گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

بهترین شغلها / از اسباب آمرزش گناهان

امام رضا (علیه السلام):

خَیْرُ الاْعْمالِ الْحَرْثُ، تَزْرَعُهُ، فَیَأکُلُ مِنْهُ الْبِرُّ وَ الْفاجِرُ، أمَّا الْبِرُّ فَما أکَلَ مِنْ شَیْىء إسْتَغْفَرَ لَکَ، وَ أمَّا الْفاجِرُ فَما أکَلَ مِنْهُ مِنْ شَیْىء لَعَنَهُ، وَ یَأکُلُ مِنهُ الْبَهائِمُ وَ الطَّیْرُ.

بهترین کارها، شغل کشاورزى است، چون که در نتیجه کشت و تلاش، همه انسان هاى خوب و بد از آن استفاده مى کنند.
امّا استفاده خوبان سبب آمرزش گناهان مى باشد، ولى استفاده افراد فاسد و فاسق موجب لعن ایشان خواهد شد، همچنین تمام پرنده ها و چرندگان از تلاش و نتیجه کشت بهره مند خواهند شد.

الکافى: ج 5، ص 260، ح 5.

چگونه در هر چهل روز، خداوند مؤمنان را از گناهانشان پاک میکند؟

ﯾﻮﻧﺲ اﺑﻦ ﯾﻌﻘﻮب از اﻣﺎم ﺻﺎدق ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﻧﻘﻞ ﮐﺮدﻩاﺳﺖ: درﺧﺼﻮص ﻣﻮﻣﻨﺎن، ﻫﺮ ﺑﺪﻧﯽ ﮐﻪ ﭼﻬﻞروز آﺳﯿﺒﯽ ﺑﻪ آن وارد ﻧﺸﻮد، ﻣﻠﻌﻮن اﺳﺖ و دور از رﺣﻤﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ.
ﮔﻔﺘﻢ: واﻗﻌﺎ ﻣﻠﻌﻮن اﺳﺖ؟ ﻓﺮﻣﻮدند: ﺑﻠﻪ. ﮔﻔﺘﻢ: واﻗﻌﺎ؟ ﺑﺎز ﻓﺮﻣﻮدند: ﺑﻠﻪ.
ﭘﺲ ﭼﻮن اﻣﺎم ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﻄﻠﺐ ﺑﺮای ﻣﻦ را ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮدند، ﻓﺮﻣﻮدند: ای ﯾﻮﻧﺲ! از ﺟﻤﻠﻪی ﺑﻼ و آﺳﯿﺐ ﺑﻪ ﺑﺪن ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺮاش ﭘﻮﺳﺖ و ﺿﺮﺑﻪ ﺧﻮردن و ﻟﻐﺰﯾﺪن و ﯾﮏ ﺳﺨﺘﯽ و ﺧﻄﺎ ﮐﺮدن و ﭘﺎرﻩ ﺷﺪن ﺑﻨﺪ ﮐﻔﺶ و ﭼﺸﻢ درد و ﻣﺎﻧﻨﺪ اﯾﻨﻬﺎ اﺳﺖ، ﻧﻪ ﻟﺰوﻣﺎ ﻣﺼﯿﺒﺖﻫﺎی ﺑﺰرگ.
ﻣﻮﻣﻦ ﻧﺰد ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺎﻓﻀﯿﻠﺖﺗﺮ و ﮔﺮاﻣﯽﺗﺮ از آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﺬارد ﭼﻬﻞ روز ﺑﺮ او ﺑﮕﺬرد و ﮔﻨﺎﻫﺎن او را ﭘﺎک ﻧﻨﻤﺎﯾﺪ؛ وﻟﻮ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻏﻢ ﭘﻨﻬﺎن در دلی ، ﮐﻪ او ﻧﻔﻬﻤﺪ اﯾﻦ ﻏﻢ از ﮐﺠﺎ ﺣﺎﺻﻞ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ.
ﺑﻪ ﺧﺪا ﻗﺴﻢ، وﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ از ﺷﻤﺎ ﺳﮑﻪﻫﺎی درﻫﻢ را در ﮐﻒ دﺳﺖ وزن ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﻘﺼﺎن آن ﺷﺪﻩ و ﻏﺼﻪدار ﻣﯽﺷﻮد، ﺳﭙﺲ دوﺑﺎرﻩ وزن ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ وزﻧﺶ درﺳﺖ ﺑﻮدﻩ، ﻫﻤﯿﻦ ﻏﺼﻪ ﮐﻮﺗﺎﻩ و ﮔﺬرا...ﻣﻮﺟﺐ آﻣﺮزش ﺑﺮﺧﯽ از ﮔﻨﺎﻫﺎن اوﺳﺖ.

