گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

آثار شوم دشنام گویی در خانواده

  • ۲۶۶۷ نمایش
  • آثار شوم دشنام گویی در خانواده

    یکی از شاگردان رجبعلی خیاط می گوید: روزی با جناب شیخ و چند نفر درکوچه امامزاده یحیی در حال عبور بودیم که یک دوچرخه سوار بایک عابر پیاده برخورد کرد. عابر به دوچرخه سوار اهانت کرد و گفت: خر. جناب شیخ گفت: بلافاصله باطن خود او خر شد.

    یکی از نابهنجاری های اجتماعی که در جامعه بسیار رواج یافته و به صورت پدیده ای در همه جا حتی در میان کودکان و نوجوانان و حتی بزرگ خانواده بروز پیدا کرده است، مسأله دشنام و ناسزا با الفاظ رکیک و زشت است که باعث دشمنی و متلاشی شدن بنیان خانواده می شود. در این نوشتار آثار سوء دشنام گویی در خانواده ازدیدگاه قرآن و روایات تحلیل و تبیین شده است.


    ناسزاگویی در قرآن

    «وَ قُلْ لِعِبادِی یَقُولُوا الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطانَ کانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبِیناً»(اسرا، 53)

    به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد چرا که شیطان (بوسیله سخنان ناموزون) میان آنها فتنه و فساد می کند، همیشه شیطان برای انسان دشمنی آشکار است.

    سخن گفتن و ادب در کلام را رعایت کردن و از وسوسه های شیطان احتراز جستن است، و اینکه بدانند که امور همه به مشیت خدا است، نه به دست رسول خدا (ص)، تا او قلم تکلیف را از گروندگان خود برداشته و ایشان را اهلیت سعادت بدهد به طوری که هر چه خواستند بگویند، و دیگران را از هر چیزی محروم کنند، و در باره دیگران هر چه دلشان خواست بگویند، در درگاه خدا حسن سریره و خوش رفتاری و کمال ادب ملاک برتری انسانها است، حتی اگر در میان انبیاء هم خداوند بعضی را بر بعضی برتری داده باز بیهوده نبوده، بلکه به خاطر همین حسن رفتار و سیرت و ادب بیشتر بوده است.

    قبل از هجرت رسول خدا بعضی از مسلمانها با مشرکین مواجه می شدند و در گفتگوی با آنان سخنان درشت گفته و چه بسا می گفته اند شما اهل آتش و ما مؤمنین به برکت رسول خدا(ص) اهل بهشتیم، و همین باعث می شده که مشرکین علیه مسلمانان، تهییج شده عداوتها و فاصله ها بیشتر شود، و در روشن کردن آتش فتنه و آزار مؤمنین و رسول خدا(ص) و عناد با حق بهانه های تازه ای به دستشان بیاید.

    لذا خدای تعالی به رسول گرامی خود دستور می فرماید که ایشان مردم را امر به خوش زبانی کنند و اتفاقا مقام مناسب چنین سفارشی هم بود، چون در همین آیات قبل بود که دیدیم مشرکین نسبت به آن جناب بی ادبی نموده و او را مردی جادو شده خواندند، و نیز نسبت به قرآن و معارفی که در باره مبدأ و معاد در آن است استهزاء کردند.

    خداوند درجای دیگر قرآن می فرماید: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلی رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ» (انعام، 108)

    و به (معبود) کسانی که غیر خدا را می خوانند ناسزا نگویید که آنان نیز از روی جهل و دشمنی به خداوند ناسزا می گویند. ما این گونه عمل هر امّتی را برایشان جلوه دادیم. سپس بازگشت آنان به سوی پروردگارشان است، پس خداوند آنان را به آنچه می کردند خبر می دهد.

    امام علی(ع) به جمعی از یارانش که پیروان معاویه را در ایام جنگ صفین دشنام می دادند می فرماید: من خوش ندارم که شما فحاش باشید، اگر شما به جای دشنام، اعمال آنها را برشمرید و حالات آنها را متذکر شوید (و روی اعمالشان تجزیه و تحلیل نمائید) به حق و راستی نزدیکتر است و برای اتمام حجت بهتر.(تفسیر نمونه،ج5،ص396)

    حساب لعن و نفرین و برائت، از حساب دشنام و ناسزا جداست. لعن و برائت که در آیات دیگر قرآن از سوی خداوند اعلام شده، در واقع بیانگر اظهار موضعِ ما در برابر ستمگران و مشرکان است که بیزاری خود را از راه آنان اعلام می کنیم. باید احساسات خود را نسبت به مخالفان کنترل کنیم و از هر گونه بد دهنی و ناسزا بپرهیزیم. به بازتاب برخوردهای خود توجّه کنیم. «لا تَسُبُّوا»... «فَیَسُبُّوا اللَّهَ» با فحش و ناسزا، نمی توان مردم را از مسیر غلط باز داشت. ناسزاگویی، عامل بروز دشمنی و کینه و ناسزا شنیدن است. دشنام، یا نشانه نداشتن منطق است، یا نداشتن ادب و یا صبر. (مسلمان با پرهیز از ناسزا، باید نشان دهد که صبر و منطق و ادب دارد.) استفاده از حربه ی دشنام و ناسزا، در نهی از منکر و تبلیغات و مناظرات ممنوع است. کاری که سبب کشیده شدن دیگران به گناه و حرام می شود، حرام است. (تفسیر نور، ج 3، ص329).

