چنانچه منابع تاریخی و اسلامی به آن پرداختهاند، ریشه اصلی پیدایش آن میان قوم لوط، بوده است و قبل از قوم لوط در هیچ قومی سابقه نداشته است که در قرآن میفرماید: «وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَکُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمینَ»(1)
همجنسبازی، یک نوع بیماری روحی است که بیشتر مواقع بهصورت تدریجی در انسان شروع میگردد، ابتدا بهواسطه عدم مراقبت والدین از خلوت کودک با همسالان خود و سپس به عنوان یک راه لذتجویی انحرافی به وجود میآید، ازآنجاییکه کودک با همسالان و دوستان خود از یک راحتی و امنیت برخوردار است، اگر این انحراف دریکی از آنها به وجود بیاید بهراحتی آن را مطرح و زمینه لذّت خواهی از همدیگر به وجود آمده و اگرچه در ابتدای امر، فقط برای سرگرمی و نوعی بازی با همدیگر بروز مینماید ولی با ادامه این مسائل زمینه انزال و بلوغ کامل جنسی را فراهم می-نماید که آنقدر این بیماری میتواند پیشرفت، نماید که اصلاً شخصِ مبتلا، تن به ازدواج ندهد و یا حتی با ازدواج دست از عمل انحرافی خود برنداشته و حتی از همجنسبازی بیش از عمل جنسی با همسر خود لذّت ببرد. این مسئله هم در بین زنان و هم در بین مردان اتفاق میافتد، امّا در بین مردان لواط نامیده میشود و در بین زنان سحق یا مساحقه.
بین مردان (لواط)
لواط عبارت است از جمع شدن دو مذّکر و وارد کردن آلت یکی در دبر «پشت» دیگری و امروز هرگونه عشقبازی دو مذکّر و لذّت خواهی از همدیگر را همجنسبازی میگویند.
«در زمان بلوغ، در بیضهها دو نوع هورمون ترشح میشود، استروژن (هورمون زنانه) و اندروژن (هورمون مردانه) اگر جنس نر از طریق همجنس اطفاء شهوت نماید، هورمون مردانه تقویت میشود و علاقه زیادی به مردان پیدا میکند و اگر از طریق جنس مادّه فقط ارضاء شود، هورمون استروژن در او تقویتشده و به همین نسبت علاقه او به زن زیاد میشود. (2)»
لواط که در دین اسلام منکر بسیار بزرگی شمردهشده، ازجمله گناهان کبیره است و خداوند عقوبتهای دنیوی و اخروی زیادی برای آن قرار داده است که به بررسی آیات قرآن و روایات معصومین در این مبحث پرداخته میشود:
آیات قرآنی:
«وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَکُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمینَ»(3)
و لوط را فرستادیم که به قوم خود گفت: «آیا عمل زشتی که پیش از شما هیچ کس بدان مبادرت نکرده بجای میآورید، در ادامه فرمود: شما زنان را ترک کرده و با مردان سخت شهوت رانی میکنید آری شما قومی فاسد و نابکارید (مسرفید).
آیه بعدی نیز اشاره دیگری به همین داستان دارد: «وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ»(4) و لوط زمانی که که به قوم خود گفت: آیا شما با آنکه بصیرت و آگاهی به عمل زشت خود دارید باز مرتکب چنین کار منکری میشوید و در ادامه فرمود: آیا این عمل زشت را با مردان انجام میدهید؛ و زنان را رها کرده اید شما مردمی جاهل و نادان هستید.
دراین آیه حضرت، آنها را به خاطر 2 امر سرزنش مینماید: یکی داشتن قبح عمل لواط و دیگری ترک کردن زنان و عدم توجه به آنها و از این آیه هم این مطلب استفاده میشود که اینان راه طبیعی اِعمال غریزه جنسی و شهوت را که همان بهره گیری از زنان و ازدواج بوده رها کرده و به عمل همجنسبازی روی آورده اند.
در آیه دیگراشاره به ریخته شدن قبح عمل بهواسطه انجام این گناه در کنار همدیگر مینماید: «وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَکُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمینَ»(5) و لوط زمانی که به قوم خود گفت: آیا شما به عمل زشتی که هیچ کس در عالم پیش از شما مرتکب نشده روی آورده اید؛ و در ادامه اشاره نمود که شما به شهوت خلوت کردن با مردان روی آورده و راه آنرا «منظور راه صحیح ارضاء» را قطع کرده و در مجامع خود بدون هیچ دخالتی بکار قبیح خود میپردازید و قوم لوط به طعنه گفتند: اگر راست میگویی عذاب خدا را بر ما نازل کن!