متن عربی:

ُ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ‏ کُلُ‏ بَدَنٍ‏ لَا یُصَابُ‏ فِی‏ کُلِ‏ أَرْبَعِینَ‏ یَوْماً قُلْتُ مَلْعُونٌ قَالَ مَلْعُونٌ فَلَمَّا رَأَى عِظَمَ ذَلِکَ عَلَیَّ قَالَ لِی یَا یُونُسُ إِنَّ مِنَ الْبَلِیَّةِ الْخَدْشَةَ وَ اللَّطْمَةَ وَ الْعَثْرَةَ وَ النَّکْبَةَ وَ الْقَفْزَةَ وَ انْقِطَاعَ الشَّسْعِ وَ أَشْبَاهَ ذَلِکَ یَا یُونُسُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَکْرَمُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ أَنْ یَمُرَّ عَلَیْهِ أَرْبَعُونَ لَا یُمَحَّصُ فِیهَا مِنْ ذُنُوبِهِ وَ لَوْ بِغَمٍّ یُصِیبُهُ لَا یَدْرِی مَا وَجْهُهُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَحَدَکُمْ لَیَضَعُ الدَّرَاهِمَ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَزِنُهَا فَیَجِدُهَا نَاقِصَةً فَیَغْتَمُّ بِذَلِکَ ثُمَّ یَزِنُهَا فَیَجِدُهَا سَوَاء


منبع: بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏73، ص: 354

ثواب دعا برای ده نفر از دوستان مؤمن از دنیا رفته در شب جمعه

امام صادق علیه السلام:

مَنْ دَعا لِعَشْرَةٍ مِنْ إخْوانِهِ الْمَوْتی لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ أوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ

 هرکس که در شب جمعه برای ده نفر از دوستان مؤمن خود که از دنیا رفته اند دعا و طلب مغفرت نماید، از اهل بهشت قرار خواهد گرفت.

جامع احادیث الشیعة: ج 6 ص 178 ح 78.

راهی برای سبک کردن بار گناه والدین

امام صادق علیه لسلام:

مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ‏ فِی‏ الْمُصْحَفِ‏ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ وَ خُفِّفَ عَنْ وَالِدَیْهِ وَ إِنْ کَانَا کَافِرَیْنِ.
 هر که قرآن شریف را از روی آن قرائت نماید بر روشنائی چشمش افزوده گردد؛ و نیز گناهان پدر و مادرش سبک شود گرچه کافر باشند.

وسائل الشیعه: ج 6 ص 204 ح 1.

مقاله: اهمیت و حرمت نان در اسلام

گندم، مهم ترین ماده غذایی بشر است که تاکنون نتوانسته اند برای آن جانشینی بیابند، و از حیث پروتئین و سایر مواد کالری زا در ردیف بهترین و سالم ترین مواد غذایی قرار دارد.

با توجه به آنچه که از متون تاریخی برمی آید، استفاده، شناخت، کاشت، داشت و مصرف گندم را بایستی همزاد با تاریخ بشر دانست. شاید همین قدمت استفاده از این ماده حیاتی یکی از دلایل مهمی باشد که در برخی تفاسیر، شجره ممنوعه را گندم، معنا کرده اند. [1]

اهمیت گندم، آن چنان واضح است که آدمی را از پرداختن به آن بی نیاز می سازد. اگر در تواریخ می خوانیم که فلان حاکم و یا فلان حکیم، مردم را به ذخیره گندم برای مبارزه با قحطیها و خشکسالیها توصیه می کند و اگر یکی از دلایل نجات حضرت یوسف (علیه‎السلام) از زندان و وزیر شدن او، تدبیر خاصّ وی دربارة ذخیرة گندم بود، همگی بر اهمیت ویژه و حیاتی این محصول دلالت دارد.

گندم در میان تمامی جوامع بشری از قداست خاصّ برخوردار است.

دین مبین اسلام، سفارش بسیاری درباره نان کرده و اهمیت فوق العاده ای برای آن قائل شده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید:

«بارِکْ لَنا فِی الْخُبْزِ وَلا تَفَرَّقَ بَیْنَنا وَبَیْنَه؛ [2]

خدایا! به نان ما برکت بده و میان ما و آن جدایی میفکن.»

