- شنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۹
- ۲۱:۳۷
- ۱۲۸
- ۰
سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک
یأس از رحمت خدا و بخشایش او، نقطه مقابل رجاء و امیدواری به پروردگار و منشأ آن در باور نادرست است. اگر کسی عقیده اش نسبت به خداوند ناقص باشد و رحمت بی پایان و قدرت بی نهایت او را نشناسد ناامید می شود. چنین نقصی در خداباوری، انسان را به کفر می کشاند و حتی می توان گفت یأس کامل فقط برای کافر قابل تصور است و هیچ مۆمنی دچار آن نمی شود.
چند عامل را می توان در پدید آمدن حالت یأس مۆثر دانست:
الف: گناه و اصرار بر آن: کسی که زیاد گناه می کند و یا زیاد توبه می شکند در صورتی که ایمانی راسخ به رحمت و لطف پروردگار نداشته باشد در معرض یأس از رحمت خدا قرار می گیرد.
مطلب مرتبط: http://goo.gl/IP82qu
ب: استعجال: کسی که دعا می کند و از درگاه خداوند درخواستی دارد چون خواسته اش برآورده نمی شود و دعایش مستجاب نمی گردد، ممکن است گمان کند که نظر رحمت خداوند از او برگشته است و ناامید گردد. امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
لا یزال المۆمن بخیر و رخاء و رحمة من اللَّه، مالم یستعجل فیقنط، فیترک الدعاء قلا له: کیف یستعجل؟ قال: یقول: قد دعوت منذکذا و کذا و لا اری الاجابة؛ (1)
مۆمن پیوسته در نیکی و راحتی و مهربانی خداست تا زمانی که استعجال نکند پس چون استعجال کند نومید می شود و دعا را ترک می کند. راوی می گوید: از ایشان پرسیدم: چگونه استعجال می کند؟ فرمودند: با خود می گوید مدتی طولانی دعا کردم و اجابت نشد.
مطلب مرتبط: http://bit.ly/1n0gM1n
1 - ترک توبه و استغفار: کسی که از رستگاری ناامید است در فکر جبران گذشته بر نمی آید زیرا جبران آن را ناممکن میداند.
2 - فرو رفتن در گناه: کسی که از رحمت خدا نومید باشد و امید رستگاری نداشته باشد با خود می گوید من که آخرت بدی دارم؛ پس لااقل نباید لذات دنیا را از خود دریغ کنم. با این اندیشه نادرست ارتکاب گناه برای او آسان می شود و در دریای عصیان غرق می گردد و از هیچ گناهی ابا ندارد، چون می گوید: آب از سر من گذشت چه یک قامت چه صد قامت.
3 - کفر یا تباهی دنیا: کسی که به دلیل اطمنیان از آخرت بد خود، به گناهان لذت آور روی می آورد بسا که از لذات دنیایی هم بهره ای نداشته باشد؛ زیرا اگر همچنان به قیامت و محاسبه آخرت معتقد باشد تصور آخرت دهشتناکش شیرینی هر لذتی را بر او تلخ می کند و یا در اثر زشت کاری به کفر و انکار خدا و قیامت مبتلا می شود.
4 - تباهی آخرت: طبیعی است که آثار سه گانه گذشته به آخرتی پر از عذاب و رنج منتهی می شود. انسان مأیوس از رحمت خدا، افزون بر کیفری که برای گناهانش می کشد، کیفری هم برای یأس خود تحمل خواهد کرد؛ زیرا یأس و قنوط از رحمت خدا گناهی کبیره محسوب می شود.
انسانی که در رسیدن به اهداف دنیوی مأیوس است از کار و تلاش باز می ماند و زندگی او دچار رکود و افسردگی می شود. نتیجه این رکود و افسردگی، رنج هایی است که خود فرد مأیوس تحمل می کند و سختی هایی که به دیگران تحمیل می نماید. درمان این درد، گاه از طریق اصلاح نگرش فرد به زندگی صورت می گیرد و گاه به وسیله دارو انجام می پذیرد. بدون شک اعتقاد فرد به خداوند از بروز یأس در امور دنیوی پیش گیری می کند. ولی آن چه بسیار مهم است یأس فرد در پی گیری اهداف اخروی و اصلاح رابطه خود و خداست. چنین یأسی از یک سو بالاترین ضرر را که هلاکت اخروی است در پی دارد و از سوی دیگر نشانه های آن به زودی آشکار نمی شود. در نتیجه ممکن است فرد بسیار دیر به فکر درمان آن بیفتد. بنابراین اندیشیدن به رحمت و مغفرت خداوند و نقص و ضعف عمل همه آدمیان در پیشگیری و درمان این بیماری بسیار مۆثر است.