    ریشه دشنام و ناسزا

    چنان که گفته شد ریشه ناسزاگویی را می بایست در عواطف و احساسات جست از این رو می توان اصلی ترین عامل را در دشنام گویی، خشم و غضب دانست؛ زیرا وقتی انسان از فردی ناراحت و خشمگین می شود و قصد آزار او را داشته باشد به او ناسزا و دشنام می دهد. دومین عامل و خاستگاه ناسزاگویی و دشنام و بددهانی، مسأله عادت است. هنگامی که انسان با فساق و فجار، اراذل و اوباش، افراد پست و فرومایه، مجالست و هم نشینی کند و با آنها رفیق و مأنوس گردد به تدریج روحیات، خلقیات و عبارات آن ها در او اثر می گذارد و از آن جا که سخنان عادی آن ها توأم با هرزه گویی و فحاشی به یکدیگر است به او هم سرایت می کند و ابتدا گهگاهی آن الفاظ رکیک را بر زبان جاری می سازد و به زشتی آن کلمات توجه دارد ولی بعد از مدتی قبح آن الفاظ از نظرش زائل شده و فحش دادن و فحش شنیدن برایش بصورت امری عادی در می آید و بجایی می رسد که در شرایط معمولی بطور ناخودآگاه این الفاظ زشت بر زبانش جاری می شود و کمتر سخنی می گوید که چاشنی آن فحش و ناسزا نباشد.

    درمان دشنام گویی

    چه خوب است افراد خانواده، از مرد خانواده فرمان برند و با دل و جان از او متابعت کنند، نه از روی اکراه و اجبار. چه اساس نسل و مسؤولیت انسان بر اختیار استوار است و اگر زن وظیفه شناس نباشد، و تنها بر اثر اجبار شوهر به کارهای منزل رسیدگی کند نمی توان به گرمی روابط خانواده امیدوار بود.

    انجام مسئولیت زن در خانه و مرد درخارج از منزل ـ و نیز فرماندهی و فرمانبری در سپاه ـ باید بر اساس دل باشد، یعنی زن با اشتیاق و میل قلبی کارهای خانه را انجام دهد، وهمسر را فرمان برد. وضع فرمانده و فرمانبردار، زن و شوهر، پدر و پسر، رئیس و مرئوس باید به گونه ای محبت آمیز باشد که هر کدام با اشتیاق و اختیار انجام وظیفه کنند. تنها در این صورت است که در محیط کار، محیط خانه و در سراسر مملکت موفقیت و پیروزی، صفا و صمیمیت حاکم می شود. اگر چه مرد فرمانده و رئیس خانه است، ولی باید بداند که هنگامی در فرماندهی و ریاستش موفق خواهد شد که بر قلوب افراد خانواده اش حکومت کند، یعنی دل آنها را به تسخیر خود درآورد.

    در روایات و اصول اسلامی راهکارهایی برای درمان این بیماری بیان شده است که عبارتند از:

    1) انسان از مقدمات پیدایش غضب اجتناب کند تا نسبت به مؤمنان به خشم نیاید.

    2) غضب خود را فرو نشاند و بر اعصاب خود مسلط شود. حتی با نوشیدن جرعه ای آب.

    3) از معاشرت با اهل فسق و فساد پرهیز نماید تا بتواند زبان خود را از فحش باز دارد.

    4) زنی می گفت: هنگامی که با همسرش اختلافی پیدا می کرد که احیاناً به سردی موقت کانون گرم خانواده می انجامید، کودکان خود را به خانه مادرش می برد تا شاهد اختلاف و سردی روابط پدر و مادر خود نباشند و از آن اثر سوء نپذیرند. این کار، انصافاً عمل خوبی است. چون حتی یک ساعت سردی محیط خانواده در تکوین شخصیت فرزندان اثر نامطلوب دارد.

    پیامد ناسزاگویی در خانواده

    1. عذاب قبر: گاهی باید توجه داشت که اگر زن مقصر باشد، تقصیر او مجوزی برای ناسزاگویی شما نیست. اگر حقی از شما ضایع شده باشد حق ندارید به همسرتان یا هر کس دیگری فحش دهید، که در آن صورت شما هم دچار عذاب قبر خواهید شد و روز قیامت با صورت نامناسب فحشهایی که داده اید محشور می شوید.

