گناه شناسی

سیصد و سیزده فدائی منجی انسانهایی هستند حلال زاده، با تربیتی درست، با ایمانی استوار چون کوه، دارای کسب حلال و گوش،چشم،زبان،شکم و دامن پاک

مکافات عمل اسفندیار


اسفندیار و رستم ، پس از زال ، از شجاعان ایران قدیم هستند که همواره از آنها به عنوان دلاور مردان ایران زمین یاد مى شود.

در حکایت ها آمده : بین رستم و اسفندیار، نزاعى در گفت و چندین بار به همدیگر حمله کردند و در همه آنها رستم مغلوب مى شد و از جانب اسفندیار زخمى بر پیکر رستم وارد مى گردید.

روزى رستم با پدرش زال مشورت کرد که چه کنم هر چه به اسفندیار حمله مى کنم ، باز مغلوب او مى شوم زیرا او روئین تن و قوى پیکر است .

زال گفت : تیرى دو سر فراهم کن و چشمان اسفندیار را هدف تیر قرار بده و او را کور و نابینا کن ، آنگاه بر او پیروز خواهى شد.

رستم ، دستور پدر را اجرا کرد چشمان اسفندیار را با تیر خود کور نمود و آنگاه بر او پیروز گردید.

مى نویسند: علت اصلى کورى اسفندیار از اینجا نشاءت گرفت ؛ او در دوران جوانى با شاخه سبزى که در دست داشت ، آنقدر بر چشمان و صورت یتیمى زد که او کور گردید، سپس خود او همان شاخه را در زمینى کاشت . آن شاخه سبز گردید و پس از چند سال درختى بزرگ شد.

از قضاى روزگار، رستم از همان درخت ، شاخه را برید و با آن تیر دو سر درست کرد و با همان تیر دو سر، دو چشم اسفندیار را کور کرد.

اینجاست که شاعر مى گوید:

از مکافات عمل غافل مشو       گندم از گندم بروید، جو ز جو

منتخب التواریخ ، ص 815.

محبوبترین اعمال نزد خداوند متعال

ابن مسعود می گوید: از پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) سؤال کردم محبوبترین کار پیش خدا کدام است؟

فرمود: نماز در وقت،گفتم: بعد از آن چه چیز؟

فرمود: نیکی به پدر و مادر،گفتم: بعد از آن چه چیز،فرمود: جهاد در راه خدا.

متن عربی:

عن ابن مسعود قال: سئلت رسول الله(صلی الله علیه و آله):

ای الاعمال احب الی الله عز و جل؟ قال:

الصلاة لوقتها، قلت ثم ای شی ء؟

قال: بر الوالدین، قلت: ثم ای شی ء؟ قال: الجهاد فی سبیل الله.

بحار الانوار، ج 74، ص 70.

چرا خداوند عملی را که ذره‎ّّّای در آن شرک و ریا باشد، نمى‏‎پذیرد؟

سؤال: چرا خداوند کارهایى را که ذرّه‏اى شرک و ریا در آن باشد، نمى‏‎پذیرد؟

پاسخ: خداوند مى‏فرماید:

«أنا خیر شَریک فمَن عَمل لى ولِغیرى فهو لِمَن عَمله غیرى» (وسائل، ج 1، ص 72)

من بهترین شریک هستم، اگر کسى عملى را انجام بدهد که هدفش هم من و هم غیر من باشد، من سهم خود را به آن شریکى که براى من پنداشته واگذار مى‏‎کنم تا پاداش خود را از او بگیرد.

آرى، هرکس و هر چیز را در کنار خدا قرار دادن، توهین به مقام الهى است.

اگر کسى به شما بگوید: من شما و سنگ را دوست دارم، این توهین به شماست.

اگر بگوید: از غذایى که تهیّه کرده‏ام، هم شما بخورید هم گربه‏ام مى‏خورد، توهین است.

علاوه بر آنکه هدف خداوند از انجام دستوراتش، رشد و کمال انسان است و شرک و ریا مایه سقوط انسان است.

اگر یک موش در دیگ غذا بیفتد، تمام غذا از قابلیّت مصرف مى‏افتد.

