گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

شهادت کبک‎ها


چند راهزن در یکى از مناطق غرب به راهزنى مشغول بودند. روزى به شخصى رسیدند و او را دستگیر کردند و اموال او را به سرقت گرفتند. سرانجام او را به درختى بستند و آماده کشتن او شدند.
مرد بیچاره گفت : شما که اموال مرا گرفته اید، پس کشتن من براى شما چه سودى دارد؟ بدانید که من شخصى هستم مزدور، بدون من فرزندان کوچک من در سختى ، زندگى را خواهند گذرانید؛ از همین الان من با خداى خود عهد مى کنم که مال را بر شما حلال کنم و با کسى نگویم و به راه خود بروم .
دزدان گفتند: تو تا زمانى که در بند هستى چنین مى گویى ، ما سر تو را مى بریم ، چون از قدیم گفته اند سر بریده صدا ندارد.
مرد بیچاره گفت : من با شما عهد نبستم ، من با خداى خود عهد بستم که به کسى نگویم و مال را بر شما حلال کنم .
سارقین خندیدند و گفتند: اگر ما طالب مال حلال بودیم ، دزدى را شغل خود قرار نمى دادیم .
مرد گفت : با خدا و قیامت چه مى کنید؟
دزدان گفتند: آن که از قیامت خبر آورده کیست ؟ قیامتى وجود ندارد، و بالاخره آماده کشتن او شدند. دو کبک بر سر سنگى آواز مى خواندند، مرد بیچاره فریاد برآورده که اى پرندگان شما در قیامت شاهد من باشید که اینها مرا به ستم و ظلم کشتند.

داستانی زیبا از عاقبت بخل

امام صادق علیه السلام درباره بخل می فرمایند:

 إنْ کانَ الخَلَفُ مِن اللّهِ عزّ و جلّ حقّا فالبُخلُ لماذا؟!

اگر پاداش و عوض دادن خداوند عزّ و جلّ حق است پس دیگر بخل ورزیدن چرا؟ (میزان الحکمه،ج‏1، ص505 )


آورده اند که روزى بخیلى با عیال طعام مى خورد. سائلى بر درآمد. زن خواست که سائل را طعام دهد. از شوهرش مى ترسید. به بهانه اى به در خانه آمد و نیم نانى در زیر جامه گرفت و به سائل داد. شوهر خبر یافت و وى را طلاق داد.
روزگارى برآمد. زن شوهر دیگرى اختیار کرد. روزى با این شوهر نیز طعام مى خورد. سائلى دیگر بر در آمد. خواست که وى را طعام دهد. گفت : مبادا این شوهر، خوى شوهر پیشین داشته باشد. از وى دستورى خواهم . دستورى خواست .
شوهر گفت : همچنین سفره طعام را بردار و به وى ده . زن طعام برداشت و در سراى باز کرد، شوهر پیشین خود را دید. فریادى از آن زن برآمد. شوهرش از خانه بیرون دوید که تو را چه شده ؟ گفت : این سائلى که مى بینى شوهر من بود و مال بسیار داشت اما بخل زیادى داشت ، به سبب بخل ، مالش از دست رفته و محتاج خلق شده .
مرد گفت : بهتر از این بشنو. آن درویشى که به در خانه شما آمد که وى را نیم نانى دادى که بدان سبب این مرد تو را طلاق داد، من بودم . درویش و محتاج خلق بودم . اما سخى و بخشنده بودم حق تعالى به سبب جوانمردى مرا توانگر گردانید و او را به سبب بخل ، وى را درویش و فقیر گردانید.

منبع: داستان عارفان ، ص 223.

حرام شدن آتش بر بدن، مزد قرائت تسبیحات اربعه در هر روز هزار مرتبه

امام معصوم علیه السلام:

 فَمَنْ یَقُولُ کُلَّ یَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ‏ عَلَى‏ النَّار.

هر کسی که در هر روز هزار مرتبه بگوید «سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ» خداوند بدنش را بر آتش حرام گرداند.

 جامع الأخبار (للشعیری)؛؛ ص 53

حرام شدن آتش جهنم بر تلاوت کننده سوره زمر


امام صادق علیه السّلام:

هر کس سوره زمر را تلاوت کند و آن را آسان قرائت کند، خداوند شرف دنیا و آخرت را به او کرامت فرماید، و او را بدون مال و منال و خویشان و وابستگان عزیز مى‏گرداند، به طورى که هر که او را ببیند بزرگش مى‏دارد و احترامش مى‏گذارد، و خداوند بدن او را بر آتش جهنّم حرام مى‏کند، و در بهشت هزار شهر براى او مى‏سازد، که هر شهرى هزار کاخ، و در هر کاخى یک صد حوریه است، و علاوه بر آن براى او دو چشمه روان و دو چشمه جوشان و دو چشمه‏اى که از شدّت زلالى و صاف بودن آب آنها به سیاهى مى‏زند، و حورانى پرده‏نشین، و باغهائى که داراى اقسام نعمتها و درختها و میوه‏هاست و از هر میوه‏اى دو نوع.

متن عربی:

مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الزُّمَرِ استحقها [اسْتَخَفَّهَا] مِنْ لِسَانِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنْ شَرَفِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَزَّهُ بِلَا مَالٍ وَ لَا عَشِیرَةٍ حَتَّى یَهَابُهُ مَنْ یَرَاهُ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ‏ عَلَى‏ النَّارِ وَ بَنَى لَهُ فِی الْجَنَّةِ أَلْفَ مَدِینَةٍ فِی کُلِّ مَدِینَةٍ أَلْفُ قَصْرٍ فِی کُلِّ قَصْرٍ مِائَةُ حَوْرَاءَ وَ لَهُ مَعَ هَذَا عَیْنانِ تَجْرِیانِ‏ وَ عَیْنانِ نَضَّاخَتانِ‏وَ عَیْنَانِ‏ مُدْهامَّتانِ‏ وَ حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ‏- ذَواتا أَفْنانٍ‏ وَ مِنْ کُلِّ فاکِهَةٍ زَوْجان‏.

ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ النص؛ ص 112

حرام شدن آتش جهنم بر زائر امام رضا علیه السلام

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

سَتُدفَنُ بَضعَةٌ مِنّی بأرضِ خُراسانَ، لا یَزُورُها مُؤمِنٌ إلّا أوجَبَ اللّهُ عزّ و جلّ لَهُ الجَنَّةَ و حَرَّمَ جَسَدَهُ‏ على‏ النّارِ. [1]

 زود باشد که پاره‏اى از تن من در خاک خراسان دفن شود. هیچ مؤمنى آن را زیارت نکند مگر آن که خداوند عزّ و جلّ بهشت را بر او واجب و بدنش را بر آتش دوزخ حرام گرداند.

امام جوادعلیه السلام:

 مَا زَارَ أَبِی ع أَحَدٌ فَأَصَابَهُ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ بَرْدٍ أَوْ حَرٍّ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ‏ عَلَى‏ النَّارِ.[2]

کسى نباشد که بزیارت پدرم رود و از باران یا سرما و گرما آزار بیند جز آنکه خدا تنش را بر آتش حرام کند.



[1]. بحار الأنوار: 102/ 31/ 1.

[2]. الأمالی (للصدوق)؛ النص؛ ص 654

حرام شدن آتش جهنم بر محب رسول خدا صلى‏ الله‏ علیه‏ و آله

رسول خدا صلى‏ الله‏ علیه‏ و آله:

مَا اختَلَطَ حُبّی بِقَلبِ عَبدٍ إلّا حَرَّمَ‏ اللّهُ‏ جَسَدَهُ‏ عَلَى النّارِ.

دوستى من، با قلب بنده‏اى آمیخته نمى‏شود، مگر آن که خداوند، پیکرش را بر آتش، حرام خواهد کرد.

. کنز العمّال: 1/ 184/ 939 نقلًا عن حلیة الأولیاء عن ابن عمر.

حرام شدن آتش برای کسانی که هنگام یاد کردن اهل بیت ع گریان می‎شوند

 امام صادق علیه السلام:

 مَنْ ذُکِرْنَا عِنْدَهُ فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ حَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ عَلَى النَّارِ»؛

 کسى که ما را نزد او یاد کنند، پس از چشمانش اشک بیاید خداوند متعال صورتش را بر آتش حرام مى‌‏‌نماید.

کامل الزیارات، ص 104.

حرام بودن آتش بر کسانی که آتش خشم و شهوت و ترس خود را کنترل کنند

امام صادق علیه السلام:

مَنْ مَلَکَ نَفْسَهُ اِذَا رَغِبَ وَ اِذَا رَهِبَ وَ اِذَا اشْتَهَى وَ اِذَا غَضِبَ وَ اِذَا رَضِیَ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ»؛

 هر کس هنگام خشم و رغبت و ترس و شهوت، خویش را نگه‌دارد، خداوند جسمش را بر آتش حرام کند.

‏ الامالی(صدوق)، ص 329.

نکته:

اینطور نیست که منظور از آتش فقط آتش جهنم باشد، چون کلمه آتش به صورت مطلق آمده و شامل آتش دنیا هم می شود. چه بسیارند کسانی که آتش دنیا هم بر آنها حرام شده است.

مطلب مرتبط:

داستان آهنگری که آتش دستش را نمی سوزاند!

قطره ای که دریا ها آتش جهنم را خاموش می کند

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

 ‏ مَا اغْرَوْرَقَتْ عیناً عَبْدٍ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ‏ عَلَى‏ النَّارِ فَإِنْ فَاضَتْ عَلَى خَدِّهِ لَمْ یَرْهَقْ‏ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ وَ مَا مِنْ عَمَلٍ إِلَّا وَ لَهُ وَزْنٌ وَ ثَوَابٌ إِلَّا الدَّمْعَةُ فَإِنَّهَا تُطْفِئُ بُحُوراً مِنَ النَّار

چشمان بنده‏اى از ترس خدا غرق در اشک نشده است مگر اینکه بدن او را بر آتش جهنم حرام کرده است. پس اگر اشکش بر گونه‏اش جارى گشت، تنگناى معیشت و ذلّت و خوارى او را نگیرد، و هیچ عملى نیست مگر اینکه وزن و اجر معیّنى دارد جز اشک چشم که باعث خاموش کردن دریاهایى از آتش است.

مجموعة ورام؛ ج‏1؛ ص 87

چشمی که بدنش بر آتش جهنم حرام است

امام صادق علیه السلام:

 مَا مِنْ عَیْنٍ اِلَّا وَ هِیَ بَاکِیَهٌ یَوْمَ الْقِیَامَهِ اِلَّا عَیْناً بَکَتْ مِنْ خَوْفِ اللَّهِ وَ مَا اغْرَوْرَقَتْ عَیْنٌ بِمَائِهَا مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سَائِرَ جَسَدِهِ عَلَى النَّار»

 هیچ چشمى نیست جز این‌که روز قیامت گریان است، مگر چشمى که از ترس خدا گریسته باشد، و هیچ چشمى نیست که از ترس خداى عز و جل به اشک خود پر شود، جز این‌که خداوند همه آن بدن را به آتش دوزخ حرام گرداند.

کافی، ج ‏2، ص 482.

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.