمْ فـَاَنـْتـُمْ تـَکـْرَهـُونَ النَّقـْلَةَ مـِنَ الْعـُمـْرانِ اِلَى الْخَرابِ

شـمـا آخـرت خـویـش را خـراب و دنـیـایـتـان را آبـاد کـرده ایـد، بـه هـمـیـن دلیل خوش ندارید از جاى آباد به منزل ویران نقل مکان کنید. (معانی الأخبار ، النص ،ص 390)

موجبات ورود به بهشت و دخول به جهنم در حین مرگ

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله:

الْمُوْجِبَتَانِ: مَنْ مَاتَ یَشْهَدْ أَنْ لا الهَ إلّااللّهُ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَمَنْ مَاتَ یُشْرِکْ بِاللّهِ دَخَلَ النَّارَ

دو چیز موجب دو چیز است: یکی مرگ با شهادت به «لا اله الا اللّه» که سبب ورود به بهشت است و دیگر، شرک که مردن با آن باعث دخول به جهنم است.

«جامع الأخبار: 1/ 50، فصل 24؛ بحار الأنوار: 3/ 4، باب 1، حدیث 10.»

هلاکت در عقوق والدین و نجات در رضایت والدین

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

هنگام مرگ جوانی، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) کنار بستر او حضور یافتند و به جوان فرمودند: بگو لا اله الا الله، فرمود: زبانش بند آمد، چندبار تکرار کرد ولی زبان او بند شد،(ببینید گناه این جوان چقدر بزرگ است که با وجود تلقین پیغمبر خدا(صلی الله علیه و آله)  هم زبانش از گفتن کلمه توحید بند می‎آید!؟؟) پیامبر(صلی الله علیه و آله) به زنی که کنار جوان بود فرمود: آیا این جوان مادر دارد؟ زن گفت: بله، من مادر او هستم، فرمود: آیا از او ناراضی هستی؟ زن گفت: بله شش سال است با او صحبت نکرده ام، فرمود: از او راضی شو، زن گفت: یا رسول الله بخاطر رضایت تو خدا از او راضی شود. (من از او راضی شدم) سپس پیامبر(صلی الله علیه و آله) بجوان فرمود: بگو لا اله الا الله، جوان در این هنگام گفت: لا اله الا الله و پس از لحظاتی مرد.

متن عربی:

عن ابی عبد الله(علیه السلام):

ان رسول الله(صلی الله علیه و آله) حضر شابا عند وفاته فقال(صلی الله علیه و آله) له:

قل: لا اله الا الله،قال(علیه السلام): فاعتقل لسانه مرارا فقال(صلی الله علیه و آله) لامراة عند راسه: هل لهذا ام؟

قالت: نعم انا امه،قال(صلی الله علیه و آله): افساخطة انت علیه؟

قالت: نعم ما کلمته منذ ست حجج،قال(صلی الله علیه و آله) لها: ارضی عنه،قالت: رضی الله عنه برضاک یا رسول الله فقال له رسول الله(صلی الله علیه و آله): قال: لا اله الا الله قال(علیه السلام): فقالها... ثم طفی...

بحار الانوار، ج 74، ص 75.

مطلب مرتبط:

موجبات ورود به بهشت و دخول به جهنم در حین مرگ

چه کنیم تا در دنیا راحت زندگى کنیم؟

سؤال: چه کنیم تا در دنیا راحت زندگى کنیم؟

پاسخ: قرآن مى‏فرماید:«لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ» (حدید/23) آن گونه باشید که اگر چیزى را از دست دادید، تأسّف نخورید و اگر چیزى به شما دادند، شاد نشوید. راستى آیا مى‏شود انسان اینگونه متعادل باشد که دادن‏ها و گرفتن‏ها در او اثرى نگذارد؟

کارمند بانک، یک روز مسئول دریافت پول مردم مى‏شود و روز دیگر مسئول پرداخت پول به مردم مى‏شود. نه آن روزى که پول مى‏گیرد خوشحال است و نه آن روزى که مى‏پردازد، ناراحت. زیرا او مى‏داند هر دو روز، امانتدارى بیش نبوده است.

مثالى دیگر:

براى لاستیک تراکتور، حرکت در زمین هموار و غیر هموار یکسان است، ولى براى لاستیک دوچرخه، تفاوت دارد.

نشستن و برخاستن یک گنجشک، روى شاخه گل اثر مى‏گذارد ولى روى درخت تنومند، اثر چندانى ندارد.

آرى، انسان‏هاى بزرگ به خاطر سعه صدرى که دارند، مسایل جزئى در روح آنان اثر چندانى ندارد.

امام حسین علیه السلام ظهر عاشورا در برابر دهها تیر که به سویش رها شد و دهها داغى که دید، نمازِ با حال و خشوعى خواند، در حالى که کوچک‏ترین حرکت، ما را از نماز یا خشوع باز مى‏دارد.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 28

قبولی نماز شرط قبولی سایر اعمال

امام باقر(علیه السلام) :

‌أَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ العَبدُ عَلَیهِ الصَّلاةُ فَإِن قُبِلتَ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَإِن رُدَّت رُدَّ مَا سِوَاهَا؛

اول چیزی که از بنده مورد محاسبه و سؤال قرار می‌گیرد، نماز است؛ اگر مورد قبول قرار گیرد سایر اعمال نیز قبول می‌شوند و اگر رد شود غیر آن نیز پذیرفته نمی‌شود.

فلاح السائل: ص 127.