یک روز تمام مسافران هواپیما را پیاده و بارى را که بسته شده بود تخلیه کردند و گفتند: یک موش در هواپیما دیده شده است. پرسیدیم: این همه مسافر و بار به خاطر یک موش باید پیاده شود؟ گفتند: بله، زیرا ممکن است این موش یکى از سیم‏ها را بجود و رابطه خلبان با فرودگاه قطع شود و موجب سقوط هواپیما شود.

آرى، موش شرک، سیم اخلاص را مى‏جود و رابطه بنده با خالق قطع مى‏شود.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 41

با غرائز جنسى چگونه برخورد کنیم؟

سؤال: چگونه با غرائز جنسى برخورد کنیم؟

پاسخ: این غرائز را خداوند در انسان آفریده و لذا سرکوب‏ آن جایز نیست، بلکه باید آن را کنترل و مهار کنیم. وجود غرائز براى حفظ و بقا و تکامل نسل بشر ضرورت دارد. اگر شکم نباشد، انسان از گرسنگى مى‏میرد، اگر غضب نباشد، انسان از خود دفاع نمى‏‎کند و اگر شهوت نباشد، نسل بشر قطع مى‏گردد. ولى براى ارضاى غرائز باید مسیر صحیح طى شود. غرائز مثل کپسول گاز هستند که اگر از طریق صحیح وارد اجاق گاز شود، نتیجه‏اش حرارت و پخت و پز است، ولى اگر بدون کنترل باشد، انفجار و خطر را در پى خواهد داشت.

خودآرایى براى زن یک غریزه است، این غریزه اگر در خانه به کار گرفته شود زندگى را شیرین و پر محبت خواهد کرد، امّا اگر این خودآرایى در خیابان انجام گرفت، سبب متزلزل کردن خانواده‏هاى دیگر خواهد شد. مردى که در خیابان صدها زن آرایش کرده مى‏بیند، وقتى به خانه برمى‏گردد نسبت به همسر خود علاقه چندانى نشان نمى‏دهد، زیرا جلوه‎‏هاى خیابانى علاقه او را نسبت به همسرش متلاشى کرده است.

به علاوه این جلوه‏ها در دل افرادى که ازدواج نکرده‎‏اند طوفانى برپا مى‏کند که یا او را مثل شمع آب مى‏کند و مى‏سوزاند و یا او را به فکر تجاوز و سوء قصد مى‏اندازد و آثار سوئى همچون فرار از خانه، تهدید، خودکشى، امراض مقاربتى و روانى و بچه‏هاى سر راهى را به دنبال دارد.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 38

گفتن جمله «لا اله الّا اللّه‏» و رستگار شدن؟!!

سؤال: چگونه انسان با گفتن یک جمله «لا اله الّا اللّه‏» رستگار مى‏‎شود؟

پاسخ: گرچه در روایت آمده است:

«قولوا لا اله الّا اللّه تفلحوا» (بحار، ج 18، ص 202)

امّا مراد از آن تنها حرکت زبان نیست، بلکه عقیده به توحید است.

کلمه «تفلحوا» از واژه «فلاحت‏» به معناى رستن است و به کشاورز فلّاح گویند زیرا وسیله رستن دانه را فراهم مى‏کند.

براى رستن دانه از زیر خاک، سه مرحله لازم است:

1- ریشه خود را در عمق خاک فرو کند.

2- مواد غذایى لازم را جذب کند.

3- مانع بالاى سر خود را کنار بزند تا به فضاى باز برسد.

انسان نیز اگر بخواهد به فضاى باز توحید برسد باید عقاید خود را به استدلال و منطق عمیق بند کند، از تمام امکانات موجود براى رشد خود بهره گرفته و جذب کند، موانع رشد را نیز از خود دفع کند. پس رستگارى در گرو عمق بخشیدن و تلاش و حرکت در مسیر الهى است.

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 37

اگر امر به معروف و نهى از منکر اثر نکرد تکلیف چیست؟

سؤال: آنجایى که امر به معروف و نهى از منکر اثر نمى‏‎کند، وظیفه چیست؟

پاسخ:

اولًا اگر شخص دیگرى با بیان بهترى بگوید اثر مى‏کند، از او بخواهید که این کار را انجام دهد. هنگامى که خداوند به حضرت موسى دستور داد نزد فرعون برود و او را ارشاد کند، موسى علیه السلام از خداوند خواست که برادرش هارون که بیان بهترى دارد را همراه او بفرستد. «و أخى هارون هو أفصحُ منّى لِساناً فَارسله مَعى»[1]

ثانیاً گاهى با یکبار اثر نمى‏کند، امّا با تکرار اثر مى‏کند، آن هم با بیان‏هاى گوناگون. چنانکه چوب سخت با یک ضربه تبر شکسته نمى‏شود، تکرار لازم است. قرآن مى‏فرماید: ما مطالب خود را در قالب‏هاى گوناگون بیان کردیم تا شاید اثر کند. «لقد صَرّفنا فى هذا القرآن»[2]

ثالثاً ممکن است شیوه ما صحیح نبوده که اثر نکرده است.

