گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

دنیا و زندگی دنیا در قرآن

  • ۱۰۲۵ نمایش
  • آنچه در این مقال می خوانید:

    بازیچه کودکانه و لهو و سرگرمى

    فریب و غرور

    مایه غفلت از آخرت

    (عرض) موجود بى ثبات و زوال پذیر

    زینت زندگی دنیا

    سؤال مهم: چرا خداوند این امور را در نظرها زینت داده؟!

     

     

    بازیچه کودکانه و لهو و سرگرمى

    قرآن در موارد متعدّدى زندگى دنیا را نوعى بازیچه کودکانه و لهو و سرگرمى مى‏شمرد، مى‏فرماید:

    «وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا الّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ ...؛ زندگى دنیا چیزى جز بازى و سرگرمى نیست.»[1]

    در جاى دیگر مى‏فرماید: «اعْلَمُوا انَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِى الْامْوَالِ وَ الْاوْلَادِ ...؛ بدانید زندگى دنیا فقط بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در میان شما و افزون‏طلبى در اموال و فرزندان است.»[2]

    در حقیقت دنیاپرستان را به کودکانى تشبیه مى‏کند که از همه چیز غافل و بى‏خبرند و تنها به سرگرمى و بازى مشغولند و حتّى خطراتى را که در یک قدمى آنها وجود دارد نمى‏بینند!

    بعضى از مفسّران زندگى انسان را به پنج دوران (از کودکى تا چهل سالگى) تقسیم کرده‏اند و براى هر دورانى مدّت هشت سال قائلند و مى‏گویند: هشت سال به بازى مشغول است، هشت سال به لهو و سرگرمى‏ها، هشت سال در بحبوحه جوانى به سراغ زینت و زیبایى مى‏رود، هشت سال به تفاخر و فخرفروشى مى‏پردازد و بالاخره در هشت سال آخر به دنبال تکاثر و افزون‏طلبى در اموال و نیروها مى‏رود و در اینجا شخصیّت انسان تثبیت مى‏شود و این حالت تا آخر عمر ممکن است باقى بماند و در نتیجه مجالى براى دنیاپرستان جهت اندیشیدن به حیات معنوى در ارزشهاى جاودانى باقى نماند.

    فریب و غرور

     در آیات دیگرى زندگى دنیا سرمایه‏ «فریب و غرور» شمرده شده است، مى‏فرماید:

    «... وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا الّا مَتَاعُ الْغُرُورِ؛ زندگى دنیا چیزى جز سرمایه فریب نیست!»[3]

    در جاى دیگر مى‏فرماید: «... فَلَاتَغُرَّنَکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَ لَایَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ؛ پس‏ مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد و مبادا (شیطان) فریبکار شما را به (کرم) خدا مغرور سازد و فریب دهد!»[4]

    این تعبیرات نشان مى‏دهد که زرق و برق دنیاى فریبنده یکى از موانع مهم بر سر راه تکامل معنوى انسان است که تا این مانع را پشت سر ننهد راه به جایى نمى‏برد.

    زندگى دنیا همچون سرابى است که تشنه‏کامان را در بیابان سوزان تعلّقات مادّى به سوى خود فرامى‏خواند، امّا هنگامى که نزد آن مى‏آیند چیزى که عطش را فرونشاند پیدا نیست، بلکه دویدن در این بیابان سوزان آنها را تشنه‏تر مى‏کند، باز سراب را در فاصله دیگرى جلو خود مى‏بینند و به گمان اینکه آنجا آب است به سوى آن مى‏شتابند و باز هم تشنه‏تر و تشنه‏تر مى‏شوند تا هلاک گردند.

    بسیارند کسانى که سالها به سوى دنیا دویده‏اند، هنگامى که به آن رسیده‏اند صریحاً اعلام مى‏کنند نه تنها گمشده خود را (یعنى آرامش و آسایش) پیدا نکرده‏اند، بلکه‏ «شهد» آن را با «شرنگ» و «گل» آن را با «خار» همراه دیده‏اند، غالباً به جاى آرامش، نگرانى‏ها و اضطراب‏هاى آنها براى حفظ آنچه دارند چندین برابر شده است!