پس از بررسی این آیات به چند نکته تفسیری در مورد آنها (قوم لوط) توجّه نمایید؛
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم):
«اِنَّ أخوَفَ ما أَخافُ عَلی اُمَّتی مِن عَمَلِ قَوم لوطٍ»(6) بیشترین چیزی که برای اُمَّتم از آن میترسم عمل قوم لوط است؛ و این یک اعلام خطر از طرف آن حضرت برای همه امّت در همه ی زمان ها و من جمله زمان حاضر بوده است.
در روایت دیگری امیر مؤمنان (علیهالسلام) فرمودند: ما أمکَنَ أحَدٌ مِن نَفسِه طائِعاً یُلعَبُ به اِلّا أَلقَی اللهُ عَلَیهِ شَهوَةَ النّساء (7) هرکس (هرمردی) که با میل و رغبت اجازه دهد که با او بازی شود، خداوند شهوت زنان را در او قرار میدهد و در حدیث دیگری آنها مورد لعن قرار گرفته اند؛ قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم): أَلا لَعنَةُ الله و المَلائکَةِ و النّاسِ اَجمَعین عَلی ناکِحِ یَدِه و عَلی مَن اتَی الذُّکرانَ مِن العالَمین (8) هان! لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم به کسی که خود ارضائی کند و بر کسی که به غلام-بارگی (لواط) روی آورد؛ و درباره اثر این عمل در برزخ رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «مَن یَعمَل مِن اُمَّتی عَمَلَ قَومِ لوطٍ ثُمَّ یَموتُ علی ذالک فَهُوَ مُؤَجَّلٌ اِلی أَن یُوضَعَ فی لَحَدِه فَاِذا وُضِعَ فیه لَم یَمکُث اَکثَرَ مِن ثَلاثٍ حَتّی تَقذِفَهُ اَلاَرَض اِلی جُملَةِ قومِ لُوطٍ المُهلَکیِن فَیُحشَرَ مَعَهُم»(9) هر فردی از امّت من کار قوم لوط را انجام دهد و بر این کار بمیرد، مهلت داده شده تا در لحد گذاشته شود، زمانی که در لحد گذاشته شد، بیش از سه روز نمی گذرد که زمین او را به میان قوم هلاک شده لوط پرت میکند و در روز قیامت با آنها محشور میشود.
در تعبیری زیبا امام رضا (علیه السلام) علّت تحریم آن را این گونه بیان میفرماید: «عِلَّةُ الذُّکران والأناث لِلأناث، لِمارُکَّب فِی الأناثِ وَ ما طُبِعَ عَلَیهِ الذُّکران وَ لِما فی اِتیانِ الذُّکران الذُّکرانَ و الأناثِ الأناثَ مِن اِنقِطاعِ النَّسل و فَسادِ التَّدبیر و خَرابِ الدُّنیا»(10) علّت تحریم روی آوردن مردان به مردان و زنان به زنان، یکی ساختار وجودی زنان و سرشت وجودی مردان است (که هر کدام برای جنس مخالف خود آفریده شده) و دیگری به سبب از بین رفتن نسلها و بر هم خوردن نظم و تدبیر جامعه و نابودی دنیا است.
امّا بین زنان (سحق) نیز در احادیث مختلف مورد مذمّت و سرزنش قرار گرفته است؛ از امام صادق (علیه السلام) رسیده که در پاسخ زنی که از حکم مساحقه پرسید، فرمودند: «حَدُّها حَدُّ الزّانِی، فَقالَت ما ذَکَرَ اللهُ عَزَّوَجَلّ ذالِکَ فی القرآن؟ قال: بَلی؛ قالت: وَ أینَ هُو؟ قال: هُو اَصحابُ الرَّسَّ»(11) حدّش حدّ زناکار است! پرسید: آیا خداوند عزّوجل در قرآن آن را بیان فرموده است! فرمود: آری؛ عرض کرد: در کجای آن؟ فرمود: داستان اصحاب رس. آنچه از تفاسیر بر میآید این است که یکی از اقوام نابود شده و مورد عذاب قرار گرفته اصحاب الرّس بوده اند (که در آیه 38 سوره فرقان به آنها اشاره شده است که گناه آنها قتل پیغمبرشان به نام حنظله بوده و به تعبیر امام صادق (علیه السلام) یکی دیگر از گناهان آنها عمل جنسی بین زنان بوده است). در سبب روی آوردن زنان به عمل جنسی با یکدیگر؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «اَوَّل مَن عَمِلَ هَذا العَمَل قَومُ لوطٍ فَاستَغنَی الرِّجالَ بالرِّجالِ وَ بَقیِ النِّساءُ بِغَیرِرجال، فَفَعَلنَ لَما فَعَلَ رجالُهُنَّ»(12) نخستین کسانی که این عمل را مرتکب شدند قوم لوط بودند، زیرا مردها به یکدیگر پرداختند و زنان بی مرد ماندند و در نتیجه آنها نیز همانند مردانشان به هم روی آوردند! و باز از ششمین امام نور (علیه السلام) روایت شده است که: لَمّا دَخَلَت أمرَأةٌ مَعَ مَولاةِ لَها عَلَیه و سَألََت ما تَقُولُ اللّواتِی مَعَ اللَّواتی؟ قال: هُنَّ فی النّار، اِذا کانَ یَومُ القِیامَة اُتِِیَ بِهِنَّ فَاُلبِسنَ جِلباباً مِن نارٍ و خُفَّینِ مِن نارٍ و قِناعاً مِن نار (13) زنی همراه کنیز خود خدمت امام صادق (علیه السلام) رسید و عرض کرد: درباره پرداختن زنان به یکدیگر چه میفرمایید! حضرت فرمود: جایگاه شان آتش است، روز قیامت اینگونه زنان آورده میشوند و بالاپوشی از آتش و پای افزاری از آتش و روبندی بر صورتهای شان از آتش پوشانده میشود!
