امیرالمؤمنین علیهالسلام :
«العِفَّةُ أفضَلُ الفُتُوَّةِ؛ عفت برترین جوانمردی است.»
غررالحکم ص ۲۵۶.
- دوشنبه ۳۰ دی ۹۸
- ۲۰:۴۵
- ۱۰۳
- ۰
سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک
امیرالمؤمنین علیهالسلام :
«العِفَّةُ أفضَلُ الفُتُوَّةِ؛ عفت برترین جوانمردی است.»
غررالحکم ص ۲۵۶.
1- «حاصل شدن حالتی برای نفس و جان آدمی که بهوسیلهی آن از غلبه و تسلّط شهوت جلوگیری میشود.»[1]
2- «حفظ نفس از تمایلات و شهوات نفسانی است همانگونه که تقوی حفظ نفس از ارتکاب به محرمات، خلاف و عصیان، است.»[2]
عفت، حالتی نفسانی است به معنی رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل و ایمان.[3]
امام علی علیهالسلام درباره حقیقت عفت میفرماید:
«الصَّبْرُ عَنِ الشَّهْوَةِ عِفَّة؛ عفت، مقاومت در برابر شهوتهاست.»[4]
و نیز میفرماید:
«الْعَفَافُ زَهَادَة؛ عفت، بیرغبتی نسبت به خواستههای نفسانی است.»[5]
و نیز میفرماید:
«العِفَّةُ رَأسُ کلِّ خَیرٍ؛ عفت سرآمد هر خوبی است.»[6]
و نیز میفرماید:
«العِفَّةُ أفضَلُ الفُتُوَّةِ؛ عفت برترین جوانمردی است.»[7]
لذا عفاف به معنی حالتی از نفس است که انسان را از غلبه و تسلط شهوت و تمایلات نفسانی منع میکند و نتیجه آن حفظ انسان از آلوده شدن به گناه و معصیت است و بهطورکلی میتوان گفت که عفاف مترادف است با خودکنترلی، نظارت بر خویشتن، خویشتنداری ازآنچه حلال و زیبا نیست، پرهیزکاری، احساس حضور در محضر خداوند و جلوگیری از طغیان نفس در ارتکاب گناهان بهویژه گناهان جنسی.
اطلاعات بیشتر سایت تبیان و پایگاه اطلاع رسانی حوزه …
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن؛ خسروی حسینی، سیدغلامرضا مترجم، نشر مرتضوی، ج 2، ص 618: العِفَّة حُصُولُ حالةٍ لِلنَفس تَمتَنع بِها عَن غَلَبَة الشَّهوَة.
[2]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، جلد 8، صفحه 180 هو حفظ النفس عن تمایلاته و شهواته النفسانیّة. کما أنّ التقوى حفظ النفس عن المحرّمات و عمّا یوجب الخلاف و العصیان.
[3]. تعلیم و تربیت، مرتضى مطهرى، ص 150.
[4]. تصنیف غررالحکم، ص 284.
[5]. میزان الحکمه، ج 6، ص 359، ح 12824.
[6]. غررالحکم ص 256.
[7]. غررالحکم ص ۲۵۶. |
لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=30367
امام رضا علیه السلام:
«لایَخَافَ عَبْدٌ اِلّا ذَنْبَهُ وَ لایَرْجُوَ اِلَّا رَبَّهُ»
بنده باید جز از گناهانش نترسد و جز به خدا امید نبندد.
عیون اخبار الرضا علیه السلام /ج 2/ ص 44
دل بر دو سه دم گرمی بازار مبند امید به هیچ کس بجز یار مبند
از غیر گناه خود ز چیزی نهراس دل جز به خدای حی دادار مبند
امام رضا علیه السلام:
«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»
هیچ خویشتنداریی سودمندتر از دوری از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست.
فقه الرضا علیه السلام / ص356
از کار حرام نفس را باز بدار بال و پر روح را به پرواز بدار
از ذهن بشوی مؤمن آزاری را در جامعه خویش را سرافراز بدار
سؤال: اینکه خداوند فقط کار افراد با تقوى را مىپذیرد، سبب دل سردى و یأس افراد عادّى یا گناهکار نمىشود؟
پاسخ: اولًا اینکه قرآن مىفرماید: «إنّما یَتقبّل اللّه من المتّقین»[1]، تقوا درجاتى دارد. به همین دلیل، کلمه (أتقى) یعنى با تقواتر، در قرآن آمده است: «انّ أکرمکم عند اللّه أتقاکم»[2] و اکثر افراد عادّى و خلافکار هم مرحلهاى از تقوى را دارا مىباشند و گرنه هیچ کار خیرى انجام نمىدادند و از هیچ گناهى دست برنمىداشتند.
