گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

سه واجبی که هیچ تبصره و استثنائی ندارند

امام باقر علیه السلام:

ثَلاثٌ لَم یَجعَلِ اللّهُ عَزَّ و جلَّ لأحَدٍ فیهِنَّ رُخصَةً: أداءُ الأمانَةِ إلَى البَرِّ و الفاجِرِ، و الوَفاءُ بِالعَهدِ للبَرِّ و الفاجِرِ، و بِرُّ الوالِدَینِ بَرَّینِ کانا أو فاجِرَینِ.

سه چیز است که خداوند عزّ و جلّ درباره هیچ یک از آنها اجازه مخالفت نداده است: برگرداندن امانت به صاحبش نیک باشد یا بد، وفاى به عهد با نیک و بد، و نیکى به (اطاعت از) پدر و مادر، نیک باشند یا بد.

بحار الأنوار: 74/ 56/ 15.

داستان واقعی عبرت آموز درباره گناه منفور زنا و خیانت به ناموس مردم

 

امروز یکی از دانشجوهایی که خونمون اومده بود قضیه ی جالب و در عین حال عبرت آموزی رو نقل کرد. گفت: با چند تا از رفیقام سوار تاکسی بودیم که راننده ی تاکسی برای اینکه ما رو نصیحت کنه که در این سنین جوانی مواظب خودتون باشید، گفت: بیست سی سال قبل وقتی که 18 سالم بود، توی محلمون یک زن خراب زندگی می کرد که شوهر هم داشت. یه بار وسوسه شدم که باهاش رابطه داشته باشم. خلاصه وقتی که شوهرش نبود رفتم خونش و .... که در خونشو زدند. زن فوری لباساشو پوشید و رفت دم در. شوهرش اومده بود. زن هم گفت: حاجی امروز آبگوشت داریم برو چند تا نون بخر و بیا. شوهرش رفت و من هم لباسمو پوشیدم و از خونه زدم بیرون. این بود تا چند سال قبل که بین روز با تاکسی رفتم خونه. همین که در را زدم، زنم اومد در خونه و گفت: حاجی آبگوشت داریم، برو چند تا نون بخر وبیا! چون جمله اش دقیقا شبیه جمله ی سی سال قبل اون زن خراب بود، ناگهان خاطره ی اون روز در ذهنم تداعی شد و دلم آشوب شد. فوری رفتم در تاکسی نشستم و منتظر شدم. بعد از لحظاتی دیدم جوانی از خانه ام بیرون زد. صداش زدم و گفتم: سوار شو. گفت: تو کی هستی؟ گفتم: سوار شو تا بهت بگم. وقتی سوار شد، گفتم: من شوهر همون زنی هستم که الآن باهاش مشغول بودی! از ترس شروع به لرزیدن کرد. گفتم: نترس، حقم بود و خاطره ی دوران جوونیمو واسش تعریف کردم و گفتم: تو هم منتظر چنین روزی باش! بعد از این قضیه هم زنم رو طلاق دادم. این را براتون گفتم که مراقب رفتارتون باشید و گول وسوسه های شیطون رو نخورید.

امام صادق علیه السلام :

وَ إِنْ شَرّاً فَشَرٌّ لَا تَزْنُوا فَتَزْنِیَ نِسَاؤُکُمْ وَ مَنْ وَطِئَ فِرَاشَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ وُطِئَ فِرَاشُهُ کَمَا تَدِینُ تُدَان. ؛
اگر شر مرتکب شدی شر می بینی پس زنا نکنید تا با ناموستان زنا ندهد . و هر که به همسر مردى مسلمان خیانت کند ، به همسرش خیانت کنند . با هر دست که بدهى، از همان دست مى گیرى .
بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏72، ص: 170
 

"هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی"

هــــــر که باشد نظرش در پی ناموس کسان

پــی نامــوس وی افـتد نظـــــر بوالهــوســان

مطلب مرتبط:

با هر دست که بدهى، از همان دست مى‏‎گیرى

منبع: حاصل وبگردی های من

مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمى شود

پس از جنگ احد، پیامبر (صلى الله علیه و آله) براى ترساندن کافران، فرمان بسیج عمومى داد، مسلمانان براى سرکوبى کافران حرکت کردند تا به «حمراء الاسله» (که در حدود دو فرسخ و نیمى مدینه قرار داشت) رسیدند، دشمن که از حمله مجدد مسلمانان اطلاع یافت به سوى مکه گریخت.

پیامبر (صلى الله علیه و آله) همراه مسلمین روز دوشنبه، سه شنبه و چهارشنبه در آنجا ماند، سپس به مدینه مراجعت نمود، هنگام مراجعت در راه به دو نفر فرارى یکى «معاویه بن مغیره» که در جنگ احد بینى حضرت حمزه (علیه السلام) را بریده بود، و دیگرى «ابو عزه جمحى» دست یافت و فرمان قتل این دو نفر را صادر کرد.

