گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

امر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین (علیه السّلام)

  • ۱۳۶۵ نمایش
  • گفتگوی مجازی با : علامه شهید مرتضی مطهری

    استاد افرادی امر به معروف و نهی از منکر را مانع آزادی و حقوق اجتماعی تلقی می نمایند و بر این باورند که افراد نسبت به اعمال فردی خود می بایست از آزادی برخوردار باشند تحلیل جنابعالی چیست ؟
    جامعه عبارت است از مجموعه ای از انسان ها که در [اثر] جبر یک سلسله نیاز و تحت نفوذ یک سلسله عقیده ها و ایده ها و آرمانها در یکدیگر ادغام شده و در یک زندگی مشترک غوطه ورند.
    نیازهای مشترک اجتماعی و روابط ویژه زندگی انسانی، انسان ها را آن چنان به یکدیگر پیوند می زند و زندگی را آن چنان وحدت می بخشد که افراد را در حکم مسافرانی قرار می دهد که در یک اتومبیل و یا یک هواپیما یا یک کشتی سوارند و به سوی مقصدی در حرکت اند و همه با هم دچار خطر می گردند و سرنوشت یگانه ای پیدا می کنند. 1
     [به عبارت دیگر] زندگی دنیا اجتماعی است و در زندگی اجتماعی همبستگی و وحدت حکم فرماست ، کارهای خوب نیکوکاران در سعادت دیگران موثر است و کارهای بد بدکاران نیز در جامعه اثر می گذارد و به همین دلیل است که مسئولیت های مشترک نیز وجود دارد. افراد یک جامعه مانند اعضاء و جوارح بدن، کم و بیش جور یکدیگر را باید بکشند، اختلال یکی از آنها موجب زوال سلامت از عضوهای دیگر می گردد؛ مثلاً اگر کبد خوب کار نکند، ضرر آن به عضو های دیگر هم می رسد.
    به واسطه سرنوشت مشترک داشتن افراد اجتماع است که اگر یک نفر بخواهد گناهی مرتکب شود بر دیگران لازم است مانع او گردند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) تاثیر گناه فرد را بر جامعه ضمن مثلی بیان کرده اند که گروهی سوار کشتی بودند و کشتی در دریا حرکت می کرد؛ یکی از مسافران، در جایی که نشسته بود مشغول سوراخ کردن کشتی شد، دیگران به عذر اینکه جایگاه شخص خودش را سوراخ می کند متعرض او نشدند و کشتی غرق شد ؛ ولی اگر دستش را گرفته و مانع کارش می شدند هم خود جان به سلامت می بردند و هم او را نجات می دادند. 2
    در دنیا خشک و تر با هم می سوزند و یا با هم از سوختن مصون می مانند. در جامعه که گروهی زندگی مشترک دارند و در آن، هم بد کار هست و هم نیکوکار، گاهی بدکاران از ثمره کار نیکوکاران منتفع می گردند و گاهی مردم بیگناه از صدمه گناهکاران آسیب می بینند.3
     
    استاد رابطه امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح اجتماعی را از دیدگاه قرآن کریم توضیح بفرمائید؟
    قرآن کریم در مجموعه تعبیرات خود، پیامبران را مصلحان می خواند، چنانکه از زبان شعیب پیغمبر می گوید : «اِن اُرِیدُ اِلّا الاِ صلَاحَ مَا استَطَعتُ وَ مَا تَوفیقی اِلاَّ بِاللهِ عَلَیه تَوِکَلتُ وَ اِلَیهِ اُنیبُ ».4
    جز اصلاح تا آخرین حد توانایی منظوری ندارم . موفقیتم جز به دست خدا نیست. تنها بر ذات مقدس او توکل می کنم و تنها به سوی او باز خواهم گشت . و برعکس ، ادعای اصلاح منافقین را به شدت تخطئه می کند :
    «وَ اِذا قیِلَ لَهُم لاتُفسِد وا فیِ الاَرضِ قَالوا اِنمّا نَحنُ مُصلِحونَ . الا اِنَهُم هُمُ المُفسِدونَ وَ لکِن لا یَشعُرونَ»5
    هرگاه به آنها گفته شود در زمین فساد مکنید، می گویند ما فقط اصلاح گرانیم. آگاه باشید که همین ها مفسدانند خود هم به دقت درک نمی کنند . اصلاح طلبی یک روحیه اسلامی است. هر مسلمانی به حکم اینکه مسلمان است خواه ناخواه اصلاح طلب و لااقل طرفدار اصلاح طلبی است زیرا اصلاح طلبی هم به عنوان یک شان پیامبری در قرآن مطرح است و هم مصداق امر به معروف و نهی از منکر است که از ارکان تعلیمات اجتماعی اسلام است.
    البته هر امر به معروف و نهی از منکر لزوماً مصداق اصلاح اجتماعی نیست ولی هر اصلاح اجتماعی مصداق امر به معروف و نهی از منکر هست. پس هر مسلمان آشنا به وظیفه از آن جهت که خود را موظف به امر به معروف و نهی از منکر می داند، نسبت به اصلاح اجتماعی حساسیت خاص دارد .6
    امام حسین (علیه السّلام) در وصیت نامه خویش به برادرش محمد حنفیه با تاکید به حقانیت بعثت و شهادت بهشت و جهنم و قیامت و تاکید بر آفت های فراوان جامعه اسلامی هدف قیام خود را امر به معروف و نهی از منکر و اقدام برای اصلاح امت و اجرای سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) و امام علی(علیه السّلام) بیان می فرمایند :
    در آن وصیت نامه ای که به برادرش محمد بن حنفیه می نویسد، می گوید :
    «اِنّی لَم اَخرُج اَشِراً وَ لا بَطِراً و لا مُفسِداً وَلا ظالمِاً ، اِنَََما خَرَجتُ لِطَلَبِ الِا صلاح فی اُمَهِ جَدّی ، اُریُد اَن آمُرَ بِالمَعروفِ وَ اَنهی عَنِ المنکَر وَ اَسیِر بِسیرَهِ جَدی وَ اَبی».7
    مردم دنیا بدانند که من یک آدم جاه طلب ، مقام طلب، اخلالگر، مفسد و ظالم نیستم؛ من چنین هدفهایی ندارم. قیام من قیام اصلاح طلبی است. قیام و خروج کردم برای اینکه می خواهم امت جد خودم را اصلاح کنم. من می خواهم امر به معروف و نهی از منکر بکنم. در نامه به محمد حنفیه نه نامی ازبیعت خواستن است ، نه نامی از دعوت مردم کوفه، و اصلاً هنوز مسئله مردم کوفه مطرح نبود.8
     
