گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

نهى معصومین علیهم السلام از شبیه شدن به کفار و پیروی از سبک زندگی بیگانگان


صالح هروى گوید: از امام رضا (علیه السلام) شنیدم فرمود: نخستین کسى که در اسلام (در شام ) آبجو براى خود طلبید و آشامید، یزید بن معاویه بود، به دستور او سفره غذا را پهن کردند و کنار آن ، سر مقدس امام حسین (علیه السلام) را گذاشتند و او آب جو مى نوشید و حاضران را به نوشیدن آب جو دعوت مى کرد.
سپس امام فرمود: کسى که از شیعیان ما است ، حتما از آب جو پرهیز مى کند، زیرا آب جو شراب دشمنان ما است و کسى که آبجو بیاشامد از ما نیست و پدرم از پدران خود از على (علیه السلام) نقل کرده اند که پیامبر (صلى الله علیه و آله ) فرمود:
لباسى همچون لباس دشمنانم را مپوشید و غذایى همچون غذاى دشمنانم را مخورید، و روش شما همانند روش دشمنانم نباشد که در نتیجه دشمن من گردید، چنان که آنها دشمن من هستند.

متن عربی:

أَوَّلُ مَنِ اتُّخِذَ لَهُ الْفُقَّاعُ فِی الْإِسْلَامِ بِالشَّامِ یَزِیدُ بْنُ مُعَاوِیَةَ لَعَنَهُ اللَّهُ فَأُحْضِرَ وَ هُوَ عَلَى الْمَائِدَةِ وَ قَدْ نَصَبَهَا عَلَى رَأْسِ الْحُسَیْنِ ع فَجَعَلَ یَشْرَبُهُ وَ یَسْقِی أَصْحَابَهُ وَ یَقُولُ لَعَنَهُ اللَّهُ اشْرَبُوا فَهَذَا شَرَابٌ مُبَارَکٌ وَ لَوْ لَمْ یَکُنْ مِنْ بَرَکَتِهِ إِلَّا أَنَّا أَوَّلُ مَا تَنَاوَلْنَاهُ وَ رَأْسُ عَدُوِّنَا بَیْنَ أَیْدِینَا وَ مَائِدَتُنَا مَنْصُوبَةٌ عَلَیْهِ وَ نَحْنُ نَأْکُلُهُ وَ نُفُوسُنَا سَاکِنَةٌ وَ قُلُوبُنَا مُطْمَئِنَّةٌ فَمَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا فَلْیَتَوَرَّعْ عَنْ شُرْبِ الْفُقَّاعِ فَإِنَّهُ مِنْ شَرَابِ أَعْدَائِنَا فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ فَلَیْسَ مِنَّا وَ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَلْبَسُوا لِبَاسَ‏ أَعْدَائِی‏ وَ لَا تَطْعَمُوا مَطَاعِمَ أَعْدَائِی وَ لَا تَسْلُکُوا مَسَالِکَ أَعْدَائِی فَتَکُونُوا أَعْدَائِی کَمَا هُمْ أَعْدَائِی.

وسائل الشیعه ، ج 17، ص 290.

نسبت به افراد کافر و فاسق، چگونه بنگریم؟

سؤال: نسبت به افراد کافر و فاسق، چگونه بنگریم؟

پاسخ: در حدیث مى‏خوانیم:

«مَن ذهب انّ له على الآخر فضلًا فهو من المستکبرین» (بحار، ج 70، ص 226)

هر کس خودش را بهتر از دیگران بداند، مستکبر است.

آرى، چون عاقبت افراد را نمى‎‏دانیم، نباید قضاوت عجولانه کنیم. چه بسا افراد فاسق که مؤمن و افراد مؤمنى که بد عاقبت مى‎‏شوند.

امام صادق علیه السلام در بیان حدیث فوق فرمود: ساحرانى که در تمام عمر منحرف بودند، با دیدن معجزه موسى علیه السلام، در یک لحظه ایمان آوردند و تمام تهدیدات فرعون را ناچیز و نادیده گرفتند. شیطان با شش هزار سال عبادت منحرف شد، ولى حُرّ و زُهیر در کربلا سعادتمند شدند.