«ابو عزه جمحى» کسى بود که در جنگ بدر، به اسارت مسلمانان درآمد، او از فقر و عیالمندى خود به پیامبر (صلى الله علیه و آله) شکایت کرد، حضرت به این خاطر او را آزاد نمود به شرطى که دیگر بار به جنگ با مسلمانان نپردازد ولى او نقض عهد کرد و در جنگ احد در صف دشمن به نبرد با مسلمانان پرداخت و کافران را بر ضد مسلمین تحریک نمود.

ابو عزه قبل از اعدام، به پیامبر (صلى الله علیه و آله) عرض کرد: «بر من منت بگذار و مرا آزاد کن».

پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود:

 لا یلدع المؤمن من حجر مرتین (منتهى الامال، ج 1، ص 47، سیره ابن هشام، ج 2، ص 104.)

 مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمى شود.

آنگاه فرمان به قتل او داد و این فرمان به اجرا درآمد و به این ترتیب این دو جنایتکار فرارى به دوزخ روانه شدند.
منبع: کحل البصر، ص 96.

آیا خیانت به شوهر حق الناس محسوب می شود؟

سؤال: 

سلام؛  آیا خیانت به شوهر جزء حق الناس که در صورت توبه از آن عمل زشت باید از شوهر حلالیت بطلبی؟ خواهشمند است راهنمایی کنید. من قبلاً این عمل زشت را انجام دادم الان توبه کردم انشااله که خدا قبول کنه فقط وی خوام بدونم که باید به شوهرم بگم  یانه چون اگر بگم که زندگیم از هم می پاشه اگرهم نگم که توبه ام قبول نیست خواهش می کنم پاسخ مرا به صورت محرمانه به ایمیلم ارسال کنید

جواب: 

سلام بر شما

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می فرماید:

 اشتَدَّ غَضَبُ اللّهِ عزّ و جلّ عَلَى امرأةٍ ذاتِ بَعلٍ مَلَأتْ عَینَها مِن غَیرِ زَوجِها أو غَیرِ ذِی مَحرَمٍ مِنها، فإنّها إن فَعَلَتْ ذلکَ أحبَطَ اللّهُ کُلَّ عَمَلٍ عَمِلَتهُ، فإن أوطَأتْ فِراشَهُ غَیرَهُ کانَ حَقّا عَلَى اللّهِ أن یُحرِقَها بِالنارِ بعدَ أن یُعَذِّبَها فی قَبرِها.

شدید است غضب خداوند عزّ و جلّ  بر زن شوهردارى که پر کرده باشد چشمش را از نگاه به غیر همسرش یا نامحرم ؛ زیرا که اگر چنین باشد، خداوند همه اعمال او را باطل گرداند و اگر به شوهر خود خیانت ورزد، بر خداست که او را بعد از عذاب دادن در قبر، به آتش دوزخ بسوزاند. ( بحار الأنوار: 76/ 366/ 30.)

این روایت ها را مطرح کردم تا شما و خوانندگان گرامی بدانند که ارتباط با نامحرم چه عذاب سختی به همراه دارد و چه تاریکی بزرگی بر روح و روان انسان وارد می سازد.

شما که متأهل هستید، قطعا حق همسرتان را هم ضایع کرده اید. البته به هیچ وجه نباید با همسرتان در این رابطه صحبت کنید و موضوع را با وی تر میان بگذارید. برای جبران حق شوهر، بهترین کار این است که علاوه بر توبه واقعی، بیش از پیش به او خدمت و احترام کنید و سعی نمایید که در افکارتان جز به همسر نیندیشید و فکر هیچ مرد نامحرمی را در ذهن خود پرورش ندهید. همچنین برای همسرتان دعا کنید و از خداوند بخواهید تا دل او را نسبت به شما نرم کند. (همین کار کافی است)

طلب حلالیت از کسی که به او خیانت ناموسی کرده ایم!

طلب حلالیت از کسی که به او خیانت ناموسی کرده ایم!

پرسش:

آیا لازم است از کسی که ناموس او را بی عفت کرده ایم طلب حلالیت کنیم!؟

پاسخ:

خیر هرگز چنین عملی جایز نیست! چون

اولا: این گناهان حق الله هستند! و در فرض فوق که همراه با حق الناس است و باید طرف را با طلب حلالیت یا پرداخت دیه راضی کند! باز هم لازم نیست که اقرار به گناه بکند یا آنرا ذکر کند و همینقدر که خسارت را به هر نحوی جبران کند کافی است!

ثانیا : این کار ممکن است به فتنه ای بسیار بزرگتر بانجامد!

