گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

امانت و خیانت در امانت از نظر اسلام

  • ۱۵۷۰ نمایش
  • بسم الله الرحمن  الرحیم

    انَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ انْ تُؤَدُّوا الْاماناتِ الى اهْلِها وَ اذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ انْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ انَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ انَّ اللَّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً. [1]

    2- خداوند به شما فرمان مى‏دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامى که میان مردم داورى مى‏کنید، به عدالت داورى کنید! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مى‏دهد خداوند شنوا و بیناست.

    امانتداری از مهم‏ترین فضایل اخلاقى و ارزشهاى اسلامى و انسانى است که با تأکید فراوان در قرآن و احادیث از آن یاد شده است و علماى اخلاق و سالکان الى الله اهمیت فوق العاده‏اى براى آن قائلند، و به عکس خیانت از بزرگترین گناهان و نکوهیده‏ترین رذایل اخلاقى است.

    آنچه در این مقاله می خوانید:

    واژه امانت در قرآن

    دایره امانت در زندگی انسان

    تفسیر آیه

    شأن نزول آیه

    امانت و خیانت در روایات

     

    واژه امانت در قرآن

    در قرآن مجید امانت به صورت مفرد یا جمع بارها تکرار شده.

    و در مورد شش نفر از پیامبران بزرگ الهى جمله‏ «انِّى لَکُمْ رَسُولٌ امِینٌ» من براى شما فرستاده امینى هستم» در آیات قرآن درباره نوح علیه السلام (شعراء- 107) و هود (شعراء 125) و صالح (شعراء- 143) و لوط (شعراء- 162) و شعیب (شعراء- 178) و موسى (دخان- 18) دیده مى‏شود، که نشانه واضحى از اهمیت این فضیلت اخلاقى است که در کنار امر رسالت قرار گرفته، و بدون آن هرگز اعتماد امت‏ها به رسولان جلب نمى‏شود.

    دایره امانت در زندگی انسان

    امانت سرمایه اصلى جامعه انسانى و سبب پیوند مردم با یکدیگر و نظم معاش و معاد آنها است، در حالى که خیانت آتش سوزانى است که همه پیوندها را از میان مى‏برد، و سبب هرج و مرج جامعه و فقر و ضعف و بدبختى است. امانت از صفاتى است که هم در رابطه خلق با خالق و هم انسان‏ها نسبت به یکدیگر و هم انسان نسبت به خودش و هم نسبت به محیط زیست او صادق است. کتاب‏هاى آسمانى و آیین‏هاى الهى امانت‏هاى خدا در نزد مردم است.

    نعمت‏هاى معنوى و مادى که خداوند در جسم و جان انسان آفریده هم امانت‏هاى او هستند.

    اموال و ثروت‏هاى مردم و پست‏ها و مقام‏هاى اجتماعى، امانت‏هایى است که مردم مأمور به حفظ آنها هستند.

    فرزندان در دست پدر و مادر، و شاگردان در نزد معلّمان همه امانت‏هاى الهى‏محسوب مى‏شوند.

    آب و خاک و هوا و آنچه خداوند براى زندگى و حیات بشر در جهان طبیعت آفریده هر کدام امانتى گرانبها در دست انسان‏ها است، که خیانت نسبت به آنها گناه بزرگى است.

    با توجه به وسعت مفهوم‏ «امانت» و «خیانت» و گسترش دامنه آن در ابعاد مختلف اهمیت این فضیلت اخلاقى بیش از پیش آشکار مى‏شود.

    در تفسیر کبیر فخر رازى مى‏خوانیم که براى امانت سه شاخه بیان شده است؛ امانات پروردگار، و امانت‏هاى مردم و امانات خویشتن. سپس در شرح هر یک از این‏ها بحث مشروحى دارد از جمله انجام واجبات و ترک محرمات را جزء امانات الهى مى‏شمرد، و آنها را به شاخه‏هاى متعدد، از جمله امانت زبان، امانت چشم و گوش ذکر مى‏کند (زبان باید به گناه گردش نکند، چشم نگاه خیانت‏آمیز ننماید و گوش، گفتار حرام نشنود).

    و امانت‏هاى مردمى را از قبیل سپرده‏هایى که نزد یکدیگر دارند و ترک کم‏فروشى و ترک غیبت و رعایت عدالت از ناحیه حکومت‏ها، و عدم تحریک عوام در تعصب‏هاى باطل و مانند آن را مى‏شمرد.