    استاد در خصوص تاثیر نهضت حسینی در امر به معروف و نهی از منکر در آثار خود نوشته اید «همان طور که عامل امر به معروف و نهی از منکر ارزش نهضت حسینی را بالا و بالاتر برد، متعاکساً نهضت حسینی ارزش امر به معروف و نهی از منکر را بالا برد. همان طور که تاثیر عامل امر به معروف و نهی از منکر این نهضت را در عالیترین سطحها قرار داد، این نهضت مقدس نیز این اصل اسلامی را در عالیترین سطحها قرار داد » چطور این اصل را بالا برد؟ مگر حسین بن علی می تواند یک اصل اسلامی را پائین یا بالا ببرد؟!
    نه ، مقصودم این نیست که در واقع و نفس الامر یعنی در متن اسلام، امر به معروف و نهی از منکر ارزشی داشت و حسین بن علی آمد و ارزش این اصل را در متن اسلام عوض کرد. این ، کار حسین بن علی نیست، کارپیغمبر خدا هم نیست، کار خدا است. خدا که خود این اصول را بر بنده اش، برای بندگانش فرستاده است ، برای هر اصلی یک درجه، یک مرتبه و ارزشی قرار داده است. حتی پیغمبر قادر نیست تصرفی در این گونه مسائل بکند و در متن واقع اسلامی تاثیر بگذارد. مقصودم این است که نهضت حسینی اصل امر به معروف و نهی از منکر را از نظر استنباط و اجتهاد علمای اسلامی و به طور کلی مسلمین بالا برد.
    پس اینکه می گویم حسین بن علی ارزش امر به معروف و نهی از منکر را بالا برد، مقصود این است که در جهان اسلام بالا برد نه در اسلام . در متن اسلام، در مقام ثبوت، در مقام شئ فی نفسه در اختیار حسین بن علی (علیه السّلام) یا پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) یا علی بن ابیطالب(علیه السّلام) نیست که ارزش اصلی را بالا یا پایین ببرند . خداست که برای هر اصلی از اصول اسلام ارزش معینی قائل شده است. ولی از نظر جامعه اسلامی ، آیا جامعه اسلامی ارزشها اسلامی را در آن حدی که وجود دارد و هست، در آن حدی که در مقام  ثبوت و در مقامی شی فی نفسه هست، می شناسد؟ ممکن است جامعه آن طور نشناسد و گاهی درست معکوس بشناسد؛ یعنی اشیائی که ارزش درجه اول دارند،در نظر اجتماع اسلامی ارزش درجه آخر را داشته باشند و ان که ارزش درجه آخر را دارد، ارزش درجه اول را داشته باشد. علی (علیه السّلام) فرمود من چنین پیش بینی می کنم که اسلام در میان مردم به حالت پوستینی در آید که آن را وارونه پوشیده اند (وَ لُبِسَ الاِسلامُ لَُبسَ الفَروِ مَقلوباً)9 .
    همان طور که پوستیی را وارونه می پوشند، مردم اسلام را وارونه تلقی کنند، رو را به جای پشت و پشت را به جای رو بگیرند. در این صورت نه تنها چنین پوستینی گرمی ندارد، بلکه چیز مضحک و موحشی هم از آب در می آید. اگر ارزشهای اسلامی معکوس شود، ارزش درجه اول درجه آخر شمرده شود و درجه آخر درجه اول، معنایش همان اسلامی است که وارونه شده ، پوستینی است که آن را وارونه پوشیده اند.10
    عنصر امر به معروف و نهی از منکر به نهضت حسینی ارزش داد، امام حسین هم به امر به معروف و نهی از منکر ارزش داد. امر به معروف و نهی از منکر ، نهضت حسینی را بالا برد ولی حسین (علیه السّلام) این اصل را به نحوی اجرا کرد که شان این اصل بالا رفت، یک تاج افتخار به سر اصل امر به معروف و نهی از منکر نهاد.
    خیلی ها می گویند امر به معروف و نهی از منکر می کنیم حسین هم اول مثل دیگران فقط یک کلمه حرف زد ، گفت :«اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعروفِ وَ اَنهی عَنِ المُنکِر و اَسیَر بسیَرهِ جَدی وَ اَبی » ...
    در مورد حسین بن علی بحق می شود گفت که به اصل امر به معروف و نهی از منکر ارزش و اعتبار داد؛ آبرو داد به این اصلی که آبروی مسلمین است.
    اینکه می گویم این اصل آبروی مسلمین است و به مسلمین ارزش می دهد، از خودم نمی گویم، عین آیه قرآن است :
    «کُنتُم خَیََر اُمَّه اُخرِجَت لِلناسِ تَامُرونَ بِالمَعروفِ وَ تَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ»11
    ببیند قرآن چه تعبیرهایی دارد ! به خدا انسان حیرت می کند از این تعبیر های قرآن: «کُنتُم خَیَر اُمَّه اُخرِجَت لِلناسِ » شما چنین بوده اید («بوده اید» در قرآن در این گونه موارد یعنی « هستید»)، شما با ارزش ترین ملتها و امتهایی هستید که برای مردم به وجود آمده اند. ولی چه چیز به شما ارزش داده است و می دهد، که اگر آن را داشته باشید با ارزش ترین امتها هستید؟
    «تَامُرونَ بِالمَعروفِ وَ تَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ» اگر امر به معروف و نهی از منکر در میان شما باشد، این اصل به شما امت مسلمان ارزش می دهد. شما به این دلیل با ارزش ترین امتها هستید که این اصل را دارید ( که درصدر اول هم چنین بوده است ) ؛ این اصل به شما ارزش داده است. پس آیا آن روزی که این اصل در میان ما نیست، یک ملت بی ارزش می شویم؟ بله، همین طور است . ولی حسین به این اصل ارزش داد.
    گاهی ما امر به معروف و نهی از منکر می کنیم، ولی نه تنها به این اصل ارزش نمی دهیم بلکه ارزشش را پایین می آوریم. الان در ذهن عامه مردم ، به چه می گویند امر به معروف و نهی از منکر ؟ یک مسائل جزئی ، نمی گویم مسائل نادرست(بعضی از آنها نادرست هم هست)، ولی اینها وقتی در کلش واقع شود زیباست. مثلاً اگر امر به معروف و نهی از منکر کسی فقط این باشد که آقا! این انگشتر طلا را از دستت بیرون بیاور، این در جای خودش درست است، حرف درستی است اما نه اینکه انسان هیچ منکری را نبیند جز همین یکی ، جز مسئله ریش، جز مسائل مربوط به مثلاً کت و شلوار.
    یکی از آقایان می گفت: شخصی را دیدم که درباره شخص دیگری خیلی غّر می زد .
    دیدم در حد تکفیر و تفسیق، درباره او عصبانی است.
    گفتم مگر او چه کرده که تو او را این قدر بد می دانی ( یک آدم بد ملعون جهنمی) ؟ گفت : آخر او « لب برگردون پیرهن آدمیه » یعنی پیراهنش یقه دار است. حال وقتی که نهی از منکر مادر این حد بخواهد تنزل کند، ما این اصل را پایین آورده ایم، حقیر و کوچک کرده ایم . آن آمر به معروف و ناهی از منکرهایی که در کشورهای سعودی هستند ، آبروی امر به معروف و نهی از منکر را برده اند؛ فقط یک شلاق به دست گرفته که مثلاً [کعبه یا ضریح پیغمبر را ] نبوسد. این دگر شد نهی از منکر!12
     