همچنین می فرماید:

: «فَاِنَّ الْخُبْزَ مُبارَکٌ اَرْسَلَ اللَّهُ لَهُ السَّماءَ مِدْراراً وَلَهُ اَنْبَتَ اللَّهُ الْمَرْعَی وَبِهِ صَلَّیْتُمْ؛ [3]

نان مبارک است. خدای بزرگ برای [به دست آمدن] آن، آسمان را فرستاد که بسیار ببارد، و به خاطر نان زمین را رویاند. و به وسیله ناناست که می توانید، نماز بخوانید.»

امیرمؤمنان (علیه‎السلام) نیز می فرماید: «اَکْرِمُوا الْخُبْزَ فَاِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْزَلَ لَهُ بَرَکاتِ السَّماءِ وَاَخْرَجَ بَرَکاتِ الْاَرْضِ؛ [4]

نان را اکرام کنید. همانا خداوند عزیز و جلیل، برای آن، برکات آسمان را نازل کرد و برکات زمین را خارج نمود.»

بخشیده شدن گناهان صغیره با ترک گناهان کبیره!!

إِن تجْتَنِبُوا کبَائرَ مَا تُنهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ سیِّئَاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکم مُّدْخَلاً کَرِیماً

اگـر از گـنـاهـان بزرگی که از آن نهی شده اید اجتناب کنید گناهان کوچک شما را می پوشانیم و در جایگاه خوبی شما را وارد می سازیم. [1]

پرسش:

آیا بخشش گناهان صغیره به واسطه ترک گناهان کبیره، تشویق به گناه نیست؟
ممکن است گفته شود که این آیه مردم را به گناهان صغیره تشویق می‌نماید و می‌گوید: با ترک گناهان کبیره، ارتکاب گناهان کوچک مانعی ندارد!.
پاسخ:

از تعبیری که در آیه ذکر شده پاسخ این ایراد روشن می‌شود زیرا قرآن میگوید: "نکفر عنکم سیئاتکم" گناهان کوچک شما را می‌پوشانیم" یعنی پرهیز از گناهان بزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینه‌های آنها، یک نوع حالت" تقوای روحانی" در انسان ایجاد می‌کند که می‌تواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق همانند آیه ان الحسنات یذهبن السیئات [2] " حسنات، سیئات را از بین می‌برند" می‌باشد، و در واقع اشاره به یکی از آثار واقعی اعمال نیک است و این درست به این می‌ماند که می‌گوئیم اگر انسان از مواد سمی خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمی داشته باشد می‌تواند آثار نامطلوب بعضی از غذاهای نامناسب را بواسطه سلامت مزاج از بین ببرد.
و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع" پاداش معنوی" برای تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کننده‌ای برای ترک کبائر دارد.[3]

1. نساء/31

1.هود/۱۱۴.   

2.تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۳، ص۴۰۰.   

پاک شدن خادم مسجد از گناه، و حرام شدن تن وی بر آتش

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

 مَن أدخَلَ لَیلَةً واحِدَةً سِراجا فِی المَسجِدِ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَ سَبعینَ سَنَةً، وکَتَبَ لَهُ عِبادَةَ سَنَةٍ، ولَهُ عِندَاللّهِ تَعالى مَدینَةٌ، فَإِن زادَ عَلى لَیلَةٍ واحِدَةٍ فَلَهُ بِکُلِّ لَیلَةٍ یَزیدُ ثَوابَ نَبِیٍّ، فَإِذا تَمَّ عَشرُ لَیالٍ لا یَصِفُ الواصِفونَ ما لَهُ عِندَ اللّهِ مِنَ الثَّوابِ، فَإِذا تَمَّ الشَّهرُ حَرَّمَ‏ اللّهُ‏ جَسَدَهُ‏ عَلَى النّارِ. 

هر کس یک شب چراغى را به درون مسجد ببرد (آن را از تاریکى در آورد)، خداوند از گناهان هفتاد ساله او در مى‏گذرد و عبادت یک سال را برایش مى‏نویسد براى او در نزد خدا شهرى خواهد بود، و اگر بر آن یک شب بیفزاید، به ازاى هر شبِ افزوده شده، پاداش پیامبرى را خواهد داشت. پس اگر ده شب را کامل کند، توصیف کنندگان، توصیف پاداشى را که او در نزد خدا دارد، نمى‏توانند کرد، و اگر یک ماه بگذرد، خداوند کالبد او را بر آتش، حرام مى‏گردانَد.