    و امانت انسان را نسبت به خویش این مى‏داند که آنچه را خیر دین و دنیاى او است برگزیند، و تسلیم شهوت و غضب و گناهان ناشى از آنها نشود.[2]

    گسترش مفهوم امانت و شمول آن نسبت به بسیارى از وظایف مهم و نعمت‏ها در بسیارى از تفاسیر از جمله تفسیر «ابو الفتوح رازى» و قرطبى و «فى ظلال» و «مجمع البیان» و غیر این‏ها مورد تأکید واقع شده است.

    با این وجود امانت معنى بسیار وسیع و گسترده‏اى دارد که شامل تمام مواهب الهى و نعمت‏هاى خداداد مى‏شود.

    از قرآن مجید و اسلام و ایمان و ولایت گرفته تا کوچک‏ترین مواهب مادى و معنوى همه در مفهوم وسیع امانت درج است.

    احادیثى که مى‏گوید امانت موجب غنى و بى‏نیازى، و خیانت موجب فقر است‏ ناظر به امانت‏هاى مالى و مادى است.

    ولى  بعضى از آیات و روایات که اشاره به عرضه شدن امانت به آسمان‏ها و زمین مى‏کند به یقین به معنى امانت مادى و مالى نیست، بلکه فراتر از آن است، و ناظر به امانت‏هاى معنوى مى‏باشد.

    در حدیثى از امیر مؤمنان علیه السلام مى‏خوانیم هنگامى که وقت نماز فرا مى‏رسید حال او دگرگون مى‏شد، و هنگامى که از آن حضرت سؤال مى‏کردند مى‏فرمود: «وقت نماز رسیده همان وقت امانتى که خداوند آن را در آسمان‏ها و زمین عرضه داشت، و از حمل آن ابا کردند و ترسان شدند».[3]

    در حدیثى مى‏خوانیم که امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامى که خداوند ارواح پیغمبر صلى الله علیه و آله و فاطمه زهرا علیها السلام و ائمّه معصومین علیهم السلام را آفرید، سخنانى فرمود: از جمله این که: «وَلایَتُهُمْ امانَةٌ عِنْدَ خَلْقِى؛ ولایت آنها امانتى است در نزد خلق من».[4]

    از احادیث دیگرى استفاده مى‏شود که خلافت رسول اللَّه صلى الله علیه و آله امانت است.[5]

    یا این که نماز و زکات و حج امانت است.[6]

    و یا همسران نزد شما امانت الهى هستند.[7]

    و در نهج البلاغه در نامه امیر مؤمنان على علیه السلام به اشعث بن قیس مى‏خوانیم که فرمود: «وَ انَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَلکِنَّهُ فِى عُنُقِکَ امانَةً؛ فرماندارى براى تو وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتى است در گردن تو».[8]

    و نیز در حدیثى از پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم که مجالس (خصوصى که اسرار در آن گفته مى‏شود) امانت است.[9]

    حتى در بعضى از روایات دارد که غسل جنابت (به عنوان یک تکلیف الهى) امانتى است که خداوند نزد بندگانش گذارده است.[10]

    به هر حال امانت و خیانت را نمى‏توان در عمل خاص و برنامه معینى محدود ساخت چرا که آثار و پى‏آمدهاى آن نیز تنها در بخش امانت و خیانت مالى محدود نمى‏شود.

     

    تفسیر آیه

    در آیه فوق با صراحت دو دستور بیان شده است؛ دستورى درباره امانت و دستور دیگرى درباره عدالت، مى‏فرماید: خداوند به شما دستور مى‏دهد که امانت‏ها را به صاحبان آنها برسانید، و هنگامى که میان مردم داورى مى‏کنید از روى عدالت داورى کنید. خداوند پند و اندرزهاى خوب به شما مى‏دهد. خداوند شنوا و بینا است. (انَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ انْ تُؤَدُّوا الْاماناتِ الَى‏ اهْلِها وَ اذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ انْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ انَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ، انَّ اللَّه کانَ سَمِیعاً بَصِیراً).