    استاد آیه شریفه که می فرماید: « کنتم خیر امه اخرجت للناس» مسلمانان ! شما بهترین امتی هستید که به نفع بشریت ظهور کرده اید، یعنی ملتی بهتر از شما به نفع بشریت ظهور نکرده است، چه الگویی و منطقی در این آیه نهفته است ؟
    به دلیل آنکه شما آمر به معروف و ناهی ازمنکر هستید . از همین جا به قول منطقیین به عکس نقیض باید بفهمیم : پس ما، امت اسلام و بهترین امتها  برای بشر نیستیم چون ما آمر به معروف و ناهی از منکر نیستیم. در نتیجه نمی توانیم ادعای شرف و بزرگی کنیم، نمی توانیم افتخاری داشته باشیم، اسلام ما اسلام واقعی نیست.
    اگر بخواهیم در موضوع اهمیت و عظمت این اصل از نظر قرآن، سنت، حدیث و آنچه که در این زمینه وارد شده است بحث کنیم، روایت بسیار است و نشان می دهد که اسلام تا چه اندازه به این موضوع اهمیت داده است.13
    شما اگر می خواهید بفهمید که مقام امر به معروف و نهی از منکر در اسلام چیست ، این روایتی را که در کافی و از روایت بسیار معروف و قطعی و مسلم ماست و در تمام کتب فقهی و حدیث معتبر آمده است و مفصل ترین حدیث در این باب است مطالعه کنید. من قسمت هایی از آن را برای شما می خوانم، چون همه اش مفصل است . یک قسمتش که اول حدیث هم هست این است که فرمود :
    در آخر الزمان، مردم ریا کاری پیدا می شوند که دائماً آیه قران و دعا می خوانند « وَیَتَنَسَّکونَ» ، اظهار مقدس مآبی می کنند « حُدَثاء سُفَهاءُ » یک مردم تازه به دوران رسیده احقمی هم هستند . تنها چیزی که این مقدس مآبها به آن اعتنا ندارند، امر به معروف و نهی از منکر است . « لایُوجِبون اَمراً بِمَعروفِِ وَ لانَهیاً عَن مُنکَرِ اِلا اِذا آمِنُوا الضَرَر» اینها تا مطمئن نشوند که امر به معروف و نهی از منکر کوچکترین ضرری به ایشان نمی زند، به آن تن نمی دهند. « یَطلُبونَ لِاَنفُسِهِمُ الُّرخَصَ وَ المَعاذیر» دائم دنبال این هستند که یک راه فراری برای امر به معروف ونهی از منکر پیدا کنند، یک عذری بتراشند که خوب دیگر نمی شود، دیگر ممکن نیست. «یقبلون علی الصلوه و الصیام و ما لا یکلفهم فی نفس و لامال» دنبال آن عبادتهایی هستند که نه به جان ، نه به مال و نه به حیثیتشان ضرر می زند ( مثل نماز و روزه ) اما اگر وظیفه ای ضرری به جایی می زند، دیگر آن را قبول ندارد. تا آنجا که می فرماید اگر نماز هم به کار یا حیثیت یا جانشان ضرر می زد، آن را رها می کردند؛ «کما رفضوا اسمی الفرائض و اشرافها» همان طور که عالی ترین  و شریف ترین فرضیه ها را رها کردند، نماز را هم رها می کردند. آن عالی ترین و شریف ترین فرضیه ها کدام است؟ «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فریضه بها تقام الفرائض» [امر به معروف و نهی از منکر] .
    فریضه بزرگی است که سایر فرایض به وسیله آن بپا می شود. باید امر به معروف و نهی از منکر باشد تا نمازی باشد، تا زکاتی باشد ، تا حجی باشد، تا خمسی باشد ، تا معاملاتی باشد ، تا قانونی باشد، تا اخلاقی باشد. باز قسمتی از حدیث را حذف می کنم.
    فرمود : «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیا» همانا امر به معروف و نهی از منکر راه همه پیامبران است «منهاج الصلحاء ، بها تقام الفرائض و تامن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و تعمر الارض » 14
    [شیوه همه صالحان است ] ، واجبات خدا به این وسیله بپا داشته می شود، راهها به این وسیله امن می گردد ، کسبها به این وسیله حلال و مظالم به این وسیله باز می گردد، زمین به این وسیله آباد می شود. شما از این جا بفهمید که حوزه امر به معروف و نهی از منکر تا کجاست، تا حدود آباد شدن زمین .15
     