دیگر روش درمان که در همان روش نخست ریشه دارد، یادآوری سخنانی است که در قرآن کریم و روایات اهل بیت وارد شده است و از یأس و نومیدی نهی نموده است. خداوند در قرآن کریم فرموده است:
قل یعبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة اللَّه ان اللَّه یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم؛ (2)بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
در آیه دیگری آمده است که نومیدی از رحمت خداوند ویژه گمراهان است. و من یقنط من رحمة ربه الا الضالون (3) چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش نومید می شود؟!
نومیدی خطرناک ترین راه نفوذ شیطان در دل آدمی است لذا در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) لقمان به فرزندش چنین می گوید:" خَفِ اللَّهَ- عَزَّ وَ جَلَّ- خِیفَةً لَوْ جِئْتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَیْنِ لَعَذَّبَکَ، وَ ارْجُ اللَّهَ رَجَاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَیْنِ لَرَحِمَکَ».(4) از خداوند آنگونه بترس که اگر تمام عبادات نیک جن و انس را انجام داده باشی امکان دارد به سبب لغزشی تو را مجازات کند وآنقدر به رحمت خدا امیدوار باش که اگر تمام گناه جن وانس را انجام داده باشی امکان دارد تو را رحمت کند.
در روایتی از امام علی نقل شده است که ایشان خطاب به کسی که به سبب زیادی گناهان نومید شده بود فرمود: یا هذا! یأسک من رحمة الله اعظم من ذنوبک؛ (5) بدان که نومیدی تو از رحمت خداوند بزرگ تر از گناهان توست.
در روایتی نقل شده است که پیامبر فرمودند:
قسم به آن که معبودی جز او نیست به هیچ مۆمنی خیر دنیا و آخرت داده نشد مگر به سبب حسن ظن و امید او به خداوند و خوش خلق بودنش و خودداری از غیبت مۆمنان. قسم به آن که جز او معبودی نیست هیچ مۆمنی پس از توبه و استغفار عذاب نشد، مگر به سبب سوءظن او به خداوند و کوتاهی در امید بستن به خدا و بدخلقی و غیبت مۆمنان. قسم به آن که جز او معبودی نیست، گمان هیچ بنده مۆمنی به خداوند نیکو نشود مگر آن که خداوند همراه گمان بنده مۆمن خود باشد همان طور با او رفتار کند که گمان او بوده است زیرا خداوند کریم است و نیکی ها به دست اوست و حیا می کند از این که بنده مۆمنش به او گمان نیک برد و او خلاف گمان او و امید بنده با او رفتار کند. سپس فرمود: فاحسنوا باللَّه الظن و ارغبوا الیه؛ (6) پس به خدا خوش گمان باشید و به سوی او راغب شوید.
کلام آخر: همین که بدانیم نومیدی نشانه کفر و گمراهی است از ناامیدی پرهیز خواهیم کرد. هر چه سوءظن به خدا مذموم است، حسن ظن به خداوند ستوده و سازنده است. حسن ظن به خداوند محبت انسان به خداوند را متسحکم میکند و انسان را به عمل برای رضای خدا مشتاق می سازد.
پی نوشت ها :
1- الحیاة، ج 1، ص 403.
2- زمر، 53.
3- حجر، 56.
4-الکافی،ج3،ص173.
5- محجة البیضاء، ج 7، ص 253.
6- الکافی، ج 2، ص72.
منبع: تبیان
سؤال یکی از مخاطبین :
خواندن مطالب ادیان مختلف یا فرقه های مختلف گناه است؟
چون علاقه دارم و خیلی در موردشون میخونم و از بعضی از مطالبشون هم خوشم میاد
با اینکه میدونم بهنرین و کاملترین دین شیعه است!
وقتی مطالبشونو میخونم بعدش احساس گناه میکنم.