بنابراین کسانى که در راه هستند، نباید مغرور شوند، زیرا ممکن است از راه خارج شوند.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 50

 

علت مهلت دادن خداوند به ستمگران و گنهکاران

سؤال: چرا خدا به ستمگران و گنهکاران مهلت مى‏دهد؟

پاسخ: سازمان آب و برق، به تمام منازل آب و برق مى‏رساند، این صاحبان منازلند که مى‏توانند از این آب و برق استفاده صحیح کنند یا نادرست.

خداوند انسان را آزاد و مختار آفرید و همه گونه امکان رشد را در اختیار او گذاشت، اگر انسان با علم و آگاهى راه بدى را انتخاب کرد، مقصّر خود اوست.

امّا چرا خداوند جلوى چنین انسان‏هایى را نمى‏گیرد، زیرا:

اگر همین که انسان بناى ناسزا و دروغ گفتن داشت، خداوند او را لال کند و همین که بناى سیلى زدن به مظلوم داشت، دست او فلج شود، همین که بناى نگاه بد داشت‏ چشمش کور شود و ... آیا این انسان که از روى ناچارى خلاف نکرده، قابل ستایش است؟ ارزش انسان زمانى است که با اختیار خودش، آزادانه و آگاهانه کارى را انجام دهد و یا از خلافى دست بردارد.

اگر دست انسانى را با طناب بستند و از جیب او پول درآوردند و خرج کردند، نمى‏‎توان گفت آن دست بسته، مرد سخاوتمندى است و اگر مرد نابینایى، به نامحرم نگاه نکرد، نمى‏گویند چه انسان پاکى.

آرى، خداوند مى‏خواهد انسان‏ها آزاد باشند تا خود راه خیر و خوبى یا راه شرّ و بدى را انتخاب نمایند و عمل کنند.
پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 47

علت بخشوده نشدن گناهان کوچک شمرده شده

سؤال: چرا گناهان کوچک شمرده شده را خدا نمى‏‎بخشد؟

پاسخ: در روایات مى‏خوانیم:

«اتّقوا المُحقّرات من الذّنوب فانّها لاتغفر» (وسائل، ج 15، ص 310)

از گناهان کوچک شمرده شده پرهیز کنید که بخشیده نمى‎‏شود.

 شاید به این دلیل که در این گناهان، انسان‏ احساس شرمندگى نمى‏‎کند و لذا به فکر توبه هم نمى‏‎افتد، بلکه جسارت و جرأت او بر تکرار آن زیاد و زمینه‏اى براى بخشش فراهم نمى‏‎شود.

اگر کسى که مقدار کمى بدهى دارد، به طلبکار بگوید: تو که از من‏طلبى ندارى، مقدارى که مى‏خواهى ارزشى ندارد، او طلب خود را نمى‏بخشد، ولى اگر مبلغ بیشترى بدهکار باشد و نزد طلبکار آید و عذرخواهى کند، طلبکار یا به او مهلت مى‏دهد و یا او را مى‏بخشد. آرى، طلبکار، مقدار کم را با جسارت نمى‏بخشد، ولى مقدار زیاد را ممکن است با عذرخواهى ببخشد.
پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 44

مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمى شود

پس از جنگ احد، پیامبر (صلى الله علیه و آله) براى ترساندن کافران، فرمان بسیج عمومى داد، مسلمانان براى سرکوبى کافران حرکت کردند تا به «حمراء الاسله» (که در حدود دو فرسخ و نیمى مدینه قرار داشت) رسیدند، دشمن که از حمله مجدد مسلمانان اطلاع یافت به سوى مکه گریخت.

پیامبر (صلى الله علیه و آله) همراه مسلمین روز دوشنبه، سه شنبه و چهارشنبه در آنجا ماند، سپس به مدینه مراجعت نمود، هنگام مراجعت در راه به دو نفر فرارى یکى «معاویه بن مغیره» که در جنگ احد بینى حضرت حمزه (علیه السلام) را بریده بود، و دیگرى «ابو عزه جمحى» دست یافت و فرمان قتل این دو نفر را صادر کرد.