    استاد با توجه به اهمیت موضوع از دیدگاه قرآن کریم و روایات وارده از حضرت ائمه معصومین (علیه السّلام) ارزیابی شما از عملکرد مسلمین و جوامع اسلامی درقبال امر به معروف و نهی از منکر چیست ؟
    امر به معروف و نهی از منکر بدون برنامه معنا ندارد و ما باید اعتراف کنیم که تاکنون برنامه ای برای اصلاحات و امر به معروف و نهی از منکر نداشته ایم و به همین دلیل است که تاکنون نتوانسته ایم از این ماده بزرگ استفاده کنیم.
    آنچه در دین درباره شان امر به معروف و نهی از منکر گفته شده همه دست بالاتر از این نمی شود گفت . کدام دین است که اینقدر توصیه و تاکید در باره چنین امری کرده باشد و چنین اصلی جزء مواد قانونی آن دین باشد ؟ ولی معنای این مطلب این است که ماده ای بزرگ در دین ما گنجانده شده ، اما باید ببینیم که تاکنون از این ماده بزرگ چه استفاده ای کرده ایم.
    نه تنها استفاده نکرده ایم، بلکه ضررها کرده و می کنیم، به علت اینکه ما همیشه می خواهیم بدون تعقل و بدون به کار بردن قوه عقل و بدون برنامه با دین و مسائل دینی مواجه شویم و این هم ممکن نیست.
    خوب بودن ماده قانونی کافی نیست. برنامه داشتن و با برنامه معقول از آن ماده استفاده کردن شرط لازم است.16
     این اصل یکی از ارکان تعلیمات اسلامی است ؛ یکی از ارکانی است که به نص صریح متون اسلامی و گفته پیغمبر اکرم اگر از بین برود تمام تعلیمات اسلامی از بین رفته است.
    اگر این اصل منسوخ شود، جامعه اسلامی به صورتی که باید وجود داشته باشد هرگز وجود نخواهد داشت. کارنامه ما در این باب چگونه کارنامه ای است ؟ متاسفانه کارنامه ما مسلیمن در این زمینه درخشان نیست. از آن نظر کارنامه درخشانی نیست که اولاً ما آن حساسیتی را که اسلام در این زمینه دارد نداریم، یعنی آن اهمیتی را که اسلام به این موضوع داده است درک نکرده ایم و ثانیاً در حدودی هم که به حساب و خیال خودمان به اهمیت این موضوع پی برده ایم، واجد شرایط آن نبوده ایم.
    توضیح اینکه پیغمبر اکرم موضوع امر به معروف و نهی از منکر را با تعبیر دیگری بیان کرده است آنجا که فرمود : «کلکم راعِِِ و کلکم مسوول عن رعیته » تمام افراد شما مسلمانان به منزله حافظ و نگهبان و شبان دیگران هستید و تمام شما نسبت به تمام خودتان مسئولید. تعبیری از این بالاتر نمی توان کرد، یعنی ایجاد نوعی تعهد و مسئولیت مشترک میان افراد مسلمان برای حفظ و نگهداری جامعه اسلامی بر مبنای تعلیمات اسلامی . چنین وظیفه سنگینی اولاً آگاهی و اطلاع زیاد می خواهد، یعنی هر فرد یا اجتماع ناآگاهی نمی تواند این وظیفه را به خوبی انجام دهد، ثانیاً قدرت و امکان می طلبد. انجام دادن چنین مسئولیت بزرگ و چنین تکلیف بسیار بزرگ احتیاج به قدرت و نیرو دارد، و ما قدرت و نیروی لازم را برای این موضوع کسب نکرده ایم. نیرو را بالقوه  داریم ولی این نیرو را جمع نمی کنیم.  آمار دقیق و صحیح نشان می دهد که جمعیت مسلمانان [بالغ بر یک میلیارد، سیصد میلیون نفر] است چطوری می توان گفت [این جمعیت ] نمی توانند به صورت یک قدرت بزرگ در دنیا باشند ؟! اگر چنین جمعیتی در فکر تشکل باشد، در فکر این باشد که به دنبال هدفها و منویات اسلامی برود، همبستگی اسلامی خودش را محکم کند، همدردی اسلامی خودش را تقویت کند، ارتباطات اسلامی خودش را برقرار کند، امکان ندارد که دنیا بتواند او را به حساب نیاورد، ( آن طور که امروز به حساب نمی آورد) ، محال است که امریکا روی چنین قدرتی حساب نکند و مرتب سرزمینهای آنها را بمباران کند، محال است که شوروی روی چنین قدرتی حساب نکند. اما به شرط آنکه این قدرت به صورت یک قدرت متشکل در بیاید نه به صورت آحاد پراکنده ، ملتهای پراکنده، ملتهایی که دائماً در میان آنها موجبات تفرق و اختلاف تبلیغ می شود، ملتهایی که به چیزی که نمی اندیشند شخصیت واقعی و معنوی خودشان است.
    کارنامه ما در زمینه همبستگی، همدردی و تعاون اسلامی، در زمینه تعارف ( به تعبیر قرآن ) یعنی شناسایی اسلامی که یکدیگر را بشناسیم، به احوال یکدیگر  آگاه و به سرنوشتیهایی یک دیگر علاقه مند باشیم، کارنامه بسیار بسیار ضعیفی است ، اگر نگویم تاریک و ننگین است. چون می خواهم در این موضوع بالا جمال و الاشاره صحبت کنم، همین قدر عرض می کنم که شما اگر می خواهید بفهمید کارنامه ما در این زمینه چگونه است ، یک رسیدگی به کارهای ما درزمینه امر به معروف و نهی از منکر بکنید، یعنی مظاهر امر به معروف و نهی از منکر خودمان را بررسی کنید ببینید چیست؟
     