چرا قبولى تمام اعمال، مشروط به قبولى نماز است؟

امام باقر(علیه السلام) :

‌أَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ العَبدُ عَلَیهِ الصَّلاةُ فَإِن قُبِلتَ قُبِلَ مَا سِوَاهَا وَإِن رُدَّت رُدَّ مَا سِوَاهَا؛

اول چیزی که از بنده مورد محاسبه و سؤال قرار می‌گیرد، نماز است؛ اگر مورد قبول قرار گیرد سایر اعمال نیز قبول می‌شوند و اگر رد شود غیر آن نیز پذیرفته نمی‌شود. (فلاح السائل: ص 127.)


سؤال: چگونه قبولى تمام اعمال، مشروط به قبولى یک عمل همچون نماز مى‏شود؟

پاسخ: پلیس راهى را در نظر بگیرید که از راننده‏اى گواهینامه رانندگى مطالبه مى‏کند. اگر راننده، گواهینامه‏ پزشکى، گذرنامه سیاسى، پروانه ساختمان، کارت بازرگانى و اجازه اجتهاد و یا هر مدرک دیگرى به او نشان دهد، پلیس از او نمى‏پذیرد و تنها اگر گواهینامه رانندگى داشت اجازه عبور مى‏دهد و گرنه مانع او مى‏شود. در قیامت نیز شرط رسیدن به مقصد، گواهینامه نماز است که اگر نباشد، هیچ عملى مورد قبول و نجات‎‏بخش نیست.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 19

فلسفه گرفتاری صالحان و رفاه مجرمان

سؤال: چرا صالحان، گرفتار مشکلات هستند و مجرمان و گنهکاران، در رفاه به سر مى‏برند؟

پاسخ: از آنجا که خداوند اولیاى خود را دوست دارد، لذا اگر خلافى کنند، فوراً آنان را با قهر خود مى‏گیرد تا متذکّر شوند، چنانکه خداوند در قرآن مى‏فرماید: اگر پیامبر سخنى را که ما نگفته‏ایم به ما نسبت دهد، با قدرت او را به قهر خود مى‏گیریم: «لو تقوَّل علینا بعضَ الاقاویل لأخذنا منه بالیمین»(ابراهیم/ 8) و همچنین اگر مؤمنین خلافى کنند، چند روزى نمى‏گذرد مگر آنکه گوشمالى مى‏شوند.

امّا اگر نااهلان خلاف کنند، خداوند به آنان مهلت مى‏دهد و هرگاه مهلت سرآمد، آنان را هلاک مى‏کند: «و جعلنا لمهلکهم مَوعداً» (کهف/59) و اگر امیدى به اصلاحشان نباشد، خداوند حسابشان را تا قیامت به تأخیر مى‏اندازد و به آنان مهلت مى‏دهد تا پیمانه شان پر شود. «انّما نُملى لهم لیزدادوا اثماً» (آل عمران/ 178)

به یک مثال توجه کنید:

اگر قطره‏اى چاى روى شیشه عینک شما بریزد، فوراً آن را پاک مى‏کنید.

امّا اگر قطره‏اى چاى روى لباس سفید شما بچکد، صبر مى‏کنید تا به منزل بروید و لباس خود را عوض کنید.

و اگر قطره‏اى روى قالى زیر پاى شما بچکد، آن را رها مى‏کنید تا مثلًا شب عید به قالى شویى ببرید.

خداوند نیز با هرکس به گونه‏اى رفتار مى‏نماید و بر اساس شفّافیّت یا تیرگى روحش، کیفر او را به تاخیر مى‏اندازد.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 18

وسیله های پوشاندن عیبها و جنگ با هوا و هوس

امام على علیه ‏السلام :

اَلْحِلْمُ غِطاءٌ ساتِرٌ وَالْعَقْلُ حِسامٌ قاطِعٌ، فَاسْتُرْ خَلَلَ خَلْقِکَ بِحِلْمِکَ وَقاتِلْ هَواکَ بِعَقْلِکَ؛

بردبارى پرده ‏اى پوشاننده و عقل شمشیرى برنده است، پس عیبهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان و با عقلت به جنگ هوا و هوست برخیز.

 نهج ‏البلاغه، حکمت ۴۲۴.

نشانه های بردباری

امام صادق علیه ‏السلام :

اَلْحِلْمُ سِراجُ اللّه‏ِ... وَالْحِلْمُ یَدورُ عَلى خَمْسَةِ أَوْجُهٍ: أَنْ یَکونَ عَزیزا فَیَذِلَّ أَوْ یَکونَ صادِقا فَیُتَّهَمَ أَوْ یَدْعُوَ إِلَى الْحَقِّ فَیُسْتَخَفَّ بِهِ أَوْ أَنْ یُؤْذى بِلا جُرْمٍ أَوْ أَنْ یُطالِبَ بِالْحَقِّ وَیُخالِفوهُ فیهِ، فَإِنْ آتَیْتَ کُلاًّ مِنْها حَقَّهُ فَقَدْ اَصَبْتَ... .

بردبارى چراغ خداست... پنج چیز است که بردبارى مى‏طلبد: شخص عزیز باشد و خوار شود، راستگو باشد و نسبت ناروا داده شود، به حق دعوت کند و سبکش بشمارند، بى‎‏گناه باشد و اذیت شود، حق‏‎طلبى کند و با او مخالفت کنند. اگر در هر پنج مورد، به حق رفتار کنى، بردبار هستى... .

بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۴۲۲، ح۶۱.

۱ ۲ ۳ . . . ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ . . . ۲۵ ۲۶ ۲۷
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.