گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

بیان قرآن درباره عاقبت ترک واجبات و انجام محرّمات


«ترک واجبات» و «انجامِ محرَّمات» و به بیان دیگر معصیت و نافرمانی پروردگار عالم یا همان گناه دارای پیامدهای هلاک کننده و وحشتناکی است که قرآن کریم در ضمن آیات شریفش به بیان آنها می‌پردازد.

در سوره نساء سرانجام معصیت کاران اینگونه بیان می‌شود:

« وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یتَعَدَّ حُدُودَهُ یدْخِلْهُ ناراً خالِداً فِیها وَ لَهُ عَذابٌ مُهِینٌ»[1]

آنکه خدا و رسول را نافرمانی کند و از حدود الهی تجاوز کند، خداوند او را داخل در آتشی می‌کند که برای همیشه در آن خواهد بود، و برای او عذابی خوار کننده فراهم است.

و در سوره جنّ به جایگاه و منزل ابدی آنان اشاره دارد که:

« وَ مَنْ یعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها أَبَداً»[2]

آنکه خدا و رسولش را نافرمانی کند، یقیناً آتش جهنم برای اوست که برای ابد در آن خواهد بود.

حکایتهای قرآن از تاریخ امتّهای نافرمان گذشته و آنچه بر سر آنان آمده است، برای عبرت گرفتن ماست.

در سوره بقره سرانجام قوم بنی‌اسرائیل که قومی معصیت کار بودند، اینگونه بیان می‌شود:

« ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکنَةُ وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ»[3]

ذلّت و خواری و فقر و آزمندی آنها را فرو پوشاند و بخود پیچید و آنها مشمول غضبی از پروردگار شدند.

و در پایان آیه به علّت و سبب این عذاب اشاره می‌کند که: «ذالک بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ»

این (عقوبت و عذاب) به سبب عصیان و نافرمانی آنها بود و بدان جهت بود که آنها تجاوز (از حدود و فرامین الهی) می‌کردند.

یقیناً آیات خدا برای بیداری ماست که در قلبهای اهل ایمان دارای اثری بسزاست و منشأ اثر در رفتار و کردار آنهاست. اما قلبهائی که قساوت بر آنها غلبه کرده کوچکترین بهره‌ای از آن ندارند.

خدایا قلبهای ما را از قساوت و سختی برهان و در برابر هر آنچه حق است نرم گردان تا پذیرای حق باشد و از آنچه بر دیگران گذشته است عبرت گیرد.

امید آنکه آیات الهی ما را بیدار و از غفلتها برهاند.



[1] . سوره نساء، آیه 14.

[2] . سوره جنّ، آیه 23.

[3] . سوره بقره، آیه 61.

واجب چیست؟ حرام چیست؟ ارتباطشان با گناه چیست؟

واجبات آن کارهائی است که خداوند به انجامِ آنها امر فرموده است،[1] به نحوی که ترک آنها عقوبت و عذاب الهی را در پی دارد.[2] به واجبات الهی، فرائض نیز گفته می‌شود[3] و مفرد آن فریضه است.

محرّمات آن کارهائی است که خداوند ما را از انجامِ آنها نهی فرموده است،[4] و حرام عبارت است از کار ممنوع.[5] انجام محرّمات نیز مانند ترکِ واجبات موجب عقوبت الهی است.[6]

گناه به ارتکاب یا انجام فعل حرام و یا ترک یا عدم انجام واجب گفته میشود.

-----------------------------------

[1]. البتّه بعضی واجبات را عقل حکم به وجوب آن می کند. مثل شناخت خدا و معرفت نبوّت، رجوع شود به مفردات راغب، ص 512.

[2]. تعریف واجب از زبان فقهاء: «الواجبُ ما اذالم یفعله یستحقّ العقاب» واجب آن چیزی است که وقتی (مکلَّف) انجام ندهد مستحقّ عقاب و کیفر می‌گردد. مفردات راغب، ص 512.

[3]. فرض الله الاحکام علی عباده: اوجبها المنجد، ص 577.

[4]. بعضی از کارهای حرام را عقل حکم به حرمت آن می‌کند. رجوع شود به مفردات راغب، ص 114.[5]. الحرام: الممنوع منه مفردات راغب، ص 114.

[6]. فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب، در حلال آن (یعنی دنیا) حساب است و در حرام آن عقاب، نهج البلاغه، خطبة 82 (تحقیق دکتر صبحی صالح، ص 106).