چون امر به معروف و نهى از منکر شرایط و اصولى دارد و با هر منکر باید به گونه‏اى متناسب برخورد کرد؛

گاهى گرد و غبار روى لباس شما مى‏نشیند و گاهى دوده.

غبار با ضربه محکمى که بر لباس مى‏زنید برطرف مى‏شود، امّا اگر همین ضربه را به دوده بزنید، هم دستتان سیاه مى‏شود و هم دوده به لباس فرو مى‏رود. برطرف‏

کردن دوده با فوت است و برطرف کردن غبار با ضربه.

پس هر منکرى را باید به گونه‏اى خاص برطرف کرد.

چنانکه قرآن مى‏فرماید: «واتوا البیوت من أبوابها»[3] یعنى هر خانه‏اى را باید از راهش وارد شد.

رابعاً براى بازداشتن مردم از فساد باید راه‏هاى حلال را به روى آنان باز کرد. حضرت لوط علیه السلام هنگامى که دید مردم به مهمانانش، سوء قصد دارند فرمود: من حاضرم دخترانم را به ازدواج شما در آوردم تا شما دست از مهمانان من بردارید. من راه حلال را براى شما باز مى‏کنم تا شما به گناه گرفتار نشوید. «هؤلاء بَناتى هُنّ أطهرلکم فاتّقوا اللّه و لا تخزونى فى ضَیفى»[4]

منبع: پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 34 و 35


[1] . سوره قصص، آیه 34

[2] . سوره اسراء، آیه 41

[3] . سوره بقره، آیه 189

[4] . سوره هود، آیه 78

نقش خداوند در حوادث تلخ و شیرین زندگى انسان


سؤال: خداوند در حوادث تلخ و شیرین زندگى انسان، چه مقدار نقش دارد؟

پاسخ: در قرآن مى‏خوانیم: «ما أصابک مِن حَسنةٍ فَمِن اللّه و ما أصابک مِن سَیّئة فَمِن نَفسک» (نساء، آیه 79)

 هر خوبى به تو رسد از خداوند است ولى هر بدى که به تو رسد از نفس خودت مى‏باشد.

کره زمین که به دور خود و خورشید مى‏گردد و همواره بخشى از آن روشن و بخشى دیگر تاریک است، هر کجاى آن روشن باشد از خورشید است و هر کجاى آن تاریک باشد، از خود زمین است.

خداوند انگور را آفرید، ولى بشر از آن شراب مى‏سازد که مایه بروز هزاران حادثه و بیمارى است.

خداوند به انسان قدرت داد، ولى عدّه‏اى با سوء استفاده از این قدرت، به محرومان ضربه مى‏زنند.

خداوند به انسان عقل داد، ولى عدّه‏اى از این عقل سوء استفاده کرده و به دنبال مکر و حیله براى مردم هستند.

پس آنچه از سوى خداوند است، نیکوست و بدى‏ها از خود ما سرچشمه مى‏گیرد.
پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 32

از علل مستجاب نشدن دعا

سؤال: چرا بعضى دعاها مستجاب نمى‏شود؟

پاسخ:اگر به جاى بنزین مخصوص، گازوئیل یا آب در باک هواپیما بریزیم، پرواز صورت نمى‏گیرد، دعاى کسانى مستجاب مى‏شود که در شکم آنان لقمه حرام نباشد.

در حدیث مى‏خوانیم:

«مَن سرّه أن یُستجاب دعائه فَلیطیّب کسبه» (بحار، ج 90، ص 373)

هرکس دوست دارد دعایش مستجاب شود، درآمد و لقمه خود را پاکیزه و حلال کند.