    با این که مسأله حکومت عادلانه و داورى صحیح در میان مردم جایگاه بسیار والایى دارد، در عین حال پیش از آن دستور به اداى امانات داده شده است که نشانه اهمیت فوق العاده آن است. و ترتیبى که در آیه اشاره شده شاید به خاطر این است که امانت مفهوم عامى دارد که داورى عادلانه در میان مردم یکى از مصادیق آن است، زیرا امانت به مفهوم عام آن تمام مقامات و پست‏هاى اجتماعى را که امانت‏هاى خدا و امانت‏هاى مردم، در دست صاحبان آن مقام‏ها است شامل مى‏شود.

    تأکیدهائى که در ذیل آیه آمده از یک سو توصیه به امانت و عدالت را پند و اندرزهاى نیک پروردگار مى‏شمرد، و از سوى دیگر به همگان هشدار مى‏دهد که خدا مراقب اعمال آنها است. اهمیت مضاعفى به این دو موضوع یعنى رعایت امانت و عدالت مى‏دهد.

    شأن نزول آیه

    آنچه در شأن نزول این آیه نقل شده نیز به خوبى گستردگى مفهوم امانت را نشان مى‏دهد زیرا در شأن نزول مى‏خوانیم هنگامى که پیامبر صلى الله علیه و آله با پیروزى کامل وارد مکه شد، «عثمان بن طلحه» کلید دار کعبه را احضار فرمود و کلید را از او گرفت تا درون کعبه را از لوث بتها پاک سازد. پس از انجام این مقصود عباس عموى پیامبر صلى الله علیه و آله تقاضا کرد منصب کلید دارى بیت الله که مقام بسیار برجسته‏اى بود، به او سپرده شود، ولى پیامبر صلى الله علیه و آله چنین نکرد و کلید را به دست «عثمان بن طلحه» داد در حالى که آیه فوق را تلاوت مى‏فرمود: «انَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ انْ تُؤَدُّوا الْاماناتِ الى اهْلِها ...» این در حالى است که هنوز «عثمان» مسلمان نشده بود.

    امانت و خیانت در روایات

    در احادیثى که از پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام به ما رسیده است اهمیت فوق‏العاده‏اى به این مسأله داده شده گاه از امانت به عنوان یکى از اصول اساسى مشترک در میان همه ادیان آسمانى یاد شده، و گاه به عنوان نشانه اصلى ایمان و گاه به عنوان سبب جلب و جذب رزق و روزى و اعتماد مردم، سلامت دین و دنیا و غنا و بى‏نیازى یاد شده است که گلچینى از این روایات را در ذیل از نظر مى‏گذرانیم:

    لزوم رعایت امانت در هر چیز کوچک و بزرگ

     در حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله خطاب به على علیه السلام مى‏خوانیم که فرمود: «یا ابَالْحَسَنِ ادِّ الامانَةَ الَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ فِى ما قَلَّ وَجَلَّ حَتَّى فِى الخَیْطِ وَ الَمخِیطِ؛ اى ابوالحسن! امانت را چه مربوط به شخص نیکوکار باشد یا بدکار، چه کم باشد چه زیاد به صاحبش برسان، حتى در نخ و سوزن».[11]

    على علیه السلام مى‏گوید این سخن را پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ساعتى پیش از وفاتش به من فرمود و سه بار آن را تکرار کرد.

    خیانت در امانت نشانه بی ایمانی

     در حدیث دیگرى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم که فرمود: «لا ایْمانَ لِمَنْ لا امانَةَ لَهُ؛ کسى که امانت را رعایت نمى‏کند ایمان ندارد».[12]

    این تعبیر نشان مى‏دهد که در تمام ادیان آسمانى راستى و امانت جزء مهمترین تعلیمات بوده و از اصول ثابت ادیان الهى شمرده مى‏شود.

    4- از همان امام بزرگوار نقل شده که براى آزمایش ایمان مردم فرمود: «لا تَنْظُرُوا الَى‏ طُوْلِ رُکُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ، فَانَّ ذلِکَ شَئْىٌ اعْتادَهُ فَلَو تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ لِذلِکَ وَلکِنْ انْظُرُوا الى صِدْقِ حَدِیثِهِ وَ اداءِ امانَتِهِ؛ نگاه به رکوع و سجود طولانى افراد نکنید (و تنها آن را نشانه دیانت آنها ندانید) چرا که این چیزى است که ممکن است به آن عادت کرده باشد، و هرگاه آن را ترک کند، نگران مى‏شود ولى نگاه به راست گویى و امانت آنها کنید».[13]