از عواقب ترک فریضه امر به معروف و نهی از منکر

در وصایای حضرت امیر‌ـ علیه السّلام ـ به حضرت امام حسن ـ علیه السّلام ـ و امام حسین ـ علیه السّلام ـ پس از ضربت خوردن و در ساعات پایانی عمر شریفشان، می‌خوانیم:

 لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ [أَشْرَارُکُمْ‏] شِرَارُکُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُم‏

... امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، که در ان صورت اشرارتان بر شما تسلّط می‌یابند. پس در آن هنگام دعا می‌کنید و مستجاب نمی‌شود.

نهج البلاغه، تحقیق دکتر صبحی صالح، ص 422.

تقسیم واجبات و محرمات به عمومی و اختصاصی

همه انسانها بطور یکسان و به یک شکل در معرض معصیت نیستند،  بلکه هر کس که تکلیفی به صورت «انجامِ کاری» (واجب) یا «ترکِ کاری» (حرام) بر او متوجه است، از ناحیه آن تکلیف، در معرض نافرمانی و معصیت است.

بنابراین زمینه‌ها و ابعاد معصیت ـ یعنی: «ترکِ واجب» و «انجامِ حرام» ـ نیز برای افراد، متفاوت است.

نتیجه آنکه: دامنة فریضه «توبه» ـ «توبه از معصیت»، «توبه از ترکِ واجب و فعلِ حرام»ـ نیز برای افراد یکسان نبوده و بسیار متفاوت است.

برای شناختِ بهترِ «توبه» و «قلمرو و دامنة فریضة توبه»، باید «واجبات» و «محرّمات» را خوب بشناسیم.

برخی واجبات عمومی است ولی بسیاری از واجبات اختصاص به افرادی خاصّ دارد  و  بر حسب زمان، مکان و موقعیّت و توان افراد و وضع اجتماع و اوضاع مسلمین متفاوت است. یعنی یک فرد معین، در زمانِ خاصّی، ممکن است، دارای تکلیفی باشد، که در زمانهای دیگر آن تکلیف را ندارد. یا اینکه کسی دارای توانی است که به جهت داشتن آن توان، تکلیف بر عهدة اوست (مثل برخی متخصّصین) اما فرد دیگر که دارای آن توان نیست و بلکه زمینه برای کسب آن توان برای او فراهم نبوده است آن تکلیف را ندارد، و همینطور بسیاری از تکالیف که تابع متغیرهای مختلف است، برحسب تغییرِ آنها، متفاوت خواهد بود. و در محرَّمات نیز همینگونه است.

مثال برای واجبات عمومی

تکلیف دیگران در مقابل گناه‌کار

اگر شخص معصیت کار از گناه و معصیت خویش، یعنی: «انجام حرام یا ترک واجب» توبه کرد و این توبه بر دیگران ظاهر و آشکار شد، دیگران هیچ تکلیفی نسبت به او نخواهند داشت، امّا اگر توبه نکرد و یا توبة او بر دیگران ظاهر و آشکار نشد، بر دیگران واجب است که او را امر و وادار به توبه نمایند. حتّی اگر شکّ داشته باشند که آیا توبه کرده یانه، باز هم «امر او به توبه» بر آنها واجب است.

«امر به توبه» که توسّط دیگران انجام می‌گیرد، تکلیفی است که خداوند بر عهدة آنان نهاده است، و در صورت کوتاهی در انجام این واجب، مورد عقوبت و عذاب الهی خواهند بود. بنابراین، فرد خطاکار نباید از انجام تکالیف آنان که او را «امر به توبه» می‌کنند، دلگیر و آزرده شود. چرا که دیگران روی خصومت شخصی و برای ایراد گرفتن از او و برای آزردن او این عمل را انجام نمی‌دهند، بلکه آنان به تکلیف و واجب خویش عمل می‌کنند، که در صورت ترک آن، خود گرفتار گناه و معصیت خواهند بود، همانگونه که اگر کسی نماز واجب را ترک کند.

چهار رکعت نماز برای نجات از آتش جهنم

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:

مَنْ صَلَّى لَیْلَةَ الْأَحَدِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ الْحَمْدَ مَرَّةً وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ خَمْسِینَ مَرَّةً حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ‏ عَلَى‏ النَّارِ وَ...

هر کس در شب یکشنبه چهار رکعت نماز بخواند (دو نماز دو رکعتی) به این صورت که در هر رکعت یک حمد و پنجاه توحید،، خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند و... .

. جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع؛؛ ص 55

عفو از قاتل شهید امر به معروف و نهی از منکر( روزه خواری علنی و مزاحمت برای نوامیس)

 وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ

(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.﴿۱۶۹ آل عمران ﴾

بخشی از گفتگوی پدر شهید محبی، شهید امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با روزه خواری علنی و مزاحمت برای نوامیس مردم است که قاتل پسر خود را بخشید تا در کنار درس امر به معروف، درس بخشش هم به مردم بدهد.

پدر شهید:
دوم ماه رمضان (سال 78 محله امام حسین(ع)تهران) بود، از مسجد به خانه آمدم که پسر بزرگم تلفنی به من خبر داد که به بیمارستان بوعلی بروم. به بیمارستان که رسیدم، دیدم همه فرزندانم به جز هادی آنجا هستند، چون هادی نزدیک بیمارستان بوعلی، مغازه الکتریکی داشت. سوال که پرسیدم، پسر بزرگم گفت هادی دعوا کرده و با چاقو او را زده‌اند، گفتم هادی اهل دعوا نیست، همیشه کارهایش را با خنده و گفت‌وگو کردن پیش می‌برد. چند ساعت بعد هم خبر شهادتش را به ما دادند.
به ما گفتند که هادی را دفن نکنیم تا مسائل حل شده و فضا آرام شود. خود ما هم فردای بعد از شهادت فهمیدیم که او «شهید امر به معروف و نهی از منکر» است. گویا هادی در حال رفتن به مسجد بوده که شخصی به نام حامد را می‌بیند که در ماه رمضان در حالی که سیگار می‌کشیده، مزاحم نوامیس مردم شده است. هادی به او تذکر می‌دهد که این کار را نکند، حامد هم هادی را تهدید می‌کند که شیشه‌های مغازه‌اش را خواهد شکست. پسرم توجه نمی‌کند و به مسجد می‌رود، در بازگشت حامد و 11 نفر از دوستانش جلو هادی را می‌گیرند و 11 ضربه چاقو به او می‌زنند که آخرین آن رگ شریان دست هادی را قطع می‌کند.

(امیدوارم فرزند شهیدم) ما را شفاعت کند و با شفاعتش ما از آتش جهنم نجات یابیم.
 (عفو و گذشت از قاتل فرزندمان) برای ما خیلی سخت بود. اما تلاش کردیم با این موضوع کنار بیاییم تا جایی که همسرم قبل از چهلم هادی قاتلش را عفو کرد. من هم لحظه‌ای که هادی را به خاک می‌سپردیم به خدا گفتم این قربانی را از ما قبول کن، ما این فرزندمان را در راه شما دادیم. در نهایت هم روزی که برای اجرای حکم رفته بودیم، قاتل را عفو کردم.

مشروح گفتگو در آدرس: namehnews.ir

گناهانی که در دنیا و آخرت پاک نخواهند شد

امام زین العابدین علیه السلام :

 یَغفرُ اللّه ُ لِلمُؤمنِ کلَّ ذنبٍ و یُطَهِّرهُ مِنهُ فِی الدنیا و الآخرةِ ما خَلا ذَنبَینِ: تَرْکَ التقیَّةِ ، و تَضییعَ حُقوقِ الإخوانِ .

خداوند هر گناهى را از مؤمن مى بخشد و در دنیا و آخرت او را از آن گناه پاک مى سازد، مگر دو گناه : ترک تقیّه، و ضایع کردن حقوق برادران .

میزان الحکمه، ج‏4، ص:272، ح:6786

آشکارا گناه کردن موجب تعجیل کیفرها

روزه خواری نکن، اگر روزتو خوردی در خفا بخور

حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) :

مُجاهَرَةُ اللّهِ سبحانَهُ بالمعاصِی تُعَجِّلُ النِّقَمَ.

آشکارا معصیت خدا کردن کیفرها را شتاب مى‏بخشد.

میزان الحکمه حدیث 6764.

نجاست نخور اگر خوردی در خفا بخور

یکی از کسانی که به خودش واگذار می شود

امام رضا علیه السلام :

المُذِیعُ بالسیّئةِ مَخذُولٌ ، و المُستَتِرُ بالسیّئةِ مَغفورٌ لَهُ

 کسى که گناه[خود] را آشکار کند به حال خود وا نهاده شود و کسى که گناه را پوشیده بدارد ، آمرزیده گردد .

 بحار الأنوار: 73/ 356/ 67.

۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ . . . ۹ ۱۰ ۱۱
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.