«ابو عزه جمحى» کسى بود که در جنگ بدر، به اسارت مسلمانان درآمد، او از فقر و عیالمندى خود به پیامبر (صلى الله علیه و آله) شکایت کرد، حضرت به این خاطر او را آزاد نمود به شرطى که دیگر بار به جنگ با مسلمانان نپردازد ولى او نقض عهد کرد و در جنگ احد در صف دشمن به نبرد با مسلمانان پرداخت و کافران را بر ضد مسلمین تحریک نمود.

ابو عزه قبل از اعدام، به پیامبر (صلى الله علیه و آله) عرض کرد: «بر من منت بگذار و مرا آزاد کن».

پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود:

 لا یلدع المؤمن من حجر مرتین (منتهى الامال، ج 1، ص 47، سیره ابن هشام، ج 2، ص 104.)

 مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمى شود.

آنگاه فرمان به قتل او داد و این فرمان به اجرا درآمد و به این ترتیب این دو جنایتکار فرارى به دوزخ روانه شدند.
منبع: کحل البصر، ص 96.

چه کنیم تا روح ما بزرگ و ظرفیّت ما زیاد شود؟

سؤال: چه کنیم تا روح ما بزرگ و ظرفیّت ما زیاد شود؟

پاسخ: حضرت على علیه السلام به همام مى‏فرماید:

«عَظُمَ الخالِقُ فى أنفسِهم و صَغُر ما دون ذلک» (نهج ‏البلاغه، خطبه 193)

چون خداوند در روح آنها عظمت دارد، غیر خدا هرچه باشد کوچک جلوه مى‏کند.

تا وقتى روى زمین هستیم، یک‏هکتار زمین براى ما بزرگ است، امّا اگر سوار هواپیما شدیم هرچه هواپیما بالاتر برود، این قطعه زمین براى ما کوچک‏تر مى‏شود.

اگر توجهى به پولهاى موجود در بانک بکنیم، سرمایه خود را ناچیز خواهیم دید. اگر به تسبیح گفتن همه موجودات توجه داشته باشیم، گفتن چند «سبحان اللّه» را چیزى نمى‏دانیم. اگر به کتابخانه‏هاى بزرگ و مهم دنیا نگاه کنیم، مطالعه چند کتاب ما را مغرور نخواهد کرد.

وقتى به امام سجاد علیه السلام گفتند: چرا اینقدر عبادت مى‏کنى؟

فرمود: عبادت من کجا و عبادت علىّ‏بن ابیطالب کجا!

خداوند در قرآن به پیامبرش مى‏گوید: یادى از سختى‏هاى انبیاى گذشته کن تا سختى‏ها براى تو آسان و سبک شود. آرى، اگر به پشت سر نگاه کنیم و راه رفته را ببینیم مغرور مى‏شویم، باید به راه نرفته نظر دوخت تا به فکر رفتن بیفتیم.
پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 43

عذاب دروغگو در عالم قبر


پیامبر (صلى الله علیه و آله ) فرمود: شخصى نزد من آمد و گفت : برخیز، برخاستم با او به جایى رفتم . در آنجا دو نفر، یکى ایستاده و یکى نشسته دیدم آن شخص ایستاده یک انبر آهنى بزرگى در دست داشت و به دهان آن شخص نشسته مى گذاشت و دو طرف دهان او را انبر مى گرفت و مى کشید، به طورى که به هر طرف که مى کشید، آن شخص نشسته هم به همان طرف خم مى شد.
من از آن شخص که مرا صدا زد و از جاى خودم بلند کرد، پرسیدم : این صحنه چیست ؟
گفت : این شخص نشسته ، در دنیا دروغگو بود (و بى توبه از دنیا رفت ) اکنون در این عالم (که عالم برزخ است ) تا فرا رسیدن قیامت ، همواره این گونه عذاب مى شود.

المحجه البیضاء، ج 5، ص 241.

مکافات عمل اسفندیار


اسفندیار و رستم ، پس از زال ، از شجاعان ایران قدیم هستند که همواره از آنها به عنوان دلاور مردان ایران زمین یاد مى شود.