    استاد منظور شما از مظاهر امر به معروف و نهی از منکر ناظر بر سطح نگرش و درک ابعاد آن در حوزه رشد اجتماعی توجه به اولویت ها است؟
    ما به عنوان خدمت به اسلام تبلیغ می کنیم، مجالس تبلیغی تشکیل می دهیم. یک بررسی روی این مجالس تبلیغی بکنید، ببینید مجموع تبلیغاتی که در این مجالس می شود در چه حدود و سطح و در اطراف چه مسائلی است ؟
    یکی دیگر از مظاهر هم بستگی های اسلامی ما، همدردی ما و امر به معروف و نهی از منکر ما، کتابهای اسلامی است که منتشر می کنیم. در کشور ما آلان هم باز بیشترین کتابی که منتشر می شود، کتابهای اسلامی و مذهبی است. ولی این کتاب ها را رسیدگی کنید، ببینید ارزش معنوی آنها چقدر است ؟ ارزش نویسندگانش را دریابید. ببینید محتویات و هدفهای این کتاب ها چیست ؟ در چه سطحی برای مسلمین منتشر می شوند ؟ یعنی بفهمید امر به معروف و نهی از منکر ما در چه سطحی است، در چه مرتبه و مقامی است؟ ببینید در میان مسائل اجتماعی اسلامی که بیشتر از هر مسئله دیگر فکر ما را به خود مشغول می دارد و ما نسبت به آن مسائل ، بیشتر از مسائل دیگر حساسیت نشان می دهیم و جرقه ایجاد می کنیم، بیشتر برای چه مسائلی ناراحت می شویم و حساسیت نشان می دهیم و درباره چه مسائلی بی تفاوت می مانیم، لَختیم، حساسیتی نداریم؟
    این را یک بررسی بکنیم، آن وقت می توانیم رشد اجتماعی، رشد امر به معروف و نهی از منکر، کارنامه خودمان در زمینه امر به معروف و نهی از منکر را تشخیص بدهیم.
     
