گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

راهی برای سبک کردن بار گناه والدین

امام صادق علیه لسلام:

مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ‏ فِی‏ الْمُصْحَفِ‏ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ وَ خُفِّفَ عَنْ وَالِدَیْهِ وَ إِنْ کَانَا کَافِرَیْنِ.
 هر که قرآن شریف را از روی آن قرائت نماید بر روشنائی چشمش افزوده گردد؛ و نیز گناهان پدر و مادرش سبک شود گرچه کافر باشند.

وسائل الشیعه: ج 6 ص 204 ح 1.

مقاله: اهمیت و حرمت نان در اسلام

گندم، مهم ترین ماده غذایی بشر است که تاکنون نتوانسته اند برای آن جانشینی بیابند، و از حیث پروتئین و سایر مواد کالری زا در ردیف بهترین و سالم ترین مواد غذایی قرار دارد.

با توجه به آنچه که از متون تاریخی برمی آید، استفاده، شناخت، کاشت، داشت و مصرف گندم را بایستی همزاد با تاریخ بشر دانست. شاید همین قدمت استفاده از این ماده حیاتی یکی از دلایل مهمی باشد که در برخی تفاسیر، شجره ممنوعه را گندم، معنا کرده اند. [1]

اهمیت گندم، آن چنان واضح است که آدمی را از پرداختن به آن بی نیاز می سازد. اگر در تواریخ می خوانیم که فلان حاکم و یا فلان حکیم، مردم را به ذخیره گندم برای مبارزه با قحطیها و خشکسالیها توصیه می کند و اگر یکی از دلایل نجات حضرت یوسف (علیه‎السلام) از زندان و وزیر شدن او، تدبیر خاصّ وی دربارة ذخیرة گندم بود، همگی بر اهمیت ویژه و حیاتی این محصول دلالت دارد.

گندم در میان تمامی جوامع بشری از قداست خاصّ برخوردار است.

دین مبین اسلام، سفارش بسیاری درباره نان کرده و اهمیت فوق العاده ای برای آن قائل شده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید:

«بارِکْ لَنا فِی الْخُبْزِ وَلا تَفَرَّقَ بَیْنَنا وَبَیْنَه؛ [2]

خدایا! به نان ما برکت بده و میان ما و آن جدایی میفکن.»

همچنین می فرماید:

: «فَاِنَّ الْخُبْزَ مُبارَکٌ اَرْسَلَ اللَّهُ لَهُ السَّماءَ مِدْراراً وَلَهُ اَنْبَتَ اللَّهُ الْمَرْعَی وَبِهِ صَلَّیْتُمْ؛ [3]

نان مبارک است. خدای بزرگ برای [به دست آمدن] آن، آسمان را فرستاد که بسیار ببارد، و به خاطر نان زمین را رویاند. و به وسیله ناناست که می توانید، نماز بخوانید.»

امیرمؤمنان (علیه‎السلام) نیز می فرماید: «اَکْرِمُوا الْخُبْزَ فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْزَلَ لَهُ بَرَکاتِ السَّماءِ وَاَخْرَجَ بَرَکاتِ الْاَرْضِ؛ [4]

نان را اکرام کنید. همانا خداوند عزیز و جلیل، برای آن، برکات آسمان را نازل کرد و برکات زمین را خارج نمود.»

داستان مرد بخیل و مرد با سخاوت/ شأن نزول آیاتی از سوره لیل


ابن عباس گوید: در مدینه مردى بود که درخت خرمایى در خانه داشت که شاخه هاى آن به خانه همسایه آویزان شده بود و آن همسایه نیز فقیر و عیالمند بود.
صاحب درخت خرما، هر گاه وارد خانه خود مى شد، بالاى درخت خرما مى رفت تا خوشه هاى خرما را بچیند، گهگاهى یکى دو تا خرما به خانه همسایه مى ریخت بچه فقیر همسایه آن خرماها را برداشته و مى خوردند. صاحب درخت پایین مى آمد و خرما را از دست بچه ها مى گرفت ، حتى اگر خرما را در دهان بچه ها مى دید، انگشتانش را به دهان آنها کرده و خرما را بیرون مى آورد و به این ترتیب نانجیبى خود را آشکار مى کرد.
مرد فقیر به حضور رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) آمده و جریان را به عرض رساند و از آن شخص شکایت کرد.
پیامبر (صلى الله علیه و آله ) فرمود: برو (من در فکر این قضیه هستم ).
تا اینکه صاحب درخت با پیامبر (صلى الله علیه و آله ) ملاقات نمود. پیامبر (صلى الله علیه و آله ) به او فرمود: درخت خرماى خودت را که شاخه هایش ‍ به خانه فلانى سرازیر است ، به من بده که در برابر او داراى درخت خرمایى در بهشت شوى .
او گفت : من داراى نخله هاى بسیار هستم ولى هیچ یک از آنها خرمایى بهتر و عالى تر از این درخت ندارد، این را گفت و از حضور پیامبر (صلى الله علیه و آله ) رفت .