عوامل وریشه ها
اما عوامل و ریشه های آن عبارتند از:
1- تربیت ناصحیح خانواده مثل پوشاندن لباس جنس مخالف به کودک و او را به شکل جنس مخالف درآوردن
2- تنها ماندن دو همجنس و عدم مراقبت از آنها و تنها گذاشتن آنها خصوصاً برای مدّت طولانی
3- حمام رفتن دو هم جنس و لمس بدن عریان همدیگر بویژه بصورت دو نفره
4- وجود بیماری های انگلی و میکروبی در ناحیه مقعد
5- عدم امکان ازدواج و به وجود آمدن زمینه همجنسبازی
6- دیدن فیلم ها و تصاویر مبتذل جنسی مروّج همجنسبازیکه امروزه متأسفانه در (سی دی های سکسی) و (سایت های) مبتذل درحال ترویج آن هستند
7- بی ایمانی، لاابالی و نبود ضوابط اخلاقی
8 - عدم تمکین و ارضای مناسب توسط همسر (درعده معدودی)
روش برخورد اسلام
فرض 1:
اگر کسى مذکرى را وطى کند و در او دخول کند قتل او و قتل مفعول ثابت مى شود، البته این در صورتى است که هر دو بالغ و عاقل و مختار باشند و در حکم قتل آن دو فرقى نیست در اینکه مسلمان باشند یا کافر، زن داشته باشند یا نه
فرض 2:
اگر فاعل بالغ و عاقل باشد و مفعول نابالغ در صورت تحقق دخول فاعل کشته مى شود و مفعول تأدیب مى گردد،
فرض 3:
همچنین است اگر بالغ عاقل در مجنونى دخول کند که بالغ عاقل اعدام و مجنون اگر شعورى داشته باشد بوسیله حاکم بمقداری که او مقتضى بداند تأدیب مى شود.
فرض 4:
اگر کودک با کودک چنین کند هر دو تأدیب مى شوند،
فرض 5:
اگر مجنونى با عاقل چنین کند تنها عاقل اعدام مى شود نه مجنون،
فرض 6:
اگر با بالغى چنین کند بالغ اعدام و کودک تأدیب مى شود.
چگونگى اعدام
در چگونگى اعدام لواط کننده و لواط دهنده حاکم مخیر است بین اینکه گردنش را با شمشیر بزند و یا از کوه یا هر مکان بلند با دست و پاى بسته پرتابش کند و یا او را در آتش بسوزاند و یا سنگ سارش کند. بنابر قولى نیز مى تواند دیوارى را بر سرش خراب کند چه فاعل باشد و چه مفعول، حتى جایز است او را به هر طریقى که اعدام کرد مرده اش را در آتش بسوزاند.
فرض 7:
اگر همجنس بازى به دخول کشیده نشود، مثلا به ران یا سرین او اکتفا کرده باشد، حدش صد تازیانه است و در این حکم فرقى نیست بین اینکه زن داشته باشند یا نه مسلمان باشند یا کافر، البته در صورتیکه فاعل کافر و مفعول مسلمان نباشد و گرنه فاعل کافر حدّش اعدام است همچنان که گذشت،
فرض 8:
اگر این عمل (فرض 7) را مکرر انجام داده باشد و سه بار هر نوبت صد تازیانه خورده باشد بار چهارم اعدام مى شود.
فرض 9:
دو نفر مذکر اگر لخت و عریان در زیر لحافى دیده شوند و بین آن دو قرابت رحمى نباشد و ضرورتى هم این عمل را اقتضاء نکرده باشد هر دو تعزیر مى شوند و مقدار تعزیر آن دو بنظر حاکم است و نزدیکتر به احتیاط این است که حدّ را بر آنها جارى سازند ولى یک تازیانه کمتر بزنند،
فرض 10:
همچنین تعزیر مى شود کسى که پسرى رابلکه حتى مردى یا زنى بالغ یا نابالغ را از روى شهوت ببوسد.