    استاد برای بیان معروف با استفاده از الگوهای موفق  و مثبت جهت مدل سازی رفتاری میان آحاد مردم خصوصاً جوانان و نوجوانان با الهام از تمدن اسلامی موفق بوده ایم ؟
    در جلسه دوم کتاب محمد خاتم پیامبران در مقاله «کارنامه اسلام»، اصالت تمدن اسلامی و اینکه این تمدن فقط و فقط از اسلام برخاسته و بس و در ردیف مهمترین تمدن های دنیا می باشد، ثابت شده است؛ یعنی گفته اند اگر مثلاً پنج یا سه تمدن، تمدن درجه اول باشند، یکی از آنها تمدن اسلامی است.
    ما چقدر در این زمینه حساسیت داریم ؟ چقدر در راه تبلیغ تمدن و سابقه خودمان فعالیت می کنیم ؟ جوانان ما اساساً خیال می کنند اسلام تا امروز کاری نکرده، یا از وقتی که ظهور کرده  تا امروز مردم دارند مرتب به آن عمل می کنند و نتیجه نهایی اش همین است که ما امروز هستیم! ما حتی از کتابهای خود مان خبردار نیستیم.
    اگر از ما بپرسند مسلمین در ریاضیات چقدر ابتکار داشته اند، نمی دانیم . تازه بعضی از فرنگیها در این زمینه حرفهایی به نفع خودشان زده اند. خوشبختانه من چند نفراز دانشمندان ایران خودمان را سراغ دارم که در این زمینه مطالعات بسیار خوب کرده اند و به کشفیات بسیار عالی نایل شده اند و دقیقاً اثبات می کنند که بسیاری از نظریاتی که دنیای اروپا ادعا می کند که مخترع و مبتکرش است، اختراع و ابتکارش در دنیای اسلام صورت گرفته است. ما از سابقه خودمان در قسمت هایی دیگر نظیر هنر، صنایع مستظرفه، فلسفه، فیزیک، شیمی و تاریخ نیز بی اطلاعیم. نمی دانیم چه بودیم و چه هستیم.
    دیشب در روزنامه خبری خواندم که درست سطح رشد ما را نشان می دهد. آقایانی که به مشهد مقدس مشرف شده اند، اگر اندکی سر این جورکارها را داشته و سری به گنجینه قرآن در آستانه قدس رضوی زده باشند، می دانند که در قسمتی از موزه آستانه به نام «گنیجنه قرآن» قرآن های بسیار نفیس خطی از ده یازده قرن پیش تا حالا وجود دارد. بعضی از آن قرآنها از جنبه هنری و صنعت مستظرف به قدری فوق العاده است که متصدی امر در مورد یکی از آنها گفت : امروز پنج میلیون تومان برای آن تخمین قیمت زده می شود. چه کسی آنها را نوشته است ؟ در میان نویسندگان آنها یا کسانی که سایر صنایع آنها را ایجاد کرده اند مثلاً تذهیب کاری کرده اند، ایرانی پیدا می شود، ترک پیدا می شود، مغول پیدا می شود، عرب پیدا می شود، هندی پیدا می شود، ولی آنچه که اینها را به وجود آورده اسلام و مسلمانی است ، یعنی روح اسلامی اینها را به وجود آورده است.
     