    مایه غفلت از آخرت

    گروه دیگرى از آیات از این حقیقت پرده برمى‏دارد که مجذوب شدن به زرق و برق دنیا انسان را از آخرت غافل مى‏کند؛ یعنى شغل شاغل و همّ واحد آنها مى‏شود و تمام توجّه آنان را به سوى خود جلب مى‏کند.

    مى‏فرماید: «یَعْلَمُونَ ظَاهِراً مِنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمُ غَافِلُونَ؛ آنها تنها ظاهرى از زندگى دنیا را مى‏دانند و از آخرت غافلند!»[5]

    آنها حتّى زندگى دنیا را نشناخته‏اند و به جاى اینکه آن را مزرعه آخرت و قنطره و گذرگاهى براى نیل به مقامات معنوى و میدانى براى ورزیدگى و تمرین جهت به دست آوردن فضایل اخلاقى بشناسند آن را به عنوان هدف نهایى و مطلوب حقیقى و معبود واقعى خود شناخته‏اند و طبیعى است که چنین افرادى از آخرت غافل مى‏شوند.

    در جاى دیگر مى‏فرماید: «ارَضِیتُمْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَةِ؛ آیا به زندگى دنیا به جاى آخرت راضى شده‏اید؟!» سپس مى‏افزاید: «فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِى الْآخِرَةِ الّا قَلِیلٌ؛ با اینکه متاع زندگى دنیا در برابر آخرت چیز اندکى بیش نیست».[6]

    آرى افراد کم ظرفیّت و هوسباز، چنان دنیاى کوچک و ناپایدار در نظرشان بزرگ جلوه مى‏کند که حیات جاویدان و ابدى را که مملوّ از مواهب الهى است به فراموشى مى‏سپارند.

    (عرض) موجود بى ثبات و زوال پذیر

    در بخش دیگرى از آیات، دنیا به عنوان‏ «عَرَض» (بر وزن غَرَض) به معنى موجود بى ثبات و زوال پذیر تعبیر شده است، از جمله مى‏فرماید: «... تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ کَثِیرَةٌ ...؛ شما سرمایه زوال‏پذیر دنیا را طلب مى‏کنید در حالى که نزد خداوند غنیمت‏هاى فراوانى براى شما (در سراى آخرت) است».[7]

    در جاى دیگر خطاب به اصحاب پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله مى‏فرماید: «شما متاع ناپایدار دنیا را مى‏خواهید ولى خداوند سراى دیگر را براى شما مى‏خواهد»، (... یُرِیدُونَ عَرَضَ الدُّنْیَا وَ اللَّهُ یُرِیدُ الْآخِرَةَ ...)[8]

    در آیات دیگرى نیز همین گونه تعبیر دیده مى‏شود که نشان مى‏دهد گروهى از مسلمانان یا غیر مسلمین به خاطر حرص در جمع آورى متاع زوال‏پذیر و ناپایدار دنیا از پرداختن به مواهب پایدار الهى در سراى دیگر و ارزشهاى والاى انسانى و مقام قرب به خدا باز مى‏مانند. آرى نعمت حقیقى زوال ناپذیر نزد اوست و باقى همه‏ «عرض» و «عارضى» و زوال پذیر است.

    این تعبیر هشدارى است به همه دنیاپرستان که مراقب باشند سرمایه‏هاى عظیم انسانى خود را فداى امور زوال‏پذیر نکنند.

    زینت زندگی دنیا

    در بخش دیگرى از آیات، از مواهب مادّى دنیا تعبیر به‏ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا شده است‏[9].

    تعبیراتى مشابه آن در آیات دیگر نیز آمده است، مانند: «مَنْ کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا نُوَفِّ الَیْهِمْ اعْمَالَهُمْ فِیها وَ هُمْ فِیهَا لَایُبْخَسُونَ؛ کسانى که زندگى دنیا و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا به طور کامل به آنها مى‏دهیم و چیزى از آنها کم و کاست نخواهد شد (ولى در آخرت بهره‏اى نخواهند داشت)».[10]

    در جاى دیگر خطاب به زنان پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏فرماید: «یَا ایُّهَا النَّبِىُّ قُلْ لِازْوَاجِکَ انْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ امَتِّعْکُنَّ وَ اسَرِّحْکُنَّ سَرَاحاً جَمِیلًا؛ اى پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مى‏خواهید بیایید با هدیه‏اى شما را بهره‏مند سازم و به طرز نیکویى رها سازم! (تا بتوانید به مقصد خود برسید)». [11]

    این تعبیرات به خوبى نشان مى‏دهد که این زرق و برق‏ها تنها زیور و زینتى است براى حیات دنیاى مادّى. بدیهى است هرگز در مورد امور حیاتى و سرنوشت‏ساز تعبیر به زینت نمى‏شود آن هم زینت‏ «حیات دنیا» که به معنى زندگى پست است.

