سؤال:
گناه زنای محصنه چیست؟ .راه توبه آن چگونه است؟و آیا توبه فرد زناکار پذیرفته میشود یا نه؟و اگر فرد زناکار توبه واقعی بکند باز هم اثر وضعی این گناه دراین دنیا در آخرت میبیند یا نه؟ و آیا باز هم عذاب میشود؟
پاسخ:
تعریف زنای محصنه
زنای انسانی که همسر داشته باشد و شرایط برای انجام عمل نزدیکی با او فراهم باشد، یعنی منعی از جهت نزدیکی نباشد، زنای محصنه می باشد.محصنه بودن در مرد و زن فرقی ندارد.
توبه و پاک شدن از این گناه
کسی که مرتکب زنای محصنه شده باید فورا توبه کند و از خدای مهربان بخواهد که او را ببخشد . بی تردید خداوند بخشنده ومهربان است.
در گناهانى که خداوند حد براى آنها مقرر داشته مانند زنا، واجب نیست کسى براى جبران گناهش نزد حاکم شرع اقرار کند تا بر او حد جارى نماید، بلکه توبه زناکار، پشیمانى از گناه و عزم برترک آن در آینده و سعى در استغفار مىباشد. در این جهت فرقى بین زنا و گناهان دیگر نیست.
زنا چه زنای محصنه باشد و چه زنای غیر محصنه ، حق الله و قابل بخشش است . با توبه میتوان از عذاب رهایی یافت. یکی از محکمات و مسلمات اسلام در زمینه توبه و بازگشت به سوی خدا این است که همواره باب توبه و شمول رحمت و مغفرت الهی نسبت به جمیع گناهان و تمامی گناهکاران به روی انسان باز است . هرگز جایز نیست کسی در موردی و در زمانی از رحمت و مغفرت الهی مأیوس گردد و خیال کند که دیگر راهی و امیدی برای نجات او نیست.
گنهکار قبل از توبه وضعیتی دارد که به موجب آن مستحق عذاب است، ولی پس از توبه واقعی و انابه و استغفار در پیشگاه خداوند، حالت او دگرگون میشود . روح عصیانگر او تصفیه شده و مستحق آمرزش و رحمت میگردد. مانند کسی که پس از ارتکاب جرم و ضایع کردن حق دیگری شایسته کیفر است؛ اما وقتی که شاکی را راضی کرد، مستحق تخفیف و یا بخشش میشود.
هیچ گناهی غیر قابل بخشش نیست. خداوند بارها در قرآن مجید وعده غفران به تائبان داده ، حتی گناهکاران را فرمان به مأیوس نشدن از رحمت خویش داده است :
«قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا؛ ای پیامبر !به بندگان گناهکار و اسرافکار بگو که نباید از رحمت خداوند مأیوس شوید. آری خداوند تمامی گناهکاران را خواهد بخشید» [1]
اگر کسی مرتکب گناهی شود، ولی پشیمان شده و به درگاه خداوند حقیقتا توبه نماید، خداوند توبه او را می پذیرد.توبه راستین از گناهان آن است که واقعا قصد بازگشت به گناه را نداشته باشد.
بنابر این با عزم جدی به ترک گناه و استغفار به درگاه خداوند، مطمئن باشید خداوند گناه شما را میبخشد. هرگز گناه خود را برای کسی بازگو نکنید . فقط با خداوند راز و نیاز کرده و از او آمرزش بخواهید که آمرزنده مهربان است.
رفع اثرات گناه
هر گناهی هم اثر تکلیفی دارد و هم اثر وضعی .
اثر تکلیفی گناه
اثر تکلیفی گناه با توبه حقیقی از بین می رود و به طور کلی پاک می شود .
توضیح : توبه هرگاه حقیقی و واقعی باشد و از اعماق جان برخیزد و جامع شرایط باشد و انسان از گناهی که مرتکب شده احساس خجلت و ندامت کند و خود را در پیشگاه خدا شرمنده ببیند و در صدد کسب رضای حق تعالی باشد، به یقین مقبول درگاه احدیت واقع شده و آثار و برکاتش نمایان می گردد. هر چند گناه بسیار بزرگ و شنیع زنا باشد . قرآن کریم می فرماید:
ای بندگان که بر خود اسراف و ستم کردید ، از رحمت خدا مأیوس نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است .[2]
توجه حقیقی چنان انسان را دگرگون می کند که گویی هیچ گناهی را مرتکب نشده است. امام محمد باقر (ع) می فرماید: "التائب من الذّنب کمن لا ذنب له؛[3] توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناه نکرده است".
توبه حقیقی و خالص که قرآن از آن به "توبه نصوح" یاد می کند، موجب محو همه آثار گناه می گردد .
حضرت امام صادق(ع) می فرماید:
"هنگامی که بنده ای توبه نصوح (حقیقی) کرد مواهب و نعمت های کم نظیر الهی را متوجه خود می سازد . اولین اثرش آن است که محبوب نزد خدا می شود. دوم: خداوند در دنیا و آخرت گناهان او را می پوشاند".