    آیا نقش امر به معروف و نهی از منکر را در ارتباط موثر و همدردی اجتماعی می توان تفسیر نمود؟
    امر به معروف و نهی از منکر یعنی چه ؟ یعنی همدردی، همبستگی، همکاری، همگامی، تعرف ( شناسایی) ، آگاهی ، قدرت ، آن که روز اول این اصل را طرح کرد، برای این طرح کرد که می دانست دینش دین اجتماعی است، دین فردی نیست، دین صومعه و دیر نیست.
    آنها که یک عمر در دیرها و صومعه ها زندگی کردند، امروز دارند متشکل می شوند، همبستگی و همدردی پیدا می کنند، ما که دینمان دین اجتماع و زندگی و همکاری و وحدت و همبستگی است، به سوی انفراد و تنهایی و جدایی و تفرق گرایش پیدا کرده ایم. آن که چنین دستوری را طرح می کند می خواهد ما ملتی آگاه باشیم و بلکه حوادثی را که در بطن روزگار مستتر و پنهان است، آینده را پیش بینی کنیم. ما نه تنها آینده را پیش بینی نمی کنیم بلکه وضع زمان خودمان را هم نمی فهمیم! امام صادق (علیه السّلام) در هزار سیصد سال پیش فرمود :«العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس»17
    آن کسی که زمان خود را درک کند، اوضاع زمان خود را بشناسد، جریانی را که در سطح و بطن زمان مستمر است درک کند، در کار خود اشتباه نمی کند؛ یعنی مردم بی خبر از زمان خود، بی خبر از اوضاعی که در بطن یا سطح روزگار می گذرد، همیشه در اشتباهند، یعنی همیشه عوضی کار می کنند، به جای اینکه دشمن را بکوبند خودشان را می کوبند، به جای اینکه سینه دشمن را سیاه کنند سینه و پشت خودشان را سیاه می کنند، سالها باید در تقیه بمانند. این هم کارنامه ما.18
     
    استاد به نظر می رسد از نشانه گذاری های مکتب اسلام در تساوی حقوق اجتماعی زنان و مردان توجه به رسالت و مسوولیت مشترک ایشان در اقامه فریضه امر به معروف و نهی از منکر است ؟
    نص قرآن کریم است که امر به معروف و نهی از منکر اختصاص به مردها ندارد : «المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و  ینهون عن المنکر»19
     مردان مومن و زنان مومن دوستان یکدیگرند – و به معنی دقیق تر «اولیاء» - حامیان یکدیگر هستند ( ولی حمایت بر اساس اصول اسلام نه بر اساس تمایلات شخص) و سرپرستان یکدیگر می باشند، همان تعبیری که در حدیث آمده : «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته » 2 هم شبانان یکدیگر هستند. مکرر گفته ایم – و در مقاله «ولاء و ولایت ها» نیز گفته ام – که معنای «ولی» دوست نیست، حمایت و سرپرستی است . گاهی ولی اسم فاعل است یعنی سرپرست، و گاهی اسم مفعول است یعنی سرپرست شده . بر وزن « فعیل » است که در لغت عرب، هم به معنی فاعل می آید و هم به معنی مفعول . «المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض » مردان مومن و زنان مومن برخی نسبت به برخی [سرپرستی دارند] هر جا در قرآن «بعض و بعضی» می آیند یعنی هیچ فرق نمی کند، دو طرفی است، و ما از این قبیل در مورد زن و مرد زیاد داریم، از جمله در آیه «الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی ببعض»20
    ... مومنین و مومنات بعضی شان حامی و راعی و سرپرست بعضی دیگر هستند ، که چه می کنند ؟ امر به معروف و نهی از منکر می کنند. پس در دفاع از حقیقت هیچ فرقی میان مرد و زن نیست.21
     
    استاد بنابراین رابطه ولاء و امر به معروف و نهی از منکر را می توان بر پایه و شالوده محبت و مودت و احساس عمیق ناشی ازمعرف و احساس مسئولیت به مصداق بیت جناب سعدی که می گوید: « چو عضوی به درد آورد روزگار  دگر عضوها را نماند قرار» توصیف کرد؟
     
