گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

چهار بی معرفتی علت ارتکاب گناه توسط انسان

  • ۱۰۹۴ نمایش
  • علل ارتکاب انسان مومن به گناه

    گناهانی که از فرد گناهکار صادر می شود دو حالت دارد: یا مصداق گناه در ترک امرواجبی بود که او ترک کرد یا مصداقش ارتکاب  امر حرامی است که کار منهی را مرتکب می شود.

    مصداق گناه چه اولی باشد یا دومی در هر دو صورت عنوان گناه اتفاق می افتد.

    این مطلب یک لازمه بیّن هم دارد اینکه:  مولی فرمانی داد که اینکار را انجام بده ولی عبد آنرا ترک کرد ویا مولی گفت آنرا انجام نده ولی عبد انجام داد در هر دو صورت فرمان خداوند متعال زیر پا می رود.

    و این گناه کردن چون خودش حرمت خداوند متعال را می شکند در نتیجه حرمت خودش را نگه نداشت.

    راوی از امام سوال می کیند که می خواهم ببینم در دید خداوند متعال چقدر آبرو دارم؟

    امام فرمودند: ببین خداوند متعال در دید تو چقدر آبرو دارد همان اندازه که برای خدا اهمیت قائلی همچنین به همان اندازه برای خدا محترمی.

    علل ارتکاب گناه

    چند عدم معرفت وجود دارد که وارد گناه می شویم.

    1-   عدم معرفت به حق تعالی

    خداوند متعال را نشناخت در نتیجه خداوند متعال را عصیان کرد.    اگر یک فرد عادی را بشناسیم که کیست  امرش را انجام می دهیم ولی اگر نشناسیم اوامر او را انجام نمی دهیم اگر فرمان خداوند متعال زیر پا می رود چون نفهیمد با کی مخالفت می کند.

    از اسامی خداوند متعال (مالک الملوک) است این اسم  نه به این معنا که مالک این دنیا است یعنی سلطان این ملوک باشد چون دنیا ارزشی ندارد تا خداوند متعال سلطان این دنیا و ملوک آن باشد  در روایت دارد دنیا بی ارزش تر است از آب بینی بز مریض  ...

    بلکه مراد سلطان ملکوت عالم است. خداوند متعال بر این فضا مالکیت دارد اگر این معرفت درک نشود و در قلب او تابیدن نکند عدم معرفت مساوی است با جلوه گری گناه.

    2-   عدم معرفت به قبح گناه

    قباحت گناه را درک نکرده اگر بداند گناه چقدر قباحت دارد گناه نمی کرد.

    مثال: مریض را در یک بیمارستان بزرگ با لباس بیمارستان وارد می کنند  پارچه های  مخصوص بیمارستان به تن او می کنند و وقتی از بیمارستان مرخص شد لباسها و پارچه ها را با وسایلی به وضعیت سابق بر می گردانند در حالی که متخصصان آگاه آن آبی که پارچه ها را شستشو دادند دست نمی زنند چون آلودگی آنرا خبر دارند ولی کارگر بی خبر از وجود میکروبهای موجود در آب و بیماریهای کشنده؛ دست به این آب خطرناک می زند چون خطر این آب را نمی داند.

    انبیا چون معرفت به خداوند متعال و هم به قبح گناه دارند گناه نمی کنند.

    3-   عدم معرفت به اینکه گناه درهای رحمت الهی را می بندد

    انسان نمی داند اگر گناه مرتکب شد با گناه درهای رحمت الهی که قبلا باز بود برایش بسته می شود این را نمی داند گناه می کند.

    عنوان مومن بعد از گناه به عنوان فاجر تبدیل می شود اگر می دانست چه درهای رحمت الهی بسته می شود گناه نمی کرد.

    4-   عدم معرفت با اینکه گناه درهای عذاب الهی را باز می کن

    انسان بداند در گناه چه نکبتهایی وجود دارد ودرهای عذاب برایش باز می شود دنبال گناه نمی رود.

    پس در هر گناهی چهار عدم معرفت وجود دارد.

    خدایا ما ار از شر گناهان حفظ بفرما

    پایان درس خارج فقه چهارشنبه 29 بهمن 93

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    بسم الله الرحمن الرحیم
    حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
    الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
    گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
    با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
    سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
    در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
    باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
    موضوعات
    پیوندها

    طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

    کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.