«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
موضوع بحث ما راجع به گناه بود و اینکه چطور انسان گناهکار میشود و چطور ابن ملجم میشود؟ عرض کنم به حضور جنابعالی که بحث مهمی است و تقریباً خیلی از ما گرفتار آن هستیم. انسان یک مرتبه ابن ملجم میشود یا کم کم ابن ملجم میشود. یک مرتبه شمر میشود، یزید میشود، معاویه میشود یا ذره ذره؟
موضوع بحثمان، گناه شناسی، انحراف گام به گام. در قرآن پنج مرتبه گفته: «خطوات». خطوه یعنی قدم، « خُطُواتِ الشَّیْطان» (بقره/168) یعنی شیطان یک مرتبه آدم را خراب نمیکند، ذره ذره! چطور؟
قدم اول: دیدن؛ آدم گناه را میبیند ولی بیتفاوت است. این قدم اول انحراف است.
اگر کسی خلاف ببیند در او هیچ تغییری پیدا نشود حدیث داریم مرده است. منتهی عمودی است. مردههای قبرستان افقی هستند. مرده عمودی ایستاده است. اما بیخاصیت است. حدیث این است «فَهُوَ مَیِّتٌ» (وسایلالشیعه/ج16/ص132) مرده است منتهی «بَیْنَ الْأَحْیَاء» انسان اگر میتواند با زبانش، با قدرتش، اگر نمیتواند لااقل عصبانی شود. یعنی عبوس کند. «بِوُجُوهٍ مُکْفَهِرَّة» (وسایلالشیعه/ج16/ص143) قدم اول این است که انسان گناه میبیند بیخیال است.
قدم دوم، مرحله دوم؛ گناه عادی میشود. عادی شدن گناه.
مرحله سوم؛ رضایت قلبی، راضی به گناه. هی پررنگ شود.
مرحلهی چهارم؛ گناه مخفی، میگوید: حالا کسی نفهمد طوری نیست. دور از چشم بابا و ننه، دور از چشم فلانی. استاد، معلم. مخفی، «وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها» (شمس/10)، «دَسَّاها» یعنی دسیسه، یعنی زیر آبی، یواشکی، کسی نفهمد.
مرحلهی پنجم؛ کمک به انجام، کمک! حتی جا میدهد، اتاق میدهد، پول میدهد، وسیله میدهد. کمک میکند. مرحلهی بعد توجیه میکند. گناه میکند میگوید: حالا یک شب عروسی است، نماز نخواندیم طوری نیست. حالا اینها جوانی است. جوانی است، عروسی است، یک شب بیشتر نیست. بعد از توجیه خودش هم گناه میکند دیگر. اینها هی پررنگتر میشود خودش مرتکب گناه میشود، انجام گناه.
بعد اصرار بر گناه؛ بالاتر اعتیاد به گناه؛ بالاتر دعوت دیگران؛ میگوید: شما هم بیایید، دعوت دیگران در خط من. بالاتر از دعوت به گناه؛ سرمایهگذاری است. اصلاً پول روی هم میگذارند و یک تشکیلاتی را راه میاندازند. بالاتر از آن برداشتن مزاحمان، اگر دید یک کسی مزاحم است، این نهی از منکر میکند، میگوید: بیایید او را بزنیم. حالش را بگیریم که دیگر در کار ما دخالت نکند. از خانه بیرونش کنیم. آبرویش را بریزیم. بیایید این موانعی را که نمیگذارد ما راحت گناه کنیم، این موانع را برداریم. قتل ناهیان از منکر، «یَقْتُلُونَ الَّذینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ» (آلعمران/21) بالاترینش میگوید: اصلاً خود معروف را برداریم. که میرسد به اینکه باید امیرالمؤمنین را از میان برداشت. میشود ابن ملجم! وجود علی نمیگذارد، این نباشد. تا این پدر زنده است نمیگذارد. تا این مادر زنده است، نمیگذارد.تا این برادر زنده است، نمیگذارد. بیایید یک برنامه بریزیم برای پدر، برای مادر، برای برادر، کسی که نمیگذارد ما راحت عیشمان را بکنیم، به اهدافمان برسیم. اصلاً این را ول کنید. مثل طرحی که الآن آمریکا دارد، اصلاً بیایید ولایت فقیه را برداریم.
در دنیا پر از رئیس جمهور است ما هم سوارشان هستیم. ما سوار هستیم. این ایران از وقتی که ولایت فقیه پیدا شد، آمد گفت: آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، ما دیگر حریف نشدیم. این ولایت فقیه را باید از بین برد. آنکه مشکل است این ولایت فقیه است. وجود امیرالمؤمنین در زمان خودش و وجود... این مسأله گام به گام است. «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطان»
قدمهای اول را میشود جلویش را گرفت. شاخه که کوچک است میشود شکست. هرچه این شاخه کلفتتر شود، تنه درخت شود مشکل است ولذا از اول گفته: نگاه نکن. از اول گفته: بیتفاوت نباش.
«کُلِّ حِقْد» (شرح نهجالبلاغه/ج17/ص36) چرا علی بن ابی طالب ضربت خورد؟ برادرها و خواهرها چه وقتی پای تلویزیون هستید؟ روز نوزدهم ماه رمضان. چرا علی باید کشته شود، امیرالمؤمنین؟! چه کمالی است که علی ندارد؟ چه کمالی است که علی ندارد؟ حالا انشاءالله یک بحث خواهم داشت. چیزهایی که روی کرهی زمین فقط علی دارد. زن پیغمبر معصوم نیست، اما زن امیرالمؤمنین معصوم است. پیغمبر پدر دو شهید نیست، پیغمبر برادر دو شهید نیست. پیغمبر همسر شهید نیست. امیرالمؤمنین هم پدر دو شهید است، هم برادر شهید است، هم همسر شهید است، چهل، پنجاه تا کمال است که در تارییخ کرهی زمین فقط حضرت علی دارد. این علی چرا باید کشته شود؟ مثلاً امام حسین چرا باید کشته شود؟ برای حکومت ری. ببین آدم به کجا کشیده میشود؟ برای حکومت ری!!! اینکه میگویند: «حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَة» (کافی/ج2/ص130) میخواهد پست پیدا کند. چرا ما باید گناه کنیم که مثلاً این آقا نمایندهی مجلس یا رئیس جمهور یا شورای شهر شود؟ مگر بیگناه نمیشود؟ بی گناه هم میشود.
خوب پنج مرتبه کلمهی «خطوات» آمده است، «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطان» گام به گام! اول دیدن و بیتفاوتی، بعد عادی شدن، راضی شدن، گناه مخفی، کمک به گناه دیگران، توجیه گناه دیگران، انجام گناه، اصرار بر گناه، اعتیاد بر گناه، دعوت دیگران، سرمایه گذاری، دو تا هم دیگر در تخته سیاه جا نبود بنویسم، یکی برداشتن موانع، یکی زدن به خال، یعنی آن نفر اول. امام نباشد ما دیگر راحت هستیم!
- جمعه ۶ شهریور ۹۴
- ۱۶:۴۶
- ۱۱۱۰
- ۰