جامع الأخبار: ص 180 ح 440، بحار الأنوار: ج 83 ص 377 ح 45.

حرام شدن آتش بر مصافحه کننده با طالب علم

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

... وَ مَنْ صَافَحَ طَالِبَ الْعِلْمِ حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ‏ عَلَى‏ النَّارِ وَ إِنَّ طَالِبَ الْعِلْمِ إِذَا مَاتَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِمَنْ حَضَرَ جَنَازَتَه‏

... و هر کسی که مصافحه کند با طالب علم،، خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند و اگر طالب علم بمیرد خداوند او و همه کسانی که جنازه‌اش را تشییع کرده‌اند خواهد آمرزید.

إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)؛ ج‏1؛ ص 164

کسانی که آتش جهنم بر آنان حرام است

گروهی از انسان‌‌ها به عنوان خاص در روایات از آنها نامبرده شده است که آتش جهنم بر آنها حرام است. در این‌جا به چند نمونه به همراه احادیث مربوطه اشاره می‌کنیم.

1.چشمی که از ترس خدا بگرید

2.کسانی که خشم و شهوت خویش را کنترل کنند

3. کسانی که هنگام یاد اهل بیت گریان شوند

4.دوستی و محبت حضرت رسول الله صلى‏الله‏علیه‏وآله

5.زیارت امام رضا علیه السلام

6.تلاوت سوره زمر

7.قرائت تسبیحات اربعه در هر روز

8.مصافحه با طالب علم

9. خوردن ذرات غذاهایی که دور ریخته شده‌اند

10.خدمت به مسجد

11. کسی که هفت روز از ماه رجب را روزه بگیرد

12.صدقه در ماه شعبان

13.شب زنده داری و عبادت در ماه رجب

14.خواندن جوشن کبیر در ماه رمضان

15. نماز ظهر اول وقت

16. شرکت در نماز جماعت عشاء

17.رفتن به نماز جمعه

18.خواندن نماز مستحبی شبهای یکشنبه

19.عمار یاسر

یک تقسیم بندی برای گناهان از حیث آمرزش و عدم آمرزش

امام على علیه السلام :

 الذُّنوبُ ثلاثةٌ : فَذَنبٌ مَغفورٌ ، و ذنبٌ غَیرُ مَغفورٍ ، و ذنبٌ نَرجُو لِصاحِبِهِ و نَخافُ عَلیهِ ··· أمّا الذَّنبُ المَغفورُ فعَبدٌ عاقَبَهُ اللّه ُ تعالى عَلى ذَنبِهِ فی الدنیا فَاللّه ُ أحکَمُ و أکرَمُ أن یُعاقِبَ عَبدَهُ مَرَّتَینِ ، و أمّا الذنبُ الذی لا یُغفَرُ فَظُلمُ العِبادِ بعضِهِم لبعضٍ ··· و أمّا الذنبُ الثالثُ فَذَنبٌ سَتَرَهُ اللّه ُ على عبدِهِ و رَزَقَهُ التوبةَ فَأصبَحَ خاشِعاً مِن ذَنبِهِ راجِیاً لِرَبِّهِ فَنَحنُ لَهُ کَما هُوَ لِنفسِهِ

 گناهان سه دسته اند : گناهى که آمرزیده مى شود ، گناهى که آمرزیده نمى شود و گناهى که براى مرتکب آن، میان بیم و امیدیم . . . اما آن گناهى که آمرزیده مى شود [گناه آن ]بنده اى است که خداوند او را در دنیا به کیفر گناهش رسانده است ؛ زیرا خداوند کاردان تر و بزرگوارتر از آن است که بنده اش را دوبار کیفر دهد، و اما گناهى که آمرزیده نمى شود ، ستم کردن بندگان به یکدیگر است . . . و اما گناه سوم، گناهى است که خداوند آن را از بندگانش پوشیده داشته و توبه از آن را نصیب گنهکار کرده است و از این رو از گناه خویش بیمناک و به پروردگارش امیدوار گشته است . ما نسبت به این شخص همان حالى را داریم که او نسبت به خود دارد .

 بحار الأنوار: 6/ 29/ 35.

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.