اى کسانىکه ایمان آوردهاید! مبادا گروهى (از شما) گروهى دیگر را مسخره کند، چه بسا که مسخرهشدگان بهتر از مسخرهکنندگان باشند و زنان نیز، زنان دیگر را مسخره نکنند، شاید که آنان بهتر از اینان باشند و در میان خودتان عیبجویى نکنید و یکدیگر را با لقبهاى بد نخوانید. (زیرا) فسق بعد از ایمان، بد رسمى است، (و سزاوار شما نیست.) و هر کس (از این اعمال) توبه نکند، پس آنان همان ستمگرانند.
استهزا، در ظاهر یک گناه؛ ولى در باطن چند گناه است؛ در مسخره کردن، گناهانِ تحقیر، خوار کردن، کشف عیوب، اختلاف افکنى، غیبت، کینه، فتنه، تحریک، انتقام و طعنه به دیگران نهفته است.
ریشه هاى تمسخر:
1. گاهى مسخره کردن برخاسته از ثروت است که قرآن مىفرماید: «وَیلٌ لِکلّ هُمَزة لُمَزة، الّذى جَمع مالا و عَدّده»(93) واى بر کسىکه به خاطر ثروتى که اندوخته است، در پیش رو یا پشتسر، از دیگران عیبجویى مىکند.
2. گاهى ریشه ى استهزا، علم و مدرک تحصیلى است که قرآن درباره این گروه مىفرماید: «فَرِحوا بما عِندهم مِن العِلم و حاقَ بهم ما کانوا به یَستهزؤن»(94) آنان به علمى که دارند شادند و کیفر آنچه را مسخره مىکردند، آنها را فرا گرفت.
3. گاهى ریشهى مسخره، توانایى و قدرت جسمى است. کفّار مىگفتند: «مَن اَشدُّ مِنّا قُوّة»(95) کیست که قدرت و توانایى او از ما بیشتر باشد؟
4. گاهى انگیزهى مسخره کردن دیگران، عناوین و القاب دهان پر کن اجتماعى است. کفّار فقرایى را که همراه انبیا بودند تحقیر مىکردند و مىگفتند: «ما نَراک اتّبعک الاّ الّذین هم أراذِلُنا»(96) ما پیروان تو را جز افراد اراذل نمىبینیم.
5. گاهى به بهانه تفریح و سرگرمى، دیگران به تمسخر گرفته مىشوند.
6. گاهى طمع به مال و مقام، سبب انتقاد همراه با تمسخر از دیگران مىشود. گروهى، از پیامبراکرمصلى الله علیه وآله دربارهى زکات عیبجویى مىکردند، قرآن مىفرماید: «و منهم مَن یَلمزُک فى الصّدقات فان اُعطوا منها رَضوا و اِن لم یُعطوا منها اذا هم یَسخَطون»(97) ریشهى این انتقاد طمع است، اگر از همان زکات به خود آنان بدهى راضى مىشوند؛ ولى اگر ندهى همچنان عصبانى شده و عیبجویى مىنمایند.
7. گاهى ریشهى مسخره، جهل و نادانى است. هنگامى که حضرت موسى دستور کشتن گاو را داد، بنىاسرائیل گفتند: آیا ما را مسخره مىکنى؟ موسىعلیه السلام گفت: «أعوذُ باللّه اَن اَکونَ من الجاهلین»(98) به خدا پناه مىبرم که از جاهلان باشم. یعنى مسخره برخاسته از جهل است و من جاهل نیستم.
یکى از کارهاى مبارک رسول خداصلى الله علیه وآله تغییر نام افراد و مناطقى بود که داراى نام زشت بودند.(99) زیرا نام بد، وسیلهاى براى تمسخر و تحقیر است.
عقیل، برادر حضرت علىعلیه السلام بر معاویه وارد شد، معاویه براى تحقیر او گفت: درود بر کسىکه عمویش ابولهب، لعنت شدهى خداوند است و خواند: «تبّت یدا ابىلهب» عقیل فورى پاسخ داد: درود بر کسىکه عمّه ى او چنین است و خواند: «و امراته حمّالة الحطب» (زن ابولهب، دختر عمّهى معاویه بود.)(100)
93) همزه، 1 - 2.
94) غافر، 83.
95) فصّلت، 15.
96) هود، 27.
97) توبه، 58.
98) بقره، 67.
99) اسد الغابة، ج3، ص76 و ج4، ص362.
100) بحار، ج42، ص112 ؛ الغارات، ج2، ص380.
- پنجشنبه ۲۷ آذر ۹۳
- ۱۳:۰۵
- ۱۹۶۰
- ۰