صدقه حفظ آبرو

پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم:

ما وَقی بِهِ المَرءُ عِرضَهُ کُتِبَ لَهَ صَدَقَةً.

هر چیزی که انسان جهت حفظ حیثیت و آبروی خود (در محدوده شرع مقدس) بکار برد برای او صدقه نوشته می‌شود.

(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏93، ص: 182)

لزوم طلب حلالیت از کسی که، از او حقی بر گردن داریم

امام جعفرصادق(علیه‌السلام):

مَن کانَت لِأَخیهِ عندَهُ مَظلَمةٌ فی عِرضٍ او مالٍ فَلیُحلِّلْها مِنه مِن قبلِ أَن یأتِیَ یَومٌ لَیْسَ هناکَ دینارٌ و لا دِرهَمٌ!

هر کس به گردن او مظلمه و حقی از حیثیت یا مال برادر دینی خود دارد از او حلالیّت بطلبد پیش از آنکه روزی فرا رسد که دیگر نه درهمی (برای جبران آن) وجود دارد و نه دینار!

(لئالی‌الأخبار، ج ۵، ص ۲۳۳ ـ بحار، ج ۷۵، ص ۲۴۳)

چهل حدیث درباره حیثیت و آبرو

حرمت آبرو و حیثیت مؤمن

کسانی که آبرویشان حرمتی ندارد

لزوم پرهیز از عملی که به آبرو لطمه می زند

ولایت شیطان بر کسی که قصدش ریختن آبروی مؤمنین است

از بین برنده های آبرو

بهترین راه برای حفظ آبرو

لزوم عدم تعرض به آبروی دیگران

دشوار بودن جبران آبروی برباد رفته

لزوم گذشتن از مال بخاطر آبرو

ثواب حفظ آبروی برادر مؤمن

ثواب عیب پوشی از مؤمنین

حرمت فاش کردن عیوب و اسرار مؤمنین

عاقبت بردن آبروی دیگران

عزت مؤممن در عدم تعرض به آبروی مؤمنین

لزوم طلب حلالیت از کسی که آبرویش را برده ایم

بخشیده شدن گناهان صغیره با ترک گناهان کبیره!!

إِن تجْتَنِبُوا کبَائرَ مَا تُنهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ سیِّئَاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکم مُّدْخَلاً کَرِیماً

اگـر از گـنـاهـان بزرگی که از آن نهی شده اید اجتناب کنید گناهان کوچک شما را می پوشانیم و در جایگاه خوبی شما را وارد می سازیم. [1]

پرسش:

آیا بخشش گناهان صغیره به واسطه ترک گناهان کبیره، تشویق به گناه نیست؟
ممکن است گفته شود که این آیه مردم را به گناهان صغیره تشویق می‌نماید و می‌گوید: با ترک گناهان کبیره، ارتکاب گناهان کوچک مانعی ندارد!.
پاسخ:

از تعبیری که در آیه ذکر شده پاسخ این ایراد روشن می‌شود زیرا قرآن میگوید: "نکفر عنکم سیئاتکم" گناهان کوچک شما را می‌پوشانیم" یعنی پرهیز از گناهان بزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینه‌های آنها، یک نوع حالت" تقوای روحانی" در انسان ایجاد می‌کند که می‌تواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق همانند آیه ان الحسنات یذهبن السیئات [2] " حسنات، سیئات را از بین می‌برند" می‌باشد، و در واقع اشاره به یکی از آثار واقعی اعمال نیک است و این درست به این می‌ماند که می‌گوئیم اگر انسان از مواد سمی خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمی داشته باشد می‌تواند آثار نامطلوب بعضی از غذاهای نامناسب را بواسطه سلامت مزاج از بین ببرد.
و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع" پاداش معنوی" برای تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کننده‌ای برای ترک کبائر دارد.[3]

1. نساء/31

1.هود/۱۱۴.   