    در خبر است که حضرت عیسی (علیه السلام) جوانِ مرده ای را به اذن پروردگار پس از چند لحظه ای که از دفنش می گذشت زنده کرد هنگامی که آن جوانِ مرده زنده شد کاملاً پیر و افسرده می نمود و سیاه و پژمرده و غم آلود بود. در آن حال از او سؤال کردند: چند وقت است که مرده ای؟ گفت: بیش از ده هزار سال (در حالی که چند دقیقه ای بیش از مرگش نگذشته بود).

    از او پرسیدند: از عالم برزخ چه خبر داری؟ گفت: تا روی قبر را پوشاندند، مأمورین الهی برای سؤال و جواب آمدند و وقتی از پاسخ فروماندم تازیانه ای به من زدند که قبرم را از آتش پر کرد، و چندین هزار سال است که در آتش این تازیانه می گدازم.

    2. تأثیرپذیری فرزندان از رفتار و کردار و گفتار والدین بر این اساس نباید پدر و مادر بدزبانی کنند. تمام حوادثی که در برابر روی فرزندان در محیط خانه اتفاق می افتد، در مغز آنها ضبط و در رفتارشان منعکس می شود.

    3. فحش دادن و هرزه گویی باعث می شود که خوبان و نیکان از فحش دهنده تنفر پیدا کنند و در نتیجه از او دوری گزینند و در عوض بدان و پستان دور او را بگیرند و غرق در فساد و تباهی شوند. امیر مومنان در این رابطه می فرماید: ازهر کلام زشت و سخن ناروا پرهیز کن زیرا با گفتن آن افراد پست به تو روی می آورند و کریمان از تو می گریزند. (غررالحکم، ص5، ح91)

    4. دشنام دادن باعث کینه توزی و دشمنی می شود. شخصی از قبیله بنی تمیم به خدمت پیامبر رسید و عرض کرد مرا موعظه کنید. در بین مواعظ حضرت این جمله بود: به مردم فحش مده که باعث دشمنی آن ها می شود. (وسائل، ج8 ص610)

    5. یکی از بدترین موارد دشنام بعد از اولیاء الهی، دشنام به پدر و مادر است که به دو صورت می باشد:

    الف) فرزند مستقیماً به پدر و مادرش دشنام دهد و به آنان ناسزا گوید که در قرآن از آن نهی شده است. (اسراء 23.)

    ب) فرزند به پدر و مادر دیگری فحش دهد او هم متقابلا به پدر و مادر او فحاشی کند.

    گاهی مرد به والدین همسرش ناسزا میگوید تا قدرت خود را با بد دهانی و فحش او را تحقیر نماید تا دیگر زن جرأت نداشته باشد و زن نیز برای اینکه نشان دهد مقابل او کم نیاورده متقابلا به والدین او ناسزاگویی را آغاز می نماید غافل از این که با این عمل هردو از رحمت الهی دور می شوند.

    پیامبر(ص) فرمود:«کسی که به پدر و مادرش دشنام بدهد ملعون و دور از رحمت الهی است از حضرت سؤال شد، چگونه انسان به پدر و مادرش دشنام می دهد؟ فرمود: شخص به پدر دیگری فحش می دهد او هم پدر او را دشنام می گوید(محجه البیضاء، ج5، ص218) و در جای دیگر از حضرت سؤال می شود آیا کسی پدر و مادر خود را دشنام می دهد؟ فرمود: «آری انسان پدر و مادر دیگران را دشنام می دهد و دیگری هم در مقام پاسخگویی به پدر و مادر او دشنام می دهد.» (همان ج3، ص377)

    6. دوزخ: فحش دادن فرد را به دوزخ می کشاند امام صادق(ع) فرمود: «فحش دادن ظلم است و ظـــالم در آتش دوزخ قــــــراردارد.»( کافی، ج2، ص325)

    7. حرام شدن بهشت: پیامبر(ص) فرمود: «خداوند بهشت را حرام کرده بر هر دشنام دهنده بی آبروی بی حیایی که از آنچه می گوید و از آنچه به او گفته می شود باکی ندارد و متأثر و ناراحت نمی شود.»(کافی، ج2، ص323)

    بنابراین والدین با آگاهی از پیامدهای ناسزاگویی و آشنا نمودن فرزندان خویش از آن به طور غیر مستقیم سبب دوری آنها از این عمل ناپسند گشته و فرزندان نیز با الگوبرداری از رفتار والدین خویش در عمل از اثرات شوم بد دهانی رهایی یافته و بنیان محبت و عاطفی آنها استوار گشته و نه تنها در جامعه خود، فردی متعادل در نزد اذهان شناخته شده بلکه موجبات ترقی و سعادت در دنیا وآخرت خود و افراد جامعه را فراهم خواهند نمود.

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    بسم الله الرحمن الرحیم
    حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
    الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
    گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
    با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
    سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
    در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
    باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
    موضوعات
    پیوندها

    طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

    کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.