    شایان توجّه اینکه: حتّى زینت بودن آن هم در آیات دیگر زیر سؤال رفته است و تعبیر به‏ «زُیِّنَ» شده که نشان مى‏دهد یک زینت مصنوعى و خیالى و پندارى است، نه یک زینت واقعى و حقیقى.

    مثلًا در سوره بقره آیه 212 مى‏خوانیم: «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاةُ الدُنْیَا ...؛ زندگى دنیا براى کافران زینت داده شده است»!

    و در سوره آل عمران آیه 14 مى‏فرماید: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ ...؛ محبّت امور مادّى از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و ... در نظر مردم زینت داده شده است»!

    این تعبیرات و تعبیرات مشابه آن نشان مى‏دهد که حتّى زینت بودن این امور جنبه‏ پندارى و خیالى دارد و گرفتاران آنها در واقع گرفتار خیال و پندار خویشند.

    سؤال مهم: چرا خداوند این امور را در نظرها زینت داده؟!

    به یقین براى آزمایش انسانها و تربیت و پرورش آنهاست؛ زیرا هنگامى که این اشیاى زینتى جالب و دلربا که غالباً با گناه و حرام آلوده است به خاطر خدا رها مى‏کند، نهال ایمان و تقوا در وجود آنها بارور مى‏شود وگرنه صرف نظر کردن از اشیاى غیر جالب افتخارى محسوب نمى‏شود.

    به تعبیر دقیق‏تر تمایلات افسار گسیخته درونى و هوا و هوس‏هاى سرکش، امور مادّى و گناه آلود را در نظر انسان جلوه مى‏دهد، بنابراین زینت بودنش از درون انسان مى‏جوشد و اگر به خدا نسبت داده شده است به خاطر آن است که خداوند چنین اثرى را در آن تمایلات و هوس‏هاى سرکش آفریده و اگر در بعضى از آیات به شیطان نسبت داده شده، مانند «... وَ زُیِّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ اعْمَالَهُم ...؛ شیطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داد»[12] نیز به خاطر همین است که این تزیین از یک نظر کار خداست چرا که اثر هر چیزى از اوست و از نظر دیگر کار هوس‏هاى درونى است و از دیدگاه سوم کار شیطان است (دقّت کنید).

    به هر حال از مجموعه آیات بالا به دست مى‏آید که حبّ دنیا هرگاه به صورت افراطى در آید انسان را به بیگانگى از خدا مى‏کشاند.

    منبع:

    اخلاق در قرآن، ج‏2، ص:106 تا 110.

     


    [1] . حدید، 20.

    [2] . آل عمران، 185.

    [3] . انعام، 32.

    [4] . لقمان، 33.

    [5] . روم، 7.

    [6] . توبه، 38.

    [7] . نساء، 94.

    [8] . انفال، 67.

    [9] . کهف، 46 و 28.

    [10] . هود، 15.

    [11] . احزاب، 28.

    [12] . نمل، 24.

    يكشنبه ۲۱ تیر ۹۴ , ۱۷:۵۲ امیر کرباس فروشان
    سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
    سایت های شما غنی و پربار می باشند . بنده حقیر بسیار از آن ها استفاده می کنم . 
    انشاءالله توفیقات بیشتری نصیب شما شود .
    راستی نظر شما در مورد سایت ما چیست ؟ 
    خدا نگهدار شما باشد .
    التماس دعا 
    السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
    انشالله خدمتتان خواهم رسید
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    بسم الله الرحمن الرحیم
    حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
    الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
    گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
    با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
    سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
    در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
    باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
    موضوعات
    پیوندها

    طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

    کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.