2.تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۳، ص۴۰۰.   

از کیفر گناه ایمن مباش

پرسش:

معنی گناه «الْأَمْنُ مِنْ مَکْرِ اللَّهِ» یا «امنِ از مَکرُ الله» چیست؟

پاسخ:

یکی از گناهان کبیره، «امنِ از مَکرُ الله» است.[1] « امنِ از مَکرُ الله» یعنی ایمن بودن از کیفر الهی. این معصیت، یک حالت درونی است و یکی از محرّمات است. انسانِ معصیت کار نباید از کیفر الهی احساس امنیّت و آرامش نماید، بلکه باید مضطرب و نگرانِ آن باشد. احساس امنیّت در این حال، خود معصیت کبیره است. آنکه مثلاً دروغ می‌گوید و دارای خیالی راحت و آسوده است و از انجام این معصیت و حرام، احساس نگرانی نمی‌کند، گرفتار معصیتی دیگر است که « امنِ از مَکرُ الله» است.

انسان همیشه باید در مقابل گناهان و معاصی حالت بیم و اضطراب داشته باشد و هرگز به آن نزدیک نشود. از انجام معاصی و محرّمات حالت خوف و هراس داشته باشد و همانگونه که به یک حیوان درنده و خطرناک و به یک مار سمی هرگز حاضر نیست نزدیک شود از گناهان نیز دوری کند و به آن نزدیک نگردد.

تمثیل:

در حدیث شریفی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ می خوانیم که تأثیر عملِ سوء و ناشایست از تأثیر کارد در گوشت سریعتر است. حال باید از خود بپرسیم که اگر تیری به جانب ما پرتاب شود، عقل چه حکم می‌کند؟ آیا حکم عقل، جز اینست که خود را از مقابل آن دور کنیم؟ یقیناً معاصی و گناهان و محرّمات، مانند تیرهایی هستند که به سمت انسان رها شده‌اند و هستی انسان را در معرض تهدید جدّی قرار می‌دهند. یا اینکه مانند سمی هستند که انسان غفلتاً خورده باشد، و در این صورت مادة سمّی لحظه به لحظه دروجود او کارگر می‌شود و او را به سوی هلاکت پیش می‌بَرَد.

سرانجام طاعت پیشگان و معصیت کاران

 

«آنانکه بر مَرکبِ طاعت می‌نشینند در بهشت فرود می‌آیند و در آن منزل می‌کنند» و «با طاعت است که بهشت نصیب اهل تقوا می‌گردد» و «در آخرت سایه خداوند سبحان بر اهل طاعت گسترده است».

این سخنانِ شیوا، مضامین کلام امیر مؤمنان ـ علیه السّلام ـ است که ما را به طاعت الهی فرا می‌خواند.[1]

در روایات می‌خوانیم که: «دوستان ما آنانند که اهل طاعتند، و اهل معصیت دشمنان ما هستند، به خدا قسم که ولایت ما جز با عمل بدست نمی‌آید».[2]

دوستان و دشمنان واقعی اهل بیت علیهم السلام

امام باقر ـ علیه السّلام:

مَنْ کانَ مطیعاً فَهُوَ وَلیٌّ، وَ مَنْ کانَ عاصیاً فَهُوَ لَنا عَدُوٌّ، وَاللهِ لا تُنالُ وِلایَتُنا اِلاّ بِالْعَمَلِ.

«دوستان ما آنانند که اهل طاعتند، و اهل معصیت دشمنان ما هستند، به خدا قسم که ولایت ما جز با عمل بدست نمی‌آید»

ثواب الاعمال و عقابها، علی محمّد دخیل، (چاپ دارالمرتضی، بیروت) ص 519، عقاب من احبّ اهل البیت و لم یعمل بعملهم.

۱ ۲ ۳ . . . ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ . . . ۲۵ ۲۶ ۲۷
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.