فرض 11:
مساحقه که عملى نظیر لواط است و بین دو زن اتفاق مى افتد ثابت مى شود، به همان راه هایى که لواط با آن راهها ثابت مى شد، (چهار شاهد یا چهار بار اقرار و...) و حد آن بشرطى که مرتکبش بالغ و عاقل و مختار باشد صد تازیانه است چه شوهر داشته باشد و چه نداشته باشد؛ و بعضى از فقهاء گفته اند اگر زنى شوهردار این عمل را مرتکب شود حدش سنگسار است، لکن قول اول اشبه است؛ و در این عمل فرقى بین فاعل و مفعول و کافره و مسلمه نیست.
فرض 12:
اگر چند بار مساحقه کند و هر بار تازیانه آن را بخورد در نوبت چهارم حدش کشته شدن است.
فرض 13:
اگر دو نفر زن اجنبى با یکدیگر زیر لحاف برهنه دیده شوند حاکم به هر یک از آن دو تازیانه هایى کمتر از حد مى زند و نزدیکتربه احتیاط آنست که نود و نه تازیانه بزند.
فرض 14:
اگر عمل مساحقه و تعزیر آن از هر دو تکرار شد یعنى دوبار مرتکب شدند بار سوم حد بر آن دو جارى مى شود و اگر بعد از حد باز هم تکرار کردند نزدیکتر به احتیاط آنست که دوبار تعزیر مى شوند و بار سوم حد بر آن دو جارى مى شود، بعضى گفته اند کشته مى-شوند. (14)
البته باید با صد تأسف گفت این عمل شنیع امروزه در غرب بهصورت رسمی و با ازدواج دو همجنس صورت میگیرد و پرده حیا و انسانیت کاملاً دریده شده است؛ «امروز ببینید که در آمریکا و انگلیس و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی همجنسبازی رسمی وقانونی شده است! خجالت نمی کشند! کاری را انجام داده اند که ما از نقل و حکایت آن شرم داریم و حیا میکنیم. آیا وقتی در کشوری ازدواج دو همجنس قانونی شود بنیان خانواده در این جامعه باقی خواهد ماند؟ امروزه توده ی مردم آمریکا و اروپا، نه قدرت مندها و نه تبلیغات چی ها، از سُست بودن بنیان خانواده رنج میبرند و ناراحتند و این، روز به روزشدیدتر میشود، این فرهنگ غربی است.»(15) کتاب در غرب چه میگذرد نقل میکند: در کشور سوئد در اوایل نوامبر 1993 کمسیونی از طرف دولت مأمور گردیده بود که پس از بررسی تقاضای همجنس بازان مبنی براینکه هم زیستی و ارتباط آنها به عنوان ازدواج رسمی ثبت شود و از کلیه حقوق موجود در ازدواج های معمولی بین زنان و مردان برخوردار شوند که به این تقاضا نظر مثبت داده شد! اعلام این خبر موجب شادی و شعف در بین همجنس بازان گردید و به این مناسبت در روزنامه AB مورخ 11/11/1993 مقاله ای همراه با عکس های شادی تعدادی از همجنس بازان از گروه های مختلف بود، منتشر شد! در سال 1994 این تقاضا به تصویب مجلس رسید. امّا مقامات کلیسا اعلام داشتند از برگزاری این نوع ازدواج ها در کلیسا خودداری نموده و فقط منحصر به دفاتر ثبت ازدواج شد. درکشور دانمارک و نروژ هم ازدواج همجنس بازان قانونی گردید. (16) البته عجیب تر آن است که خود آنها اقرار به بیماری های روانی و جسمی در میان همجنس بازان دارند ولی بهواسطه ی شهوت رانی و دوری از عفّت بر این مسائل سرپوش قرار داده و به عمل ننگین خود میپردازند.
پینوشتها:
1. اعراف /80
2. بلوغ جنسی ص 140
3. اعراف /80
4. نمل / 54
5. عنکبوت / 28
6. میزان الحکمه / باب لام /ص 5366
7. ثواب الأعمال ص 316
8. کنز العمال؛ حدیث 44057
9. میزان الحکمه ص 5366
10. علل الشرایع ج 1 ص 547
11. بحارالانوار ج 79 ص 75 ح 2
12. بحارالانوار ج 76 ص 3
13. نورالثقیلین ج 4 ص 19
14. امام؛ تحریر الوسیله مسئله 12،4،5،6،7،9،10،11
15. آئینه زن /ییانات مقام معظم رهبری ص 124
16. در غرب چه میگذردص 86 و 87
نویسنده: حسین لاچینانی
منبع:www.rasekhoon.net
- سه شنبه ۱ تیر ۹۵
- ۰۰:۲۶
- ۱۰۱۷
- ۰