تواضع یکی از فضائل اخلاقی و به این معنی است که انسان، خود را از کسانى که در جاه و مقام از او پایینترند، برتر نداند. همچنین به معناى شکسته نفسى و افتادگى آمده است که آدمى خود را از دیگران بالاتر نبیند.
صفت متضاد تواضع، تکبر و خود بزرگ بینی است . تکبّر یکی از رذائل اخلاقی و به این معنی است که آدمى خود را بالاتر از دیگران ببیند، و معتقد شود که بر آنها برترى دارد، و دیگری را کوچک شمارد.
در کتابهای اخلاقی درباره درمان تکبّر و پرورش تواضع در وجود انسان، دو راه ارائه شده است: راه «علمى» و راه «عملى».
راه علمى:
افراد متکبّر درباره خود بیندیشند که کیستند؟ و کجا بودند؟ و به کجا میروند؟ و سرانجام کار آنها چه خواهد شد؟ و نیز درباره عظمت خداوند بیندیشند و خود را در برابر ذات بیمثال او ببینند.
در حدیثى آمده است که لقمان حکیم به فرزندش گفت: «واى بر کسى که تکبّر میکند، چگونه خود را بزرگ میپندارد کسى که از خاک آفرید شده و به خاک برمیگردد؟ نمیداند به کجا میرود؟ بهسوى بهشت تا رستگار باشد یا بهسوى دوزخ تا گرفتار خسران آشکارى گردد!».[1]
تاریخ سراسر عبرت جهان را بررسى کنند، درباره سرنوشت فرعونها و نمرودها و سرانجام کار هر یک مطالعه کنند.
بیندیشند؛ انسانى که در آغاز، نطفه بیارزشى بوده و در پایان مُردار گندیدهاى میشود و چند روزى که در میان این دو زندگى میکند، چیزى نیست که بهخاطر آن تکبر نماید.
امام باقر(علیه السلام) میفرماید: «از متکبّر فخرفروش در شگفتم! او در آغاز از نطفه بیارزشى آفریده شده و در پایان کار مردار گندیدهاى خواهد بود و در این میان نمیداند به چه سرنوشتى گرفتار میشود و با او چه میکنند».[2]
راه عملى:
سعى کند کارهای متواضعان را انجام دهد تا فضیلت تواضع در اعماق وجود او ریشه بدواند؛ مانند اینکه: لباس ساده بپوشد، غذاى ساده بخورد، با خادمان یا کارگرانش بر سر یک سفره بنشیند، در سلام کردن بر دیگران تقدّم جوید. با کوچک و بزرگ گرم بگیرد و از همنشینى با افراد متکبّر بپرهیزد و امتیازى براى خود بر دیگران قائل نشود، خلاصه آنچه را نشانه تواضع یا از مظاهر آن است در عمل و سخن بهکار بندد. البتّه باید شرایط زمان و مکان و شخصیت اجتماعی را هم در نظر گرفت، ولی هدف این است که به مقام والاى تواضع برسد و زندگی متواضعانهای داشته باشد، و از کارهایی که نشانه تکبر و خودبرتربینی است دوری نماید.
سیره بزرگان دین و بخصوص معصومین (علیهم السلام) سرشار است رفتارهای متواضعانه و مبارزه با رذیله تکبر که الگو برداری از آنان یکی از راه های عملی ایجاد تواضع در نفس است.
نقل شده است که روزى امام حسین (علیه السلام) از کنار فقراء و مساکین که در حال خوردن خوراک فقیرانه خود بودند، عبور کرد که ایشان حضرت را به سفره غذاى دعوت کردند و امام حسین علیه السلام نشست و با ایشان هم غذا شد و آیه شریفه (إِنَّهُ لَا یحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ)[3] را تلاوت فرمود و سپس به ایشان فرمود:
من دعوت شما را پذیرفتم ؛ پس شما نیز دعوت مرا بپذیرید.
در اینحال فقرا، همگى ، به منزل حضرت رفته و امام (علیه السلام) از آنها پذیرایى به عمل آورد.[4]
منابع:
سایت پرسمان، اسلام کوئیست، ماهنامه مبلغان و...
- چهارشنبه ۱۳ آبان ۹۴
- ۲۲:۵۵
- ۹۹۹
- ۰