    5- شبیه همین معنى با تعبیر تکان دهنده‏ترى از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: «لاتَنْظُرُوا الَى کَثْرَةِ صَلاتِهِمْ وَ صَوْمِهِمْ وَ کَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّیْلِ وَلکِنْ انْظُرُوا الى صِدقِ الْحِدِیثِ وَ اداءِ الْامانَةِ؛ نگاه به فزونى نماز و روزه آنها و کثرت حج و نیکوکارى آنها و سر و صدایشان در شب (هنگام راز و نیاز با خدا) نکنید، بلکه نگاه به راست گویى و امانت آنها کنید».[14]

    هدف از این تعبیر این نیست که نماز و روزه و حج و انفاق، سبک شمرده شود، بلکه هدف آن است که این‏ها تنها نشانه دین‏دارى افراد معرفى نگردد، بلکه به دو رکن اساسى دین یعنى راستى و امانت بیشتر توجه شود.

    راست گویى و اداء امانت نسبت به نیکوکار و بدکار جزء تعلیمات همه انبیاء

    در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام آمده است: «انَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً الَّا بِصِدْقِ الْحِدِیثِ وَ اداءِ الْامانَةِ الَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ؛ خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نکرد، مگر این که راست گویى و اداء امانت نسبت به نیکوکار و بدکار جزء تعلیمات او بود».[15]

    لزوم رعایت امانت نسبت به همه حتی شقی ترین افراد

    امام سجاد علیه السلام در این زمینه تعبیر عجیبى دارد؛ به شیعیانش مى‏فرمود:

    «عَلَیْکُمْ بِاداءِ الْامانَةِ فَوالَّذِى بَعَثَ مُحَمّداً صلى الله علیه و آله بِالحَقِّ نَبِیّاً لَوْ انَّ قاتِلَ ابِىَ الْحُسَیْنِ ابْنِ عَلِىٌّ علیهما السلام ائْتَمَنَنِى عَلَى السَّیْفِ الَّذِى قَتَلَهُ بِهِ لَأَدَّیْتُهُ الَیْه؛ به شما باد به اداء امانت، سوگند به آن‏کس که محمد صلى الله علیه و آله را به حق پیامبر خویش قرار داد، اگر قاتل پدرم حسین علیه السلام شمشیرى را که با آن پدرم را شهید کرد نزد من امانت مى‏سپرد (و من امانت او را قبول مى‏کردم) در امانتش خیانت نمى‏نمودم».[16]

    شبیه همین معنى- به تعبیر دیگرى- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «انَّ ضارِبَ عَلِىٌّ بِالسَّیْفِ وَ قاتِلَه لَوْ ائْتَمَنَنِى وَ اسْتَنْصَحَنِى وَ اسْتَشارَنِى، ثُمَّ قَبِلتُ ذلِکَ مِنْهُ، لَادَّیْتُ الَیْهِ الْامانَةَ؛ آن کس على علیه السلام را با شمشیر زد و شهید کرد، هرگاه امانتى نزد من بگذارد یا نصیحتى بخواهد یا مشورتى کند، و من از او بپذیرم، حق امانت را بجا مى‏آورم».(در نصیحت و مشورت و هم در امانت‏هاى عادى).[17]

    رسیدن صاحب امانت به مقامات عالی

     از حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام نقل شده به خوبى استفاده مى‏شود که حتى مقامات عظیم پیشوایان بزرگ همچون على علیه السلام در سایه صدق الحدیث و اداء الامانة بود، امام به یکى از یارانش به نام «عبد الله بن ابى یعفور» فرمود: «انْظُرْ ما بَلَغَ بِهِ عَلِىٌ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله علیه و آله فَالْزَمْهُ؛ نگاه کن ببین على علیه السلام که در سایه چه چیزى آن همه مقام نزد پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله پیدا کرد، آن را بشناس و رها مکن. سپس افزود: «فَانَّ عَلِیّاً علیه السلام انَّما بَلَغَ ما بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ اداءِ الْامانَةِ؛ زیرا على علیه السلام به آن همه مقامات در نزد پیامبر صلى الله علیه و آله رسید به خاطر راست گویى و اداى امانت بود».[18]

    خیانت موجب فقر

     در حدیث دیگرى در مورد آثار مهم دنیوى امانت و خیانت از على علیه السلام مى‏خوانیم‏ «الْامانَةُ تَجُرُّ الرِّزْقَ وَ الْخِیانَةُ تَجُرَّ الْفَقْرَ؛ امانت رزق و روزى مى‏آورد، و خیانت مایه فقر است».[19]

