گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

ارتباط بین عقل، عفت و قناعت

0 177

حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«إِنَّ أَصْلَ الْعَقْلِ الْعَفَافُ وَ ثَمَرَتَهُ الْبَرَاءَهُ مِنَ الْآثَامِ وَ أَصْلَ الْعَفَافِ الْقَنَاعَهُ وَ ثَمَرَتَهَا قِلَّهُ الْأَحْزَانِ؛ ریشه عقل، عفت است و میوه‌اش خودداری از گناه و ریشه عفت قناعت است و میوه‌اش کم شدن اندوه‌ها»[۱]

و نیز می‌فرمایند:

«مَنْ عَقَلَ عَفَ؛ کسی که عاقل باشد، پاک‌دامن می‌شود.»[۲]

و درجایی دیگر می‌فرمایند:

«یسْتَدَلُّ عَلَی عَقْلِ الرَّجُلِ بِالتَّحَلِّی بِالْعِفَّهِ وَ الْقَنَاعَه؛ نشان عقل انسان آراستگی به عفت و قناعت[۳] است[۴]

از سه حدیث شریف فوق می‌توان این‌طور نتیجه گرفت که سه فضیلت عقل، عفت و قناعت باهم مرتبط هستند و به تقویت یکدیگر می‌انجامند به این شکل که ریشه عقل عفت است و ریشه عفت قناعت، یعنی قناعت در اصل هم ریشه عفت است و هم ریشه عقل و این یعنی فضیلت قناعت کمک می‌کند که انسان عفیف باشد و فضیلت عفت کمک می‌کند که انسان عاقل باشد و عقل هم انسان را به‌سوی عفت و قناعت راهنمایی می‌کند.

به‌عنوان‌مثال کودکی که هنوز عقلش کامل نشده است، نمی‌تواند جلوی خواسته‌های خودش را بگیرد و هیچ محدودیتی برای امیال خود قائل نیست. هر چه که می‌بیند را می‌خواهد به دست بیاورد ولو با گریه و بی‌تابی و این یعنی هنوز عفت و قناعت ندارد. ولی همین کودک به‌مرور که بزرگ‌تر و عاقل‌تر می‌شود، هنگام محدودیت‌ها و موانع مختلف، از بسیاری از خواسته‌های خود صرف‌نظر می‌نماید و از آن چه که مناسب شأن خود نمی‌بیند، خودداری می‌ورزد.


[۱]. بحارالانوار ج ۷۵ ص ۷.

[۲]. غررالحکم و درر الکلم، ص: ۵۷۴.

[۳]. ویکی فقه: «قناعت، رضایت به کم و حسن تدبیر معاش است بدون دوست داشتن زیاده از حد زندگانی و اعتدال. قناعت از ماده قنع و به معنای اکتفا کردن به اندک و ضد اسراف‌کاری است. در اصطلاح شرعی: صفتی است که با تکرار و تمرین در انسان به‌صورت ملکه‌ای درمی‌آید که باعث خشنودی و راضی شدن به چیز کم و نگه‌داشتن نفس از زیاده‌خواهی می‌شد.»

[۴]. غررالحکم و درر الکلم، ص: ۷۹۹.

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=30394

ای دل عبث مخور غم دنیا را

ای دل عبث مخور غم دنیا را     فکرت مکن نیامده فردا را

این دشت خوابگاه شهیدان است     فرصت شمار وقت تماشا را

از عمر رفته نیز شماری مکن     مشمار جدی عقرب و جزا را

آرامشی ببخش توانی گر     این دردمند خاطر شیدا را

ای دوست تا که دسترسی داری    حاجت برآر اهل تمنا را

زیرا که جستن دل مسکینان     شایان سعادتیست توانا را

مریم بسی به نام بود لیکن     رتبت یکی است مریم و عذرا را

خودرأی می نباش که خودرایی     راند از بهشت آدم و حوارا

پاکی گزین که راستی و پاکی     بر چرخ برافراشت مسیحا را

علم است میوه شاخه هستی را     فضل است پایه مقصد بالا را

نیکو نکوست غازه و گلگونه     نبود ضرور چهره زیبا را

ای نیک یا بدان منشین هرگز     خوش نیست وصله جامعه دیبا را

ای آنکه راستی به من آموزی     خود در ره کج از چه نهی پا را

خون یتیم در کشی و خواهی     باغ بهشت و سایه طوبی را

نیکی چه کرده‌ایم که تا روزی    نیکو دهند مزد عمل ما را

برداشتیم مهره رنگین را     بگذاشتیم لؤلؤ لالا را |

پروین اعتصامی
(دیوان، ص ۲۳)

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=30376

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.