حقیقت توبه مجموعه مرکبّی است که از سه امرِ مرتّب، بدین معنا که هر یک بدنبال دیگری قرار داشته و به ترتیب حاصل شود. آن سه امر عبارتند از: «علم»، «حال» و «عمل».
یعنی اول لازم است انسان گنهکار، آگاه گردد و علم و یقینِ قطعی پیدا کند که: گناهان نسبت به روح و جان بشر همچون سموم هلاکت آورند، و ریشه سعادت و حیات جاودانه انسان را میسوزانند، و شقاوت بیپایان و هلاکت دائم ببار میآورند.
به دنبال این آگاهی و توجّه، «حالِ» پشیمانی در دل معصیتکار بوجود میآید و او را سخت نگران و هراسان میسازد تا آنجا که احیاناً از تصوّر آن خطر عظیم بر خود میلرزد.
به دنبال این حالِ وحشت، تصمیم بر علاج و دفع بلا میگیرد و با تلاش بسیار، دست به «عمل» میزند، و در مقام «عمل» نیز به سه زمان توجه پیدا میکند. به زمانِ «حال» و «گذشته» و «آینده».
امّا نسبت به زمانِ «حال» اقدام به خودداری از گناه میکند، نسبت به «آینده» عزم جدّی میکند که: بازگشتِ به گناه را ترک کند، و اراده جدّی میکند که: هرگز به معصیت باز نگردد. و در رابطه با «گذشته» آنچه را که فوت شده و از دست رفته جبران می کند.
بنابراین عبادات از دست رفته را قضا کرده و حق النّاس را چه مالی، چه جانی و چه آبروئی، در حدّ امکان تصفیه و جبران میکند و در تأمینِ رضایت صاحبانِ حقّ میکوشد. و اگر چنانچه گناهی غیر از این دو قسم، بین خود و خدا دارد، از صمیم قلب طلب بخشش و استغفار کند و از خداوند میخواهد که او را مورد عفو و مغفرت قرار دهد.
«علم» به منزله مقدّمه «توبه» و «عمل» مانند میوه و محصول آن است.
منبع: توبه زیباترین پوزش
- پنجشنبه ۷ مرداد ۹۵
- ۱۸:۵۳
- ۴۴۲
- ۰