    امانت به منزله رأس اسلام

     در حدیث کوتاه و بسیار پر معنى از همان بزرگوار مى‏خوانیم: «رَأْسُ الْاسْلامِ الْامانَةُ؛ رأس (ریشه و اساس و سرچشمه) اسلام امانت است».[20]

    امانت موجب سلامتی در دنیا و آخرت

     شبیه همین معنى با کمى تفاوت از لقمان حکیم نقل شده فرمود: «یا بُنَّىَّ ادِّ الْامانَةَ تَسْلُمُ لَکَ دُنْیاکَ وَ آخِرَتُکَ وَکُنْ امِیناً تَکُنْ غَنِیّاً؛ پسرم! امانت را ادا کن تا دنیا و آخرت تو سالم باشد، و امین باش تا غنى شوى».[21]

    12- این بحث را با حدیث ناب دیگرى از رسول اللّه صلى الله علیه و آله پایان مى‏دهیم فرمود:

    «لاتَزالُ امَّتِى بِخَیْرٍ ما تَحابُّوا وَ تَهادُّوا وَ ادَّوُا الْامانَةَ وَ اجْتَنِبُوا الْحَرامَ وَ وَقَّرُوا الضَّیْفَ وَ اقامُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ فَاذا لَمْ یَفْعَلُوا ذلِکَ ابْتَلَوا بِالْقَحطِ وَ السِّنِیْنِ؛ امت من همواره در مسیر خیر و سعادتند مادام که با یکدیگر محبت کنند و به یکدیگر اعتماد کنند، و امانت را به صاحبان آن بپردازند و از حرام پرهیز کنند، مهمان را گرامى دارند، نماز را بر پا کنند، و زکات را بپردازند، و هنگامى که چنین نکردند به قحطى و خشکسالى گرفتار مى‏شوند».[22]

    این روایات که تنها گلچینى از روایات مربوط به امانت در منابع اسلامى است، به خوبى نشان مى‏دهد که امانت چه جایگاهى در میان تعلیمات اسلامى دارد، و خیانت تا چه حد زیانبار، ویران گر و مایه بدبختى و دورى از خدا است. هر یک از روایات بالا به یکى از ابعاد آثار سازنده امانت و ابعاد ویران‏گر خیانت اشاره مى‏کند که تأمل و دقت در آنها چیزهاى بسیار به انسان مى‏آموزد.

     

     

    منبع: اخلاق در قرآن،ج‏3،ص  174 تا 185. 

     

    استخراج: سید محمد علوی زاده

    [1] . (نساء- 58)

    [2] . تفسیر فخر رازى، جلد 10، صفحه 139. (ذیل آیه مورد بحث).

    [3] .نور الثقلین، جلد 4، صفحه 313.

    [4] . بحار الانوار، جلد 26، صفحه 320.

    [5] . همان، جلد 99، صفحه 175.

    [6] . همان، صفحه 274.

    [7] . همان، جلد 21، صفحه 381.

    [8] . نهج البلاغه، نامه 5.

    [9] . جة البیضاء، جلد 3، صفحه 327.

    [10] . بحار الانوار، جلد 10، صفحه 181.

    [11] . بحار الانوار، جلد 74، صفحه 273.

    [12] . . همان.

    [13] . . اصول کافى ، صفحه 105، حدیث 13.

    [14] .  بحار الانوار، جلد 72، صفحه 114، حدیث 5.

    [15] . اصول کافى، جلد 2، صفحه 104.

    [16] . همان مدرک، حدیث 3.

    [17] . مجموعه ورّام، جلد 1، صفحه 20.

    [18] . اصول کافى، جلد 2، صفحه 104، حدیث 5.

    [19] . بحار، جلد 78، صفحه 60.

    [20] . شرح غرر الحکم، جلد 4، صفحه 47.

    [21] . معانى الاخبار، صفحه 253؛ بحار الانوار، جلد 72، صفحه 117.

    [22] .  بحار الانوار، جلد 72، صفحه 115.

    سلام لطفا سری بزن هم به وبلاگم بزنید.mosjue123.blogfa.com با تشکر
    سلام علیکم
    بروی چشم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    بسم الله الرحمن الرحیم
    حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
    الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
    گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
    با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
    سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
    در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
    باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
    موضوعات
    پیوندها

    طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

    کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.