جواب:
فرقه ها و ادیان باطل محض نیستند که اگر بودند پیروی نداشتند.
داعشی ها با آیات قرآن و روایات و به نام الله سر می برند و الله اکبر سر میدهند.
مشکل اینجاست که این فرق و ادیان، آمیخته مشتی از حق با مشتی از باطل اند.
اینجاست که تشخیص برای اغلب افراد مشکل است و اینکه خواندن کتب ضاله حرام است از این باب است.
البته مطالعه ى کتاب هاى گمراه کننده براى دانشمندانی که توان فکرى و قدرت تحقیق و بررسى دارند،(که اگر نداشته باشند ممکن است خودشان هم منحرف شوند!) اشکال ندارد چرا که آنها با مطالعه و تحقیق ، حق و باطل را از همدیگر تشخیص مى دهند.
ولى مطالعه آن کتاب ها و یا شنیدن گفتار گمراه کننده براى افراد عادی که فکر ناتوان و دانش اندک دارند، مسموم کننده و خطرناک است و نه تنها خود این کار گناه گناه بلکه ممکن است موجب عاقبت به شری و افتادن به گناهان بزرگتر و غیر قابل جبران از جمله ارتداد شود.
با این وجود دیدن شبکه های ماهواره ای فرق و دیگر ادیان و همچنین خواندن کتب آنها بسیار خطرناک است.
مطالعه بیشتر در
بزرگترین گناهان از نظر حضرت امیرالمؤمنین کدامند؟
مال یتیم خوردن بزرگتر است یا نماز نخواندن؟؟
امام جعفر صادق علیه السلام :
«گناهان کبیره در کتاب على علیه السلام هفت است:
کافر شدن به خدا، و قتل نفس و عقوق پدر و مادر، و خوردن ربا بعد از بیّنه، و خوردن مال یتیم از روى ستم، و گریختن از میان مجاهدین، و تعرب بعد از هجرت». راوى مىگوید که: عرض کردم:
اینها از همه گناهان، بزرگتر است؟ فرمود: «آرى». عرض کردم که: خوردن یک درهم از مال یتیم از روى ستم، بزرگتر و گناهش بیشتر است یا نماز نخواندن؟ فرمود: «نماز نخواندن».
عرض کردم که: ترک نماز را از جمله گناهان کبیره نشمردى؟ فرمود که: «نخستین چیزى که به تو گفتم، چه چیز بود؟» راوى مىگوید که: عرض کردم: کافر شدن به خدا. فرمود:
«تارک الصّلوة، کافر است».
تحفة الأولیاء (ترجمه أصول کافى)، ج3، ص: 669
خیلی ها بدبختی را فقر و گرفتاری و نرسیدن به خواسته ها و آررزو ها معنی می کنند درحالی که بدوقتی واقعی اینها نیستند، پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می فرمایند:
مِن علاماتِ الشَّقاءِ : جُمودُ العَینِ ، و قَسوَةُ القلبِ ، و شِدَّةُ الحِرصِ فی طَلَبِ الرِّزقِ ، و الإصرارُ على الذَّنبِ
خشکیدگى چشم (گریان نبودن از خوف خدا)، و سنگدلى، و حرص فراوان در طلب روزى، و اصرار بر گناه از نشانه هاى شقاوت است .
الکافی: ج 2 ص 290 ح 6 عن السکونی عن الإمام الصادق علیهالسلام، تحف العقول: ص 47؛
بعضی از صفات رذیله و انحرافات فکری و عملی، آن قدر مبغوض خداوند است که هیچ وجه قابل گذشت نیست، مگر آن که شخص، خود را از آن تهی کرده و به صفات کمالیه مقابل آن مزین سازد. وجود چنین صفات رذیله ای در شخص گنهکار، مانع از پذیرش استغفار و راه یافتن توبه کننده به دیار یار می کرد، در این گفتار برخی از صفات و نقش آنها را در جلوگیری از استغفار بررسی خواهیم کرد.
عمر بن شیبه گوید: من در مکه بین صفا و مروه بودم که مردى را مشاهده کردم که سوار بر استرى شده و اطراف وى را غلامانى گرفته اند و مردم را کنار مى زنند تا او حرکت کند.