در حکایت ها آمده : بین رستم و اسفندیار، نزاعى در گفت و چندین بار به همدیگر حمله کردند و در همه آنها رستم مغلوب مى شد و از جانب اسفندیار زخمى بر پیکر رستم وارد مى گردید.

روزى رستم با پدرش زال مشورت کرد که چه کنم هر چه به اسفندیار حمله مى کنم ، باز مغلوب او مى شوم زیرا او روئین تن و قوى پیکر است .

زال گفت : تیرى دو سر فراهم کن و چشمان اسفندیار را هدف تیر قرار بده و او را کور و نابینا کن ، آنگاه بر او پیروز خواهى شد.

رستم ، دستور پدر را اجرا کرد چشمان اسفندیار را با تیر خود کور نمود و آنگاه بر او پیروز گردید.

مى نویسند: علت اصلى کورى اسفندیار از اینجا نشاءت گرفت ؛ او در دوران جوانى با شاخه سبزى که در دست داشت ، آنقدر بر چشمان و صورت یتیمى زد که او کور گردید، سپس خود او همان شاخه را در زمینى کاشت . آن شاخه سبز گردید و پس از چند سال درختى بزرگ شد.

از قضاى روزگار، رستم از همان درخت ، شاخه را برید و با آن تیر دو سر درست کرد و با همان تیر دو سر، دو چشم اسفندیار را کور کرد.

اینجاست که شاعر مى گوید:

از مکافات عمل غافل مشو       گندم از گندم بروید، جو ز جو

منتخب التواریخ ، ص 815.

محبوبترین اعمال نزد خداوند متعال

ابن مسعود می گوید: از پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) سؤال کردم محبوبترین کار پیش خدا کدام است؟

فرمود: نماز در وقت،گفتم: بعد از آن چه چیز؟

فرمود: نیکی به پدر و مادر،گفتم: بعد از آن چه چیز،فرمود: جهاد در راه خدا.

متن عربی:

عن ابن مسعود قال: سئلت رسول الله(صلی الله علیه و آله):

ای الاعمال احب الی الله عز و جل؟ قال:

الصلاة لوقتها، قلت ثم ای شی ء؟

قال: بر الوالدین، قلت: ثم ای شی ء؟ قال: الجهاد فی سبیل الله.

بحار الانوار، ج 74، ص 70.

چرا خداوند عملی را که ذره‎ّّّای در آن شرک و ریا باشد، نمى‏‎پذیرد؟

سؤال: چرا خداوند کارهایى را که ذرّه‏اى شرک و ریا در آن باشد، نمى‏‎پذیرد؟

پاسخ: خداوند مى‏فرماید:

«أنا خیر شَریک فمَن عَمل لى ولِغیرى فهو لِمَن عَمله غیرى» (وسائل، ج 1، ص 72)

من بهترین شریک هستم، اگر کسى عملى را انجام بدهد که هدفش هم من و هم غیر من باشد، من سهم خود را به آن شریکى که براى من پنداشته واگذار مى‏‎کنم تا پاداش خود را از او بگیرد.

آرى، هرکس و هر چیز را در کنار خدا قرار دادن، توهین به مقام الهى است.

اگر کسى به شما بگوید: من شما و سنگ را دوست دارم، این توهین به شماست.

اگر بگوید: از غذایى که تهیّه کرده‏ام، هم شما بخورید هم گربه‏ام مى‏خورد، توهین است.

علاوه بر آنکه هدف خداوند از انجام دستوراتش، رشد و کمال انسان است و شرک و ریا مایه سقوط انسان است.

اگر یک موش در دیگ غذا بیفتد، تمام غذا از قابلیّت مصرف مى‏افتد.

یک روز تمام مسافران هواپیما را پیاده و بارى را که بسته شده بود تخلیه کردند و گفتند: یک موش در هواپیما دیده شده است. پرسیدیم: این همه مسافر و بار به خاطر یک موش باید پیاده شود؟ گفتند: بله، زیرا ممکن است این موش یکى از سیم‏ها را بجود و رابطه خلبان با فرودگاه قطع شود و موجب سقوط هواپیما شود.

آرى، موش شرک، سیم اخلاص را مى‏جود و رابطه بنده با خالق قطع مى‏شود.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 41

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.