سه امر لازم برای موفقیت در هر شغل و حرفه

امام صادق(علیه السلام)

کُلُّ ذی‌صَناعَةٍ مُضطَرًّ اِلی ثَلاثِ خِصالٍ یَحْتلِبُ بِها الْکَسْبَ: و هُوَ اَن یَکُونَ حاذِقاً بِعِلْمٍ مُؤَدّیاً لِلْاَمانَةِ فیهِ، مُسْتَمیلاً لِمَنِ اسْتَعْمَلَهُ

هر اهل فنی برای موفقیت در کسب و کار خود (که کارش بگیرد) به سه مطلب نیازمند است:

- تخصص و باهوشی در فن و حرفه مورد نظر.

- امین باشد و در کار و مال مردم، امانت و درستی را حفظ کند.

- با کارفرما و صاحب کار، خوش‌برخورد و خوش‌قلب باشد.

بحارالانوار، ج75، ح235

شرافت، سرمایه ماندگار


اگر برای بدست آوردن پول مجبوری #دروغ بگوئی و فریبکاری کنی ، تهیدست بمان!
اگر برای بدست آوردن جاه و مقامی باید چاپلوسی کنی و تملّق بگوئی ، از آن چشم بپوش!
اگر برای آنکه مشهور شوی ، مجبور می شوی مانند دیگران #خیانت کنی ، در گمنامی زندگی کن!
بگذار دیگران پیش چشم تو با #دروغ و #فریب ثروتمند شوند ، با تملّق و چاپلوسی شغل های بزرگی را به دست آورند و با خیانت و نادرستی شهرت پیدا کنند ، تو گمنام و تهیدست و قانع باش! ، زیرا اگر چنین کنی تو سرمایه ای را که آنها از دست داده اند ، به دست آورده ای...
و آن " شرافت" است.

حاصل حلال خواری و امانت داری: تولد فرزندی عارف و روشن ضمیر

درباره عبدالله بن مبارک چنین گفته‌اند که پدرش باغبان بود روزی صاحب باغ آمد و به مبارک گفت: فوری مقداری انار شیرین بیاور تا بخوریم.

مبارک چند عدد انار آورد و صاحب باغ چشید و گفت: ترش است برو انار شیرین بیاور، چند مرتبه مبارک انار اورد و صاحب باغ بعد از چشیدن می‌گفت: ترش است برو انار شیرین بیاور.

بالاخره صاحب باغ ناراحت شد و رو به مبارک کرد و گفت؛ تو هنوز بعد از مدتی که در این باغ هستی درخت انار ترش را از شیرین تمیز نمی‌دهی؟

امانت و خیانت در امانت از نظر اسلام

بسم الله الرحمن  الرحیم

انَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ انْ تُؤَدُّوا الْاماناتِ الى اهْلِها وَ اذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ انْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ انَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ انَّ اللَّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً. [1]

2- خداوند به شما فرمان مى‏دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامى که میان مردم داورى مى‏کنید، به عدالت داورى کنید! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مى‏دهد خداوند شنوا و بیناست.

امانتداری از مهم‏ترین فضایل اخلاقى و ارزشهاى اسلامى و انسانى است که با تأکید فراوان در قرآن و احادیث از آن یاد شده است و علماى اخلاق و سالکان الى الله اهمیت فوق العاده‏اى براى آن قائلند، و به عکس خیانت از بزرگترین گناهان و نکوهیده‏ترین رذایل اخلاقى است.

آنچه در این مقاله می خوانید:

واژه امانت در قرآن

دایره امانت در زندگی انسان

تفسیر آیه

شأن نزول آیه

امانت و خیانت در روایات

ملعونین در قرآن

راهی برای شناخت گناهان بزرگ

در قرآن هیجده گروه بخاطر گناهان مختلف، مورد لعن قرار گرفته اند؛ «لعن» در اصل به معنی طرد و دور ساختن از رحمت، آمیخته با خشم و غضب است، با اینکه رحمت خداوند شامل همه چیز می شود؛ «وَ رَحمَتی وَسعَت کُلّ شَیی»(اعراف / 152) «و رحمت من بر هر چیزی گسترده است. » ولی انسان بخاطر سوء انتخاب خود به جایی می رسد که همچون توپ دربسته در اقیانوس رحمت الهی قرار دارد اما ذره ای آب رحمت را به درون نمی پذیرد.
پس لعنت خداوند یعنی دور ساختن کسی از رحمت خویش و محروم ساختن او از تمام نعمت‌ها و برکات که از طرف او به بندگان می‌رسد.
لعنت شدگان در قرآن
کافران و مشرکان، یهودیان لجوج، مرتدان، قانون شکنان حیله گر، پیمان شکنان، مکذبین و کتمان کنندگان حق، مستکبرین و سردمداران کفر بخاطر فساد در زمین، منافقان چند چهره، آزار دهندگان به رسول خدا صلی الله علیه و آله، ظالمان، قاتلان، ابلیس، تهمت زنندگان به بانوان پاک دامن، مخالفان رهبران راستین، شایعه سازان دروغ پرداز،بنی امیه، ناپاک دلان و دروغ گویان.

در ذیل به آدرس 10 گروه از افراد فوق در قرآن اشاره خواهد شد:
۱ ۲
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.