ثانیاً اگر گفتند دولت فقط فارغ التحصیلان دانشگاه را مىپذیرد، مراد آن است که شرط استخدام رسمى، فارغ التحصیل دانشگاه بودن است، نه اینکه دیگران حقّ هیچ گونه کارى ندارند و یا اگر کارى انجام دهند، پاداششان ضایع مىشود.
ثالثاً پذیرش عمل نیز درجاتى دارد: قبول عادّى، قبول شایسته، «بقبول حسن»[3] و قبول برتر که در دعا مىخوانیم: «و تقبّل باحسن قبولک»[4] بنابراین، هرکس به مقدار تقوایى که دارد کارش قبول مىشود.
به همین دلیل پاداشهاى قرآن نسبت به افراد و کارها و شرایط، متفاوت است؛
بعضى کارها پاداش دو برابر دارد: «ضِعفَین»[5]
بعضى کارها پاداش چند برابر دارد: «أضعافاً»[6]
بعضى کارها پاداش ده برابر دارد: «فله عَشرُ أمثالها»[7]
بعضى کارها پاداش هفتصد برابر دارد: «کمَثل حبّة أنبَتَت سَبع سَنابِل فى کلّ سُنبلَةٍ مِأةُ حَبّة»[8]
بعضى کارها پاداشى دارد که هیچ کس، جز خدا آن را نمىداند: «فلا تعلم نفس ما اخفى لهم»[9]
و این تفاوتها بر اساس تفاوت نیّت و نوع کار است.
منبع: پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه (تمثیلات)، ص: 25
سؤال: چگونه مىتوانیم حقایق را آن گونه که هست، ببینیم؟
پاسخ: قرآن مىفرماید: «اتَّقُوا اللهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ الله» (بقره/ 282)
از خداوند پروا کنید تا خداوند، حقیقت را به شما بیاموزد.
تقوى به معناى دورى از انواع بدىها و زشتىهاست.
آرى، افراد آلوده از درک بسیارى حقایق محرومند.
کسى که تعصّب قومى، حزبى، نژادى و ... دارد، حق را آنگونه که هست نمىفهمد، مثل کسیکه عینک سرخ گذاشته و همه چیز را سرخ مىبیند و شلغم را لبو مىپندارد
و اگر عینک سبز بگذارد، کاه را علف مىبیند.
اگر آیینه را صیقل دهیم، عکس را درست نشان مىدهد.
آئینه دل نیز باید صیقلى باشد تا معارف را درک کند.
دلهاى کینه دار مثل ظرفهاى آلوده است که اگر آب تمیز هم در آن ریخته شود، آلوده مىشود.
گناه غبارى است که نمىگذارد انسان واقع بین باشد.
پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 22
امام صادق علیه السلام :
کانَ أمیرُ المؤمنینَ علیه السلام یقولُ : لا تُبدِیَنَّ عن واضِحَةٍ و قد عَمِلتَ الأعمالَ الفاضِحَةَ ، و لا یَأمَنِ البَیاتَ مَن عَمِلَ السیّئاتِ
امیر المؤمنین علیه السلام مى فرمود: تویی که کارهاى رسوا کننده کرده اى! نیشت را به خنده باز مکن و کسى که گناه کرده است ، نباید خود را از شبیخون (عذاب خدا) ایمن داند.
بحار الأنوار: 73/ 317/ 4. .
حضرت على (علیه السلام ) مردى را دید که آثار ترس و خوف در سیمایش آشکار است ، از او پرسید:
- چرا چنین حالى به تو دست داده است ؟
مرد جواب داد:
- من از خداى مى ترسم ؟
امام فرمود:
- بنده خدا! (نمى خواهد از خدا بترسى ) از گناهانت بترس و نیز به خاطر ظلمهائى که درباره بندگان خدا انجام داده اى ، از عدالت خدا بترس و آنچه را که به صلاح تو نهى کرده است در آن نافرمانى نکن ، آنگاه از خدا نترس ؛ زیرا او به کسى ظلم نمى کند و هیچ گاه بدون گناه کسى را کیفر نمى دهد.
امیرالمؤمنین امام علی علیه السّلام :
إنّ اللّهَ أخفى سَخَطَهُ فی مَعصیَتهِ، فلا تَستَصغِرَنَّ شیئاً مِن مَعصیَتِهِ، فرُبَّما وافَقَ سَخَطَهُ و أنتَ لا تَعلَمُ.
خداوند خشم خود را در معصیتش پنهان کرده است؛ بنا بر این، هیچ معصیتى را خُرد مشمارید؛ زیرا چه بسا که آن معصیت با خشم خدا همراه باشد و تو ندانى.
میزان الحکمه حدیث 6796 .
طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده
کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.