    اسلام خواسته است مسلمانان به صورت واحد مستقلی زندگی کنند، نظامی مرتبط و اجتماعی پیوسته داشته باشند، هر فردی خود را عضو یک پیکر که همان جامعه اسلامی است بداند، تا جامعه اسلامی قوی و نیرومند گردد، که قرآن می خوهد جامعه مسلمانان برتر از دیگران باشد :
    «ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین»22
    سست نشوید و اندوهگین نباشید که اگر به حقیقت مومن باشید شما برترید.
    ایمان ، ملاک برتری قرار گرفته است مگر ایمان چه می کند ؟ ایمان ملاک وحدت و رکن شخصیت و تکیه گاه استقلال و موتور حرکت جامعه اسلامی است . در جای دیگر  می فرماید :» ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم»23
     با یکدیگر نزاع نکنید و اختلاف نداشته باشید که سست و ضعیف خواهید شد و بو و خاصیت خود را از دست خواهید داد. جدال و اختلاف ، کیان و شخصیت جامعه اسلامی را منهدم می کند. ایمان، اساس دوستی و وداد و ولاء مومنان است.
    قرآن کریم می فرماید : « والمومنون و المومنات بعضهم اولیا بعض یا مرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»24 مردان مومن و زنان مومنه بعضی ولی بعضی دیگرند، به معروف امر می کنند و از منکر باز می دارند.
    مومنان نزدیک به یکدیگرند و به موجب اینکه با یکدیگر نزدیکند، حامی و دوست و ناصر یکدیگرند و به سرنوشت هم علاقه مندند و در حقیقت به سرنوشت خود که یک واحد را تشکیل می دهند علاقه می ورزند و لذا امر به معروف می کنند و یکدیگر را از منکر و زشتیها باز می دارند.
    این دو عمل ( امر به معروف و نهی از منکر) ناشی از وداد ایمانی است و لذا این دو جمله (یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر) بلافاصله به دنبال بیان ولاء ایمانی مسلمانان واقع شده است.
    علاقه به سرنوشت اشخاص از علاقه به خود آنها سرچشمه می گیرد. پدری که به فرزندان خویش علاقه دارد قهراً نسبت به سرنوشت و رفتار آنان نیز احساس علاقه می کند؛ امام ممکن نسبت به فرزندان دیگران در خود احساس نکند، چون نسبت به خود آنها علاقه ای ندارد تا به سرنوشتشان نیز علاقه مند باشد و کار نیکشان در او احساس اثباتی به وجود آورد و کار بدشان احساس نفیی.
    استاد به تعبیر و توصیف شما امر به معروف در اثر همان احساس اثباتی است و نهی از منکر در اثر احساس نفیی، و تا دوستی و محبت نباشد این احساسها در نهاد انسانی جوشش نمی کند. اگر انسان نسبت به افرادی بی علاقه باشد، در مقابل اعمال و رفتار آنها بی تفاوت است، اما آنجا که علاقه مند است، محتبها و مودتها او را آرام نمی گذارند از این جهت ثمرات انجام این فریضه از منظر قرآن کریم اقامه نماز و زکات و سلامت انسان و جامعه مطرح می شود ؟
    در آیه شریفه با کیفیت خاصی، امر به معروف و نهی از منکر را به مسئله ولاء ارتباط داده است و سپس به عنوان ثمرات امر به معروف و نهی از منکر ، دو مطلب را ذکر است : «یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه» نماز را بپا می دارند و زکات را می دهند نماز نمونه ای است از رابطه خلق و خالق، و زکات نمونه ای از حسن روابط مسلمانان با یدیگر که در اثر تعاطف و تراحم اسلامی از یکدیگر حمایت می کند و به هم تعاون و کمک می کنند. وسپس بر آن متفرع کرده است : «اولئک سیرحمهم الله [ ان الله عزیز حکیم]25 . آن وقت است که انواع رحمت های الهی و سعادت ها بر این جامعه فرود می آید [ خداوند عزیز و حکیم است ].26
    در این آیه کریمه قسمتهایی به طور علت و معلول و سبب و مسبب مترتب بریکدیگر ذکر شده است :لازمه ایمان حقیقی و واقعی – نه ایمان تقلیدی و تلقینی – رابطه و داد و علاقه به سرنوشت یکدیگر است و لازمه این محبت و علاقه ، امر به معروف و نهی از منکر است . لازمه امر به معروف و نهی از منکر، قیام بندگان است به وظیفه عبادت و خضوع نسبت به پروردگار (یعنی نماز ) و قیام به وظیفه کمک و دستگیری از فقرا (یعنی زکات) و بالاخره لازمه امر به معروف و نهی از منکر اطاعت خدا و رسول و زنده شدن همه دستورهای دینی است. لازمه همه اینها این است که رحمتهای بی پایان خداوند قادر غالب که کارهای خودرا بر سنت حکیمانه اجرا می کند شامل حال می گردد.27
     
    پی نوشت ها:
    1.جامعه و تاریخ / ص 18
    2.اصول کافی
    3.مجموعه آثار، ج 1/ ص 221
    4.هود/88
    5.بقره /11و12
    6.بررسی اجمالی نهضت های اسلامی درصد ساله اخیر / ص 9
    7.مقتل الحسین / ص 156
    8. مجموعه آثار، ج17/ ص 149
    9.نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 107
    10. مجموعه آثار ، ج17/ص 262
    11. آل عمران / 110
    12.مجموعه آثار، ج17/ ص 155
    13. همان، ص 215
    14.فروع کافی، ج5/ص 55
    15. مجموعه آثار، ج17/307
    16.یادداشتهای استاد مطهری، ج10 / ص 246
    17. تحف العقول / ص 356
    18. مجموعه آثار / ج 17 / ص 281
    19. توبه / 71
    20.نساء / 34
    21. مجموعه آثار ، ج 22 / ص 629
    22.آل عمران / 139
    23. انفال / 46 
    24. توبه / 71
    25. همان
    26. شش مقاله / ص 151
    27. ده گفتار / ص 82
     
    منبع : yaaliseyedali.blogfa.com
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    بسم الله الرحمن الرحیم
    حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
    الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
    گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
    با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
    سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
    در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
    باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
    موضوعات
    پیوندها

    طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

    کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.