اگر شخص معصیت کار از گناه و معصیت خویش، یعنی: «انجام حرام یا ترک واجب» توبه کرد و این توبه بر دیگران ظاهر و آشکار شد، دیگران هیچ تکلیفی نسبت به او نخواهند داشت، امّا اگر توبه نکرد و یا توبة او بر دیگران ظاهر و آشکار نشد، بر دیگران واجب است که او را امر و وادار به توبه نمایند. حتّی اگر شکّ داشته باشند که آیا توبه کرده یانه، باز هم «امر او به توبه» بر آنها واجب است.
«امر به توبه» که توسّط دیگران انجام میگیرد، تکلیفی است که خداوند بر عهدة آنان نهاده است، و در صورت کوتاهی در انجام این واجب، مورد عقوبت و عذاب الهی خواهند بود. بنابراین، فرد خطاکار نباید از انجام تکالیف آنان که او را «امر به توبه» میکنند، دلگیر و آزرده شود. چرا که دیگران روی خصومت شخصی و برای ایراد گرفتن از او و برای آزردن او این عمل را انجام نمیدهند، بلکه آنان به تکلیف و واجب خویش عمل میکنند، که در صورت ترک آن، خود گرفتار گناه و معصیت خواهند بود، همانگونه که اگر کسی نماز واجب را ترک کند.
لازم به تذکّر است که هر معصیت و نافرمانی زنجیری است که شیطان به گردن انسان افکنده است و او را با این حالت، بر لب پرتگاه نابودی و هلاکت میکشاند. خداوند مهربان، با این تکلیفی که بر عهدة دیگران قرار داده است، همه را برای نجات انسان معصیتکار از چنگال شیطان پلید، بسیج و تا حصول اطمینان از گسیختن آن زنجیر و آزادی او، مسئول قرار داده است.
یقیناً شرطِ برادری و شرطِ دوستی همین است که: اگر کسی دوست و برادر خود را اسیر دشمن دید، اگر میتواند با جدّیت تمام نسبت به آزادی او اقدام کند، و نهایت تلاش خویش را برای رهائی او بکار بندد. اسلام عزیز که همه مسلمانان را برادر یکدیگر میداند، بیتفاوتی آنان را در این مورد به هیچوجه نمیپذیرد.
البتّه عمل به فریضة توبه، که در واقع، بازگشت به معیارهای الهی است، ضامت حیات و بقای جامعه اسلامی و سلامت آن است. بنابراین، توبه گذشته از ابعاد فردی، در ابعاد اجتماعی نیز منشأ تأثیرات بسزایی است.
جامعهای که افراد آن اهل معصیت و گناهند، جامعهای بیمار است که پیکرة آن در معرض خطر جدّی است. اما آن جامعه که افراد آن از گناه و معصیت و نافرمانی خداوند حکیم توبه میکند جامعهای سالم و با نشاط و رو به رشد و کمال خواهد بود.
واکنشِ مناسب، در مقابل آنانی که ما را امر به توبه میکنند. متأثّر شدن از دعوت آنان است. البتّه عاقلانه این است که: در اوّلین لحظهای که انسان به خطای خویش آگاه میگردد و بدان توجّه پیدا میکند و بند شیطان را بر گردن خود میبیند، برای نجات خویش اقدام کند. هر چه زمان از این اسارت بگذرد کار مشکل و مشکلتر خواهد شد. هیچ عاقلی فرصتها را برای نجات و گریز از چنگال دشمن جانی از دست نمیدهد.
از تذکّر و کمک دیگران که برای رهایی ماست، باید قدردانی کنیم و حقّ هیچگونه اعتراضی بر آنها نداریم. اگر اعتراضی هست، بر خود ماست، نه بر دیگران. دیگران در تذکّری که به ما میدهند، عمل به تکلیف خویش میکنند. اگر روش ما نامناسب است، و در اینگونه موارد بر دیگران معترضیم، تجدید نظرِ کلی در رفتارمان ضروریست.
منبع: توبه زیباترین پوزش
- شنبه ۲ مرداد ۹۵
- ۱۹:۱۳
- ۷۴۶
- ۱