پس از مدتى که به بغداد رفتم ، روزى بر روى پلى حرکت مى کردم چشمم به مردى افتاد که لباس هاى کهنه پوشیده و پابرهنه است .
خوب به او نگاه کردم و در چهره اش خیره شدم و به فکر فرو رفتم که این مرد را در کجا دیده ام ؟!
آن مرد گفت : چرا این گونه به من نگاه مى کنى ؟!
گفتم : تو را شبیه مردى دیدم که او را در مکه مشاهده کردم و شروع کردم صفات او را ذکر کردم .
گفت : من همان مرد هستم .
گفتم : چرا خداوند با تو این چنین کرد؟
گفت : من در جایى که همه مردم در آن (مکه ) تواضع مى کنند تکبر کردم خداوند هم مرا در جایى (جامعه ) که همه براى خود رفعت و شاءنى دارند، ذلیل کرد.
محجه البیضاء، ج 6، ص 228.
امام رضا (علیه السلام) :
الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعینَ حَسَنَة، وَ الْمُذیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ.
انجام دادن حسنه و کار نیک به صورت مخفى، معادل هفتاد حسنه است; و آشکار ساختن گناه و خطا موجب خوارى و پستى مى گردد و پوشاندن و آشکار نکردن خطا و گناه موجب آمرزش آن خواهد بود.
وسائل الشّیعة: ج 16، ص 63، ح 20990.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله:
مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ «إِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ[1]»؛
«کسی که ازدواج را از ترس فقر و مخارج عائله مندی ترک کند، گمان بد به خدا برده است؛ چرا که خداوند متعال میفرماید: اگر آنها فقیر باشند، خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز میسازد.»[2]
مطالب بیشتر در مقاله ذیل:
کلیک کنید مقاله: ازدواج موجب افزایش رزق و روزی!
اگر کسی هر قدر هم معصیت کرده باشد، نباید از رحمت الهی مأیوس شود و احساس کند که خدا دیگر هرگز او را نخواهد بخشید. هرکس این حالت یأس را داشته باشد، باید بداند که علاوه بر معصیتهایی که انجام داده، گرفتار معصیتِ کبیرة دیگری است که «یأسِ از روح الله» نامیده میشود.
خدای مهربان هرگز به کسی اجازة مأیوس شدن از رحمتش را نداده است. این حیله و نیرنگِ شیطان است که انسانهای گرفتارِ گناه را، از آمرزش الهی مایوس کند، تا آنها هرگز رو به سوی توبه نیاورند. انسانِ گنهکار، به هر اندازه که بار گناه داشته باشد، درِ توبه و بازگشت به سوی خدا برای او باز است.
خدایِ مهربان بر کسی که حقیقتاً توبه میکند و اراده و عزم میکند که هرگز گناه انجام ندهد، به دیدة رحمت و آمرزش و اغماض مینگرد و گذشتههای او را میبخشد و این اثرِ توبه است. خداوند اهل توبه را هرگز از رحمت خود مأیوس نمیکند.
این امرِ خدای مهربان به رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ خویش است که، ای رسول:
« قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»[1]
بگو ای بندگان من که (با انجام گناه) بر نفس خود ستم کردهاید، از رحمت الهی مأیوس نباشید، به یقین خدا تمامی گناهان را میآمرزد. بیتردید خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. و ادامه میدهد:
« وَ أَنِیبُوا إِلى رَبِّکُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»[2]
به سوی خدا بازگردید «توبه کنید» و تسلیم او باشید قبل از اینکه عذاب بر شما بیاید. پس در آن هنگام یاری نخواهید شد.
پس اینک بجاست دست نیاز، به درگاهش برآریم و عرضه داریم:
ای دریای مهر،
ای که یأس از رحمت خود را بر بندگان حرام کردی،
ای که رحمتت بر غضبت پیشی گرفته است،
ای خطا پوش، ای توبه پذیر، ای مهربان:
«گناهانمان ببخش، خطاهامان نادیده گیر، توبهمان پذیرا باش.»
«ما را کمک کن که دیگر هرگز گناه نکنیم.»
«ای آنکه تمامی توفیق از توست».
--------------------
[1]. قرآن کریم، سورة زُمَر، آیة 53.
[2]. قرآن کریم، سورة زُمَر، آیة 54.
طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده
کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.