بگذریم که دعا به‏معناى طلب خیر است و بسیارى از خواسته‏هاى ما خیر نیست و ما خیال مى‏کنیم خیر را طلب مى‏کنیم.
پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 31

از علل اصلی ترس از مرگ

سؤال: چرا از مرگ مى‏‎ترسیم؟

پاسخ: راننده زمانى در جاده مى‏ترسد که یا بنزین ندارد یا قاچاق حمل کرده یا اضافه سوار کرده یا با سرعت غیر مجاز رفته یا جاده را گم کرده یا در مقصد جایى را آماده نکرده و یا همراهانش نا اهل باشند.

اگر انسان براى بعد از مرگ خود، زاد و توشه لازم را برداشته باشد، کار خلاف نکرده باشد، راه را بداند، در مقصد جایى را در نظر گرفته باشد و دوستانش افراد صالح باشند و حرکتش طبق مقررات و مجاز باشد، نگرانى نخواهد داشت. (پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 30)

شخصى از امام حسن علیه السلام پرسید چرا از مرگ مى‎ترسیم؟ امام علیه السلام فرمود:

اِنَّکـُمْ اَخـْرَبـْتـُمْ آخـِرَتـَکـُمْ وَ عـَمَّرْتـُمْ دُنـْیـاکـُمْ فـَاَنـْتـُمْ تـَکـْرَهـُونَ النَّقـْلَةَ مـِنَ الْعـُمـْرانِ اِلَى الْخَرابِ

شـمـا آخـرت خـویـش را خـراب و دنـیـایـتـان را آبـاد کـرده ایـد، بـه هـمـیـن دلیل خوش ندارید از جاى آباد به منزل ویران نقل مکان کنید. (معانی الأخبار ، النص ،ص 390)

آیا پاداش ده برابر، براى انجام هرکار نیک است؟

سؤال: آیا پاداش ده برابر، براى انجام هرکار نیک است؟

پاسخ: قرآن مى‏فرماید:

«مَن جاءَ بالحَسنَة فلهُ عَشر أمثالها» (انعام/160)

هر کس کار شایسته‏‌اى بیاورد، ده برابر پاداش دارد.

آنچه مهم است آوردن کار شایسته به قیامت است، نه انجام آن در دنیا.

رساندن جنس به مقصد ارزش دارد، ولى اگر جنسى را در وسط راه از بین بردیم، ارزشى ندارد. بسیارى از کارهاى به ظاهر نیک دچار آفاتى مى‏شود که به مقصد نمى‏‎رسد:

یا در آغاز، کار را با ریا و خودنمایى شروع مى‏کنیم و هدف الهى نداریم، یا در وسط کار گرفتار غرور و عُجب و خودخواهى مى‏شویم و یا بعد از انجام کار، گناهى مى‏کنیم و آثار آن را محو مى‏کنیم.

گرچه در این سه مورد کار شایسته انجام گرفته، ولى سالم به مقصد نرسیده است. لذا قرآن نمى‏فرماید: هرکس کار شایسته انجام دهد ده برابر پاداش دارد، بلکه مى‏فرماید:

هر کس کار شایسته خود را تا قیامت بیاورد، ده پاداش دارد. «مَن جاء بالحسنة»

پرسش هاى مهم، پاسخ هاى کوتاه(تمثیلات)، ص: 29

بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
الذُّنوبُ الدّاءُ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ.
گناهان بیماری‎اند و دارو استغفار است و شفایش به این است که به گناه باز نگردند.
با توجه به حدیث شریف بیماری جامعه ما و افراد آن گناه است و بدترین بیماری آن است که صاحب آن از وجودش مطلع نباشد یا آنرا بیماری نداند.
سعی بنده این است که به عنوان یک طلبه علوم دینی به انجام وظیفه در جبهه جهاد جنگ نرم به معرفی مصادیق، ریشه ها و علل بروز گناهان، آثار و عواقب دنیوی و اخروی، معرفی راه های پیشگیری و درمان گناه بپردازم.
در ضمن محوریت با بحثهای گناهان شایع و مبتلی به است.
باشد که مرضی رضای پروردگار متعال و باعث خشنودی مولایمان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف واقع شود.
موضوعات
پیوندها

طراح و مدیر سایت:سید محمد علوی زاده

کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و افزودن لینکش سایت باعث امتنان و مسرت است و بدون آن بلامانع.