راوی حدیث سؤال کرد که چگونه خدا پرده پوشی می کند ، فرمود: "هر چه از گناهان که دو فرشته موکّل بر او، برایش نوشته اند، از یادشان ببرد. به اعضای بدن، فرمان می دهد که گناهان او را پنهان کنید. به نقاط زمین و هر کجایی که گناهکار توبه کننده گناه کرده است، دستور می دهد که گناهان او را پنهان کنید . آثار آن را پاک می کند.
پس توبه کننده در حالی خدا را در قیامت ملاقات می کند که هیچ چیزی به ضرر او و بر گناهانش گواهی و شهادت دهنده نیست و چیزی از آن آشکار نخواهد شد".[4]
اثر وضعی گناه
آثار وضعی گناهان متفاوت است . برخی گناهان آثار وضعی آن ها بدون حاشیه است . بازتاب آن فقط مربوط به جسم و جان خودشان است .
مثلا خوردن سم مهلک و هر چیزی که به بدن زیان وارد کند تکلیفا حرام است اما وضعا اثر کشنده دارد، حال اگر کسی اشتباها سم بخورد، چون نمی دانسته ، تکلیفا حرام نیست، ولی اثر وضعی آن که بیمارشدن و یا از بین رفتن باشد، باقی است.
اگر کسی نداند مالی غصبی است و آن را خریداری کند ، تصرف در اموال غصبی حرام است، اما چون نمی دانسته که غصب است، خریدنش و تصرفات قبل از علم به غصبی بودن حرام نبوده، لکن حکم وضعی دارد، یعنی معامله باطل است ومالک آن مال نمی شود.هم چنین است اگر می دانسته مال غصبی یا دزدی است . وقتی آن را می خرد و تصرف می کند . دو اثر وجود دارد یکی تکلیفی است یعنی گناه کرده و در صورت توبه گناهش بخشیده می شود . و دیگری اثر وضعی دارد . یعنی کسی با خرید و فروش مالک مال غصبی یا دزدی نمی شود . بنا براین اثر وضعی با توبه از بین نمی رود .
در مورد زنا و لواط و مانند آن نیز همین حکم صادق است با توبه حقیقی گناهانش بخشیده می شود . امّا آثار وضعی آن دو نوع است . یک قسمت آن دنیوی و پاک نشدنی است . مثلا اگر با زن مطلقه ای که در عده طلاق رجعی است زنا کند آن زن برای همیشه بر او حرام است .[5] و یا اگر با زنی زنا کند. دیگر نمی تواند با دخترش ازدواج کند[6] یا اثر وضعی گناه لواط که آن حرام بودن ازدواج با خواهر و دختر و مادر لواط دهنده بر لواط کننده است، همچنان به قوت خود باقی است. توبه و استغفار تنها رافع عذاب اخروی عمل انجام شده است، ولی هرگز آثار وضعی آن مانند حکم فوق را برنمیدارد،
پس در چنین مواردی نمی توان گفت با توبه کردن حکم وضعی برداشته می شود.
هم چنین پس از ظاهر شدن آثار وضعی گناه و یا انجام گناه به صورت علنی ، توبه رافع آن آثار نیست ، پیامبر اکرم (ص) می فرماید :
« الْمُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ؛[7] اظهار و افشا کننده گناه رسوا خواهد شد» . ولی اگر توبه پیش از ظاهر شدن آثار وضعی باشد خداوند آن آثار را به ستاریت خویش می پوشاند.
شرایط سنگسار زانی محصنه
حکم سنگسار مخصوص کسانی است که در حالی زنا کنند که:
اولاً متأهل و دارای همسر باشد و
ثانیاً به همسر خود دسترسی داشته باشد و می تواند با او آمیزش جنسی داشته باشد. مثلاً در سفر نباشد و یا دارای عذر دیگر که منافات با مسائل زناشویی باشد نداشته باشد. مانند عادت ماهیانه و یا ناشزه بودن همسر یا عنین بودن مرد و...
ثالثا مرد یا زن متأهل زناکار در فضایی کاملاً آزاد چهار بار به این عمل خود اقرار کنند یا چهار شاهد مرد عادل عیناً این عمل زنا را با خصوصیات و جزئیاتش ملاحظه و مشاهده کرده باشند و در محضر حاکم شرع (قاضی) گواهی دهند.
پی نوشت ها:
[1] . زمر (39) آیه 53.
[2] زمر(39) آیه 53.
[3] . ثقه الاسلام کلینی، الکافی، الناشر: دار الکتب الاسلامیه، تهران، سنه النشر/1365 ه.ش ، ج 2 ، 425 .
[4] . همان، ص 431 .
[5] . امام خمینی ، توضیح المسایل ، انتشارات نیلوفرانه ، چاپ چهاردهم ، 1388، ص 380 ، مسئله 2398 .
[6] . همان ، ص379 ، مسئله 2396 .
[7] . الکافی ، ج 2 ، ص 428 .
- سه شنبه ۱۳ مرداد ۹۴
- ۱۲:۱۷
